در چند روز گذشته گروهی از زنان ایرانی در کمپینی با عنوان «بگذارید حرف بزنیم» با انتشار عکسهای - عمدتا - از دوران کودکی یا نوجوانیشان، در حالی که پوشیده در حجاب اجباری هستند، در کنار عکسهای این روزهایشان در پوششی انتخابی و آزاد، به زبانهای فارسی و انگلیسی درباره تأثیر حجاب اجباری بر زندگی خود مینویسند.
این کمپین به ابتکار مسیح علینژاد، فعال حقوق زنان و مجری و مفسر برنامه تبلت صدای آمریکا، آغاز شد که هفتم دی ماه در توییتی به زبان انگلیسی نوشت: در ایران به من میگفتند اگر حجاب نداشته باشم از مدرسه اخراج میشوم، زندانی میشوم، شلاق میخورم، کتک میخورم و از کشورم بیرون رانده میشوم. در غرب به من گفته میشود به اشتراک گذاشتن داستان من موجب «اسلامهراسی» میشود. من زنی اهل خاورمیانه هستم و از ایدئولوژی اسلامی میترسم. بگذارید حرف بزنیم!
او همچنین در توییت دیگری نوشت: صبا کرد افشاری در ایران به دلیل نه گفتن به حجاب اجباری به ۲۴ سال زندان محکوم شد، در حالی که در غرب، معصومه ابتکار، گروگانگیر در جریان بحران سفارت آمریکا، توسط رسانهها دعوت میشود تا چهره معتدل دولتهای اسلامی را نمایندگی کند. در حالی که صبا همچنان در زندان است.
پوشش اختیاری مقولهای است که زنان و دختران در ایران به طور مداوم بیش از چهل سال است تحت سرکوبی که هر روز به نام قانون شدیدتر شده، برای آن مبارزه کردهاند. اما برخی معتقدند طرح این مبحث در کشورهای غربی موجب دامن زدن به «اسلامهراسی» میشود.
الناز سربر فعال حقوق زنان و یکی از شرکتکنندگان در کمپین «بگذارید حرف بزنیم» در توییتی نوشت: از هفت سالگی در ایران مجبور بودم موهایم را بپوشانم، اگر نافرمانی میکردم زندانی میشدم. حراست برای ورود به دانشگاه لباسهایم را چک میکرد. سالها پس از مهاجرت به آمریکا همچنان کابوس آن روزها را میدیدم. برخی میگویند سکوت کنید، چرا که صحبت از این موضوع موجب «اسلامهراسی» میشود، اما ترس من واقعی است.
مریم شیران، دانشآموخته برابری جنسیتی، با بیان این که این «زنان مسلمان از تجربه زندگی تحت قوانین شریعت و محرومیت از برخی از ابتداییترین حقوق بشر صحبت میکنند»، نوشت: خواندن توییتها و به یاد آوردن آن احساس و یادآوری ترس و درماندگی و خشم مداوم بسیار دردناک است.
فرنگیس بیات، تحلیلگر و دانشآموخته علوم سیاسی، با انتشار عکسی از نخستین روز دبستان با حجاب اجباری و مقایسه آن با پوشش انتخابیاش در آلمان در بزرگسالی نوشت: ما در جامعهای زندگی میکنیم که آموزش و پرورش بر اساس قوانین شرعی کنترل میشود. قوانین اسلامی کل زندگی ما را کنترل میکند: مو، بدن، غذا، اعتقادات، امور شخصی و عاطفی.
زینب پیغمبرزاده، فمینیست کوئیر و دانشآموخته برابری جنسیتی، با همرسان کردن توییتی نوشت: عکس سمت چپ مادر من است که در میان دوستانش در دانشگاه تهران ایستاده کمی قبل از انقلاب ۵۷، عکس سمت راست بیش از دو دهه بعد من با روسری سفید در دانشگاه تهران نشستهام؛ یک سال بعد از گرفتن این عکس مرا از دانشگاه تعلیق کردند.
شهرزاد جوهریفرد، پزشک جراح کودکان، در توییتی نوشت: در ایران وقتی ۶ ساله بودم، داشتم از گرما میپختم، برای همین حجاب از سرم برداشتم، اما راننده اتوبوس میانسال به من یک سیلی زد که هنوز شوک و درد ناشی از آن را به وضوح به یاد دارم. حجاب برای بسیاری از دختران و زنان جهان انتخابی نیست.
اما برخی کاربران داخل ایران برای حفظ امنیت خود با نام مستعار و با عکسهایی با چهرههای پوشانده شده در این کمپین شرکت کردهاند.
کاربری با نام مستعار «یوسی» دو عکس کودکی و بزرگسالیاش را با چهرهای که پوشانده شده منتشر کرد و نوشت: این من شش ساله هستم در مدرسهای که فقط دختران هستند، اما اجازه برداشتن حجاب را نداریم و اگر یک تار مو پیدا شود به شدت تنبیه و اخراج میشویم. این هم من هستم هنوز تحت فشار، اجبار، سرکوب، بازداشت ... و علت آن قوانین اسلامی است.
کاربر دیگری با نام مستعار «مویرا» نوشت: «من حتی نمیتوانم عکس بیحجاب خودم را به اشتراک بگذارم چون از اسلام، حکومت اسلامی و خانواده مسلمان میترسم.»
او اضافه کرد: «در آستانه ۴۰ سالگی بهشدت خشمگین و افسرده هستم. هیچ وقت به خاطر اجبار حکومت و خانواده مسلمان نتوانستم آن طور که دوست دارم لباس بپوشم یا سبک زندگی خودم را داشته باشم.»
یکی دیگر از شرکتکنندگان در کمپین «بگذارید حرف بزنیم» که خود را «شربلا» معرفی کرده نیز در توییتی نوشت: جوامع مسلمان آزاد نخواهند شد مگر این که خودشان انتقاد از قوانین تبعیضآمیز شریعت را آغاز کنند. من در ایران بزرگ شدهام که بنا بر قوانین شرعی اداره میشود. مجبور شدم بیش از ۲۰ سال حجاب داشته باشم. در عکس سمت چپ ۱۰ سالهام و در سمت راست ۳۳ ساله.
یکی دیگر از شرکتکنندگان این کمپین به نام «اقدس خانم» هم در مقایسه دو عکسی که از خود منتشر کرده، گفت: عکس من در سمت چپ از پاسپورت مادرم گرفته شده، چرا که من آنقدر بزرگ نشده بودم که پاسپورت جداگانه داشته باشم، اما به نظر میرسد آنقدر بزرگ بودهام که به عنوان یک شیء جنسی دیده شوم. آنها برای پاسپورت از من فقط عکس باحجاب قبول میکردند. من از هفت سالگی مجبور شدم حجاب داشته باشم. بیایید در مورد حجاب به عنوان «یک ظلم» صحبت کنیم.
برخی شرکتکنندگان در این کمپین با ریتوییت، عکسهای دختری را یادآوری کردهاند که در شهریور ماه با انتشار دو عکس از خودش، محدودیتها برای ورزش در ایران را به تصویر کشیده و نوشته بود، آن طور که «صبحها دوست دارم بروم بدوم» در مقابل «جوری که در نهایت مجبورم بروم.»
حجاب در ایران اجباری است و اکنون در ایران برخی کنشگران حقوق زنان از جمله صبا کردافشاری، یاسمین آریانی و منیره عربشاهی، به دلیل مخالفت با حجاب اجباری بر اساس احکام بلندمدت قضایی، زندانی هستند.