ولادیمیر پوتین با هدف برتری فرهنگی، نئولیبرالیسم غربی را به چالش میطلبد. نویسنده هندیتبار یکی از خبرگزاریهای معتبر آمریکا عقیده دارد که رئیس حکومت روسیه، برای مبارزه با نئولیبرالیسم، اسلحهای در اختیار ندارد.
در حالی که سربازان پوتین در اوکراین به عقبنشینی مشغول بودند، پوتین اعلام کرد هدف سیاست خارجی او، جلوگیری از تحمیل عقاید نئولیبرالی توسط شماری از دولتها است و معتقد است که روسیه، با میراث غنی فرهنگی خود، برای مقابله با نئولیبرالیسم از شایستگی یگانهای برخوردار است، که میتواند این کشور را برای گسترش ارزشهای اخلاقی سنتی و مذهبی روسی، به موفقیت برساند.
بابی قوش، نویسنده خبرگزاری بلومبرگ، روز چهارشنبه ۱۴ شهریورماه در مقالهای مینویسد سخن پوتین برای خوانندگان تاریخ اخیر روسیه، آشنا است. یکصد سال پیش، رهبران اتحاد نوبنیاد شوروی برای به ادعای مشابهی در چارچوب جهانبینی مسکومحور برای به چالش کشیدن لیبرالیسم مطرح کردند. به عنوان کمونیست، آنها به این مبارزه، جامه اصطلاحات اجتماعی-اقتصادی پوشاندند، زیرا به عنوان کمونیستهای خدانشناس، نمیتوانستند به ارزشهای دینی روسی متوسل شوند.
قوش، سردبیر سابق روزنامه هندوستان تایمز، مینویسد: پوتین، که به دوره شوروی با خوشبینی مینگرد، فراموش کرده است که چرا طرف او در نبرد شکست خورد. دلیل آن این بود که شوروی اسلحه کافی در اختیار نداشت. روسیه پوتین هم کمتر از شوروی برای چنین نبردی سلاح دارد. به گفته اسکار وایلد (یا مارک تواین یا شکسپیر) انسان نباید بدون سلاح وارد جنگ برتری فرهنگی بشود.
قوش که در هند بزرگ شده، به یاد میآورد که هند هر چند در جنگ سرد ادعای بیطرفی میکرد، اما بیشتر به شوروی متمایل بود تا به آمریکا، و ممنوعیت ورود کالاهای آمریکایی به هند، سبب شده بود که نارسایی بزرگ شوروی به چشم هندیها نیاید؛ زیرا آنها فرصت نیافتند محصولات کارخانجات فورد و جنرال موتورز را با محصولات قراضه شوروی مثل اتوموبیلهای وولگا یا لادا، مقایسه کنند.
قوش میافزاید، در فرآوردههای فرهنگی، کاستیهای شوروی قابل پنهان کردن نبود. جوانان هندی محصولات فرهنگی غربی مصرف میکردند، از ادبیات و موسیقی گرفته تا سینما و مُد لباس، و ترجمه هندی کتابهای روسی، هر چند با قیمتهای بسیار ارزان عرضه میشد، در میان جوانان هند، خواهان چندانی نداشت. هر چند روشنفکران هند، آثار نویسندگانی مثل سولژنیتسین را، که شوروی تبعید و ممنوع کرده بود، میخواندند. قوش میافزاید در دوران نوجوانی، صفحهای از خوانندگان روسی در مجموعه موسیقی او و دوستانش نبود، و هر چند تلویزیون هند، برای انجام وظیفه، از فیلمهای روسی پُر بود، اما آنها، فیلمهای محبوب هالیوودی را در سینماها تماشا میکردند. آشنایی با فرهنگ غرب، نویسنده مقاله و جوانان همنسل او را به ستایشگران سبک زندگی غربی تبدیل کرد، که ارزشهای لیبرال در آنها مستتر بود.
علاقه هندیها به فرهنگ غرب، به غرب به ویژه آمریکا کمک کرد که قدرت نرم خود را در هند اعمال کند، و اسکادرانهای میگ-۲۱ شوروی و فناوری تولید صنعتی شوروی، توان رقابت با آن را نداشتند.
قوش که در آن زمان در شهر ساحلی ویساخاپاتنام زندگی میکرد، به یاد میآورد که حتی مهندسهای روسی کارخانه فولاد شهر هم مشتاق موسیقی راک آمریکائی و شلوار جین بودند. رقابت فرهنگی اگر در آن زمان یکسویه مینمود، حالا به مراتب یکسویهتر است. روسیه پوتین محصول فرهنگی قابل توجه چندانی تولید نکرده. چیزی به نام آر-پاپ (اشاره به کی-پاپ، موسیقی جهانگیر کرهای) در دنیای امروز وجود ندارد، رالیوود (اشاره به بالیوود، سینمای مردمی هند) نداریم. تلویزیون ظاهرا خبری ۲۴ ساعته روسی آر-تی، جهانی موازی به تماشاگران عرضه میکند، پر از نظریههای توطئه و دروغهای آشکار، اما تماشاگر چندانی ندارد.
روسیه که در برابر نظایر کره جنوبی و ترکیه، در عرصه فرهنگی نمیتواند عرض اندام کند، خارج از فرهنگ هم چیزی برای عرضه ندارد.
برخلاف رهبران شوروی که پوتین آنها را میپرستد، خود پوتین ایدئولوژی اجتماعی-اقتصادی خاصی ندارد که چشم دنیا را بگیرد. غیر از سختافزار نظامی، کالای روسی وجود ندارد که در جهان خواستار داشته باشد و لطمهای که تجهیزات آمریکائی و ناتو وارد ساختهاند، از جاذبه تجهیزات نظامی روسی هم کاسته.
هندیها ممکن است از خرید نفت روسیه با تخفیف، خوشحال باشند، اما به مراتب بیشتر از هندیهای دوران رشد او در دهه ۱۹۷۰، غربگرا هستند.
نویسنده عقیده دارد که اشغال اوکراین توسط پوتین، آن قدرت نرم اندکی که روسیه به علت اشتراک تاریخ و زبان در همسایگی بلافاصله خود داشت، تا حد بسیاری از بین برده است. این جنگ، دستیازی پوتین به ارزشهای اخلاقی روسیه را هم از محتوا خالی کرده است.
بابی قوش، مقالهنویس بلومبرگ و سردبیر سابق هندوستان تایمز، مینویسد رقابت فرهنگی جهانی با غرب به کنار، پوتین حتی در سرزمین خود هم در نزاع فرهنگی با غرب نمیتواند پیروز شود.
رَپِر و کارآفرین هوادار پوتین که شبکه قهوهخانههای زنجیرهای استارباکس آمریکا را در روسیه در اختیار گرفته است، آن را به چایخانههای سنتی روسی تبدیل نکرده، بلکه صرفا تقلیدی نازل را از همان استارباکس اصلی درست کرده است.
* برگردان فارسی این مطلب تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده است و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتابدهنده دیدگاه صدای آمریکا نیست