بابک امینی و مهران امینیان، هنرمندان ایرانی ساکن شهر تورنتو در کانادا، موزیک ویدئو یا نماهنگ مشترکی را درباره دردها و مشکلات امروز ایران منتشر کردند.
این تکآهنگ با اجرای مهران امینیان، «بخوان با من» نام دارد و شعر آن توسط یکی از ترانهسرایان داخل ایران سروده شده است که به دلایل امنیتی مایل به افشای نام خود نیست.
موسیقی نیز توسط بابک امینی ساخته و تنظیم شده است و او در اجرای بخشهایی از آهنگ با مهران امینیان همخوانی میکند.
بابک امینی در گفتوگو با بهنود مکری از صدای آمریکا درباره این پروژه هنری میگوید: به نظرم وظیفه هنر و هنرمند گفتن حرف روز است، و حرف روز ما و مردم ما این است که میخواهند دردشان را بگوییم، چون تمام مشکلاتی که امروز با آنها درگیر هستند و شرایطی که به اجبار با آن مواجه شدند ناخواسته بوده و به آنها تحمیل شده است.
وی گفت: «این مشکلات، درد تمام مردم است ولی ما در این ترانه و آهنگ تشویق کردیم که آینده هرگز به این صورت نخواهد بود، هیچ وقت ماه پشت ابر نمیماند و فردای روشنی با اتحاد برای مردم ما از راه میرسد.»
مهران امینیان نیز در ادامه درباره تولید این نماهنگ و جزئیات آن توضیحاتی داد.
این ایده و پروژه چگونه شکل گرفت؟
مهران امینیان: هفتهای نیست که با خبر تلخ و ناگواری در رابطه یا ایران مواجه نشویم و طبیعتا این باعث میشود تا هر هنرمندی در کارها، اشعار، یا آهنگهای خود این درد را به جامعه نشان دهد، در واقع این از فیلتر ذهن هنرمند رد میشود و این درد و تلخیها خود را بازتولید میکند.
درباره موزیک ویدئو توضیح بده، چه ایدهای برای ساخت آن داشتید؟
مهران امینیان: ما در ویدئویی که برای این تکآهنگ درست کردیم سعی کردیم به نوعی در قالب چند قاب، دردها و مسایلی که امروز در ایران با آنها مواجه هستیم را بیان کنیم، هرچند که این اشارهها کوتاه است ولی خواستیم از دغدغههایی که داریم صحبت کنیم.
اگر موزیک ویدئو را تماشا کنید ما به موضوعاتی چون خشونت خانگی، ممنوعیت آوازخوانی زنان، حجاب اجباری، سرکوب کارگران و مسائل دیگری میپردازیم.
اما موضوعی که شخصا برای من دغدغهای بزرگ بوده، هدف قرار دادن عامدانه پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمای اوکراین بود؛ جنایتی که واقعا دل تمام ایرانیان را به درد آورد، به ویژه ایرانیان ساکن کانادا که همذاتپنداری بسیاری با مسافران این پرواز داشتند.
یکی از تلخترین تصاویری که در این رابطه منتشر شد، تصویر کفش قرمز نیمه سوختهای بود که روی خاک آرام گرفته بود، این تصویر در دو سال گذشته هرگز از ذهن من بیرون نرفته و من فقط برای ادای دین و احترام به بازماندگان این جنایت، سعی کردم این تصویر را بصورت یک قاب تصویری در ویدئو نشان دهم، در حدی که فقط بتوانیم یک بار دیگر درد عمیقی را که در کنار این عزیزان حس کردیم، نشان دهیم.
درباره ترانه هم صحبت کنیم، چه پیامی دارد؟
در کنار موسیقی زیبای بابک امینی، من ترانه این کار را خیلی دوست دارم و متأسفم که نمیتوانم درباره ترانهسرای آن توضیح دهم، ولی در واقع این ترانه چکیده زندگی ما ایرانیان است. فرقی ندارد که کجا هستیم، همه دردمند، نگران و دغدغهمند هستیم، در بنبستی گیر کردیم و به روزها و آینده بهتر، و به گریز از شرایط فعلی فکر میکنیم.
این ترانه به زیبایی به ما یادآوری میکند که هر چقدر هم که امروز تلخ باشد و در بنبست باشیم، فردایی بهتر در راه است و ما ناگزیریم به سمت بهتر شدن پیش برویم، و این مسیر را طی خواهیم کرد.
ما این اثر را به مادران آبان، دختران خیابان انقلاب، بازماندگان پرواز ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین، کارگران، زنان، مردان، خوزستان، اصفهان، و به تمام ایران تقدیم میکنیم و یادآور میشویمکه فردا متعلق به ما است.