رضا محمدحسینی، یکی از زندانیان سیاسی آغازگر کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» که در زندان قزلحصار به سر میبرد، با نوشتن روایت عینی خود از وضعیت خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام، و شرح ملاقات بابک شهبازی و فرزندانش، در متنی که نسخهای از آن به صدای آمریکا رسیده، این مجازات را «بازتولید چرخه خشونت» در جامعه دانست.
آقای محمدحسینی در پیامی که نسخهای از آن به بخش فارسی صدای آمریکا رسیده، با شرح ملاقات بابک شهبازی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام با فرزندانش، تأکید کرده است: «اعدام فقط به معنای گرفتن جان یک انسان نیست، بلکه خانوادهها را نابود میکند و بر روان فرزندان اعدامیان زخمهایی عمیق و ماندگار میگذارد.»
رضا محمدحسینی با هشدار درباره خطر اعدام بابک شهبازی و «زخمهای ماندگار بر دل کودکان» گفته است: دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، فرزندان بابک شهبازی، زندانی محکوم به اعدام، به ملاقات او آمده بودند. دخترش ۱۸ ساله و پسرش ۱۲ ساله است. پسرش با دستان کوچکش برای پدرش نقاشی کشیده بود: نقشهای از ایران، قلبی سرخ، و تصویر سادهای از خودش و پدرش با نوشتهای کودکانه: "بابا دوستت دارم."»
این زندانی سیاسی درباره تأثیر نقاشی این کودک بر خود، افزوده است: «وقتی این نقاشیها را گرفتم و نگاه کردم، به اتاقی رفتم و بیاختیار گریستم. از پشت شیشههای بهداری توانستم لحظهای آنها را ببینم، اما نتوانستم جلو بروم و در آغوششان بگیرم. تصویر آن چشمها و آن صورتهای معصوم، قلبم را میفشارد. تنها یک فکر آزارم میدهد: اگر بابک را اعدام کنند، قلب این کودکان تا ابد پر از اندوهی خواهد شد که هیچگاه که هیچگاه از یادشان نمیرود.»
آقای محمدحسینی با تأکید بر این که «اعدام فقط به معنای گرفتن جان یک انسان نیست»، افزوده است: «این حکم خانوادهها را نابود میکند و بر روان فرزندان اعدامیان زخمهایی عمیق و ماندگار میگذارد. کودکی که پدرش اعدام میشود یا با غیاب ناگهانی او بزرگ میشود، با دنیایی از پرسشهای بیپاسخ، خشم فروخورده و غمی پایانناپذیر وارد زندگی میشود.»
این زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار استان البرز، تأکید کرده است: «جامعه ما باید بداند که اعدام تنها یک مجازات نیست، بلکه بازتولید چرخه خشونت است. وقتی یک پدر یا مادر جان خود را در پای طناب دار از دست میدهد، کودکان او در حقیقت قربانیان پنهان این حکم هستند. آنان در بزرگسالی با خاطره تلخ محرومیت و خشم زیسته، بار مضاعفی بر دوش خواهند داشت؛ باری که میتوانست هرگز شکل نگیرد.»
آقای محمدحسینی که پیش از این نیز بارها درباره اعدام زندانیان در زندان قزلحصار و پیش از آن زندان رجاییشهر روایت کرده، در این پیام گفته است: «من، رضا محمدحسینی، از زندان قزلحصار این حقیقت را شهادت میدهم: هر بار که طناب دار بر گردن انسانی انداخته میشود، در چشمهای کودکانی که عزیزشان را از دست دادهاند، زندگی فرو میریزد. اعدام نه عدالت است و نه آرامش برای جامعه میآورد. آنچه باقی میماند، فقط نسلهایی زخمی است که با رنج و خشم بزرگ میشوند.»
رضا محمدحسینی همچنین یادآوری کرده که «اصولا روند دادرسی عادلانهای در جمهوری اسلامی نداریم و بسیاری از احکام نه بر اساس مستندات، بلکه بر اساس اعتراف اجباری و پروندهسازی بازجویان صادر میشود.»
بابک شهبازی، نصاب و تعمیرکار کولر است که به اتهام «همکاری با اسرائیل» بازداشت و توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شده است.
آقای شهبازی بارها بر بیگناهیاش تأکید کرده و گفته است که حکم صادره بر مبنای اعترافات اجباری افراد دیگری تحت شکنجه صادر شده است. با وجود این، دیوان عالی جمهوری اسلامی دو بار درخواست اعاده دادرسی این زندانی سیاسی را رد کرده است.
پیش از این نیز دو همبندی پیشین بابک شهبازی، در بیانیهای اعلام کردهاند که روند پرونده او «دادرسی نیست»، بلکه «یک قتل سازمانیافته است؛ و علی خامنهای میکشد، تا حکومت کند.
وزارت امور خارجه آمریکا پیش از این تأکید کرده که هیچ یک از ایرانیان تحت حکومت جمهوری اسلامی در امان نیستند.