سیاست گروگانگیری در جمهوری اسلامی از ماههای آغازین حاکمیت روح الله خمینی بر عرصه سیاست کلان ایران آغاز شد، سیاستی که همواره در طول دهههای اخیر نه تنها در برخی از مقاطع زمانی دست بالا را در اختیار چانهزنان جمهوری اسلامی در عرصه معاملات و قراردادهای بینالمللی قرار داده بلکه کمکی هم در حل برخی بحرانهای مالی و نظامی حکومت بوده است.
این اقدامات جمهوری اسلامی با ماجرای گروگانگیری اعضای سفارتخانه ایالات متحده در تهران آغاز شد ، مهاجمان به سفارت آمریکا که آنها را دانشجویان پیرو خط امام مینامیدند ۵۲ آمریکایی را برای ۴۴۴ روز در اسارت گرفتند . خواسته آنها معاوضه گروگانها با شاه ایران بود که آن روزها برای درمان بیماری سرطان در بیمارستانی در آمریکا بستری بود، صادق قطب زاده حتی تا جایی پیش رفت که بعد از عزیمت شاه فقید ایران به پاناما در تماس با دولت پاناما به آمریکاییها پیام داده بود که اگر به هواپیمای شاه اجازه ندهند به مصر برود، همه گروگانها را آزاد خواهد کرد.
نهایتاً با بینتیجه ماندن تلاشهای قطبزاده برای بازگرداندن شاه به ایران ماهها بعد و در مذاکرات برای آزادی گروگانها مقرر شد تا واشنگتن بدهی ایران به گروهی از بانکهای عمدتا آمریکایی را از محل سپردههای ارزی توقیف شده ایران بپردازد و بقیه پول را هم به ایران پس بدهد.
هاشمی رفسنجانی که فردای مبادله پول و گروگان در مجلس سخنرانی میکرد، عملکرد «بسیار ماهرانه و هوشیارانه» دولت محمد علی رجایی را ستود که نگذاشت آمریکاییها در آن معامله دست از پا خطا کنند، اما خبر نداشت که در پایان آن «حادثه پربار تاریخی» جمهوری اسلامی گروگانهای خود را به همراه ۳۰۰ میلیون دلار اضافی به آمریکا تحویل داده است.
اسناد دولت آمریکا که در سالهای اخیر از حالت طبقه بندی سری خارج شده، نشان میدهد که مقامات وقت ایران به علت بیاطلاعی از مقدار دقیق سپردهها و وامهای خارجی خود مرتکب اشتباهات بانکی بزرگی شده و معادل ۱۰ درصد پولی که در مرحله اول توافق عاید ایران شد به آمریکا دستی دادهاند.
به هر روی، این آغازی بود بر زنجیرهای از گروگانگیریهای جمهوری اسلامی ، در ماجرایی که بعدها به رسوایی ایران-کنترا شهرت یافت، مقامات دولت ریگان بهطور مخفیانه، با فروش تسلیحات به ایران، که آن زمان به دلیل جنگ با همسایه خود عراق در تحریم تسلیحاتی بود، موافقت کردند.
آنها امیدوار بودند که بدین وسیله آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان را تضمین کرده و شورشیان کنتراهای نیکاراگوئه را تأمین بودجه مالی کنند. همچنین قرار بود هفت گروگان آمریکایی که در لبنان اسیر عماد مغنیه بودند در قبال دریافت تجهیزات نظامی آزاد شوند. این ماجرا نهایتاً با افشاگری روزنامه الشراع لبنان برملا شد.
اما سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی در اوایل دهه هفتاد شمسی وارد فاز جدیدی شد ، با گرفتار شدن برخی از فرستادگان ویژه ترور در اروپا در بعضی موارد، جمهوری اسلامی برای آزادی آنان از سیاست تبادل زندانیان استفاده کرد و موفق به آزادی برخی از این چهرهها شد.
تغییر فاز اصلی این گروگانگیریها اما کلید واژهای بود که آیتالله خامنهای در سال ۱۳۸۳ و در جریان دیدار با کارکنان وزارت اطلاعات برای نخستین بار بیان کرد: واژه « نفوذ »
همین کلید واژه سبب شد تا بعدها بسیاری از ایرانیان دوتابعیتی و یا خارجیهایی در سفر به ایران با مشکلات جدی روبهرو شوند و عدهای از آنها با اتهامات سنگینی از سوی مقامات اطلاعاتی و قضایی جمهوری اسلامی روانه زندانها شوند .
در همان سالها رامین جهانبگلو، استاد فلسفه در اردیبهشت ماه سال ۸۵، ، هاله اسفندیاری پژوهشگر و مدیر بخش مطالعات خاورمیانه موسسه وودرو ویلسون دی ماه سال ۸۵ و کیان تاجبخش، کارشناس مدیریت شهری و نماینده موسسه جامعه باز، اردیبهشت ماه سال ۸۶ دستگیر شدند ، دستگیریهایی که بسیاری آنها را با هدف ارزشنگاری دوتابعیتیها از سوی جمهوری اسلامی بیان میکنند.
هشتم مرداد ماه سال ۱۳۸۸، شین بائور، سارا شورد و جاشوا فتال، سه فارغ التحصیل دانشگاه برکلی توسط نیروهای مرزبانی ایران و به جرم ورود غیرقانونی به خاک ایران دستگیر میشوند ، تهران به آنها اتهام جاسوسی میزند ، نهایتاً سارا شورد در سال ۱۳۸۹ بنا به دلایل پزشکی آزاد می شود و دو آمریکایی دیگر در شهریور ماه ۱۳۹۰ آزاد میشوند . اما ماجرا به همین سادگی نیست چرا که این آزادی ها در قبال آزادی احمد برازنده و علی عبدالملکی دو ایرانی زندانی در آمریکا صورت میپذیرد .
موج تازه دستگیریها اما در جریان دور جدید مذاکرات هستهای ایران با غرب و در دوره اول دولت حسن روحانی بود. جیسون رضاییان، در مرداد ماه سال ۹۳ با اتهام جاسوسی دستگیر می شود و در تیرماه سال ۹۴ توافق نهایی در مذاکرات هستهای به دست میآید ، رضاییان پس از ۱۸ ماه حبس در ۲۶ دی ۱۳۹۴ و دقیقاً در شب اجرایی شدن برجام به همراه امیر حکمتی دیگر ایرانی آمریکایی و در چارچوب یک مبادله بحث برانگیز آزاد میشوند.
تاجر ایرانی - آمریکایی، سیامک نمازی، در سال ۲۰۱۵ برای دیدار با خانواده اش به تهران میرود که به اتهام “همکاری با دولتهای متخاصم” دستگیر و به ۱۰ سال زندان محکوم میشود ، نزار زکا کارآفرین لبنانی در شهریور ماه سال ۹۴ برای شرکت در یک همایش به دعوت شهیندخت مولاوردی «معاون رییس جمهور وقت» به ایران سفر میکند ولی دو روز بعد، در راه فرودگاه توسط نیروهای لباس شخصی ربوده میشود.
سالها بعد نازنین زاغری هم به شکلی دیگر و در فرودگاه دستگیر میشود و دولت ایران شرط آزادی او را پرداخت بدهی دولت بریتانیا به ایران بیان میکند، در نهایت او به همراه انوشه آشوری پس از پرداخت ۵۳۰ میلیون دلار به جمهوری اسلامی در ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۰ آزاد میشوند.
دانشجوی دانشگاه پرینستون، ژیو وانگ، یک آمریکایی متولد چین، درحالی که در ایران مشغول یادگیری زبان فارسی و انجام تحقیقات برای پایان نامه دکترایش بود، در سال ۲۰۱۶ به اتهام جاسوسی دستگیر شد او در ژوئیه سال ۲۰۱۷ به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم شد. اما بعدها در پی مبادله زندانیان میان ایران و آمریکا، مسعود سلیمانی، پژوهشگر سلولهای بنیادی، که در آمریکا بازداشت شده بود آزاد شد و ایران در قبالش ژیو وانگ را آزاد کرد.
مایکل آر. وایت یک مرد ۴۶ ساله ، نظامی سابق آمریکایی و اهل ایالت کالیفرنیا، در تابستان سال ۲۰۱۸ در حالی که برای دیدن دوست دختر ایرانیاش به مشهد سفر کرده بود، دستگیر شد. او که به گفته مادرش تا آن زمان پنج، شش بار دیگر هم به همین منظور به ایران سفر کرده بود ، در زندان مورد بدرفتاری قرار میگیرد و سپس به جرم توهین به رهبر جمهوری اسلامی به ۱۰ سال زندان محکوم میشود ، او در ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ دو روز پس از آزادی سیروس عسگری، شهروند ایرانی که در آمریکا بازداشت و زندانی شده بود، از زندانی در ایران آزاد شد.
پروندههای دیگری هم همچنان باز باقی ماندهاند: مانند باب لوینسون مامور سابق اف بی آی که ۱۱ سال است در ایران ناپدید شده و تنها آمریکایی است که برای طولانی ترین زمان در تاریخ آمریکا گروگان بودهاست و یا نامهایی که همچنان خانواده هایشان با نگرانی از سرنوشتشان به دنبال روزنهای برای رهاییشان هستند نامهایی چون: جمشید شارمهد ، مراد طاهباز ، مهران رئوف ، باقر نمازی ، عماد شرقی ، ناهید تقوی ، مسعود مصاحب ، کامران قادری ، احمدرضا جلالی ، فریبا عادلخواه ، رولان مارشال ، بنجامین بریر و شکرالله جبلی .
تلاش برای تعامل بر سر گروگانها با جمهوری اسلامی اخیرا حتی به پارلمان بلژیک هم رسیده است. مصوبه جنجالی پارلمان بلژیک در مورد مبادلات زندانیان میان ایران و بلژیک راه را برای آزادی اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی که در این کشور به دلیل اقدام برای یک عملیات تروریستی محکوم شده است باز کرده است .
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا هم با صدور یک فرمان اجرایی در جهت بازگرداندن گروگانهای آمریکایی و کسانی که به گفته او «به نادرستی» در کشورهای دیگر بازداشت شدهاند، از تلاشهای جدید در این راستا، شامل تحریمهای بالقوه، خبر داد.
باید دید سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی تا چه زمانی مانند اهرمی قابل اتکا در چانه زنی های بینالمللی مورد استفاده قرار خواهد گرفت .