مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی به موضوع فقر در ایران پرداخته و اعلام کرده است استان سيستان و بلوچستان «با اختلاف بسيار بالا» محرومترين استان کشور است.
این مرکز همچنین اعلام کرده است كرمان و خراسان جنوبی پس از سیستان و بلوچستان محرومترین استانهای کشور هستند.
آن طور که مرکز پژوهش مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است۳۰ درصد از خانوارهای سيستان و بلوچستان در محروميت به سر میبرند و اختلاف سطح محروميت سيستان و بلوچستان با استان تهران ۲۸ درصد است.
فاصله محرومیت در این استان با استان کرمان به عنوان دارنده رده رتبه دوم از نظر محرومیت نیز ۲۲ درصد است.
بنابر این گزارش، محرومیت به معنای دسترسی حداقلی به امكانات اوليه زندگي مانند بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، راه، انرژی، آب آشاميدنی و فاضلاب است.
بررسی صدای آمریکا نشان میدهد با سنگ اندازی طالبان افغانستان و پرداخت نشدن حق آبه هیرمند، مردم سیستان و بلوچستان در تامین آب شرب با مشکلات بیشتری مواجه شدهاند. همچنین واگذاری طرح آبرسانی در این استان به سپاه و ورود نهادهای حکومتی به تامین نیازهای اساسی، نگرانیها از تبدیل شدن تامین این نیازها به اهرم فشار علیه مردم استان تشدید شده است.
بنابر این گزارشُ سیستان و بلوچستان که بیش از یک سال است که با جمعههای اعتراضی در خبرها دیده میشود، با مشکلات بیپولی و بیکاری تا تامین نان و قطعی مستمر آب و برق و همچنین کاهش قدرت خرید مردم مواجه است.
خبرگزاری ایلنا در تاریخ هشتم تیرماه سال ۱۴۰۲ در گزارشی به فقر در این استان پرداخته و نوشته بود که مشکلاتی مانند خشکسالی، بی آبی، محرومیت در عین «برخورداری از زیرساختهای مناسب»، صفهای طولانی گاز، آب، بنزین و نان در این استان به چشم میخورد.
گازرسانی به عنوان یکی از دستاوردهایی که جمهوری اسلامی مدعی آن است نیز در این استان معضل بزرگی است، به طوری که معینالدین سعیدی، نماینده مجلس در این حوزه انتخابیه گفته است: «یک متر لولهرسانی گاز، نه در شهرها و نه روستاها وجود ندارد.»
محرومیت مردم این استان بسیار متفاوت تر از سایر استانها است چراکه در سیستان و بلوچستان علاوه بر زیرساختها، تامین نیازهای اولیه انسان از جمله غذا نیز یکی از معضلات اصلی است.
در همین رابطه عضو هیات نمایندگان استان سیستان و بلوچستان هفدهم فروردین ماه سال ۱۴۰۲ گفته بود که «فقر ریشهدار در استان و شرایط بغرنج مالی باعث شده مردم به جز نان امکان استفاده از دیگر اقلام خوراکی را ندارند.»
محمد سرگزی گفته بود که مردم استان با خشکسالی بیسابقه مواجه هستند و نمیتوانند کشاورری کنند، دامداران به واسطه نبود علوفه دامهای خود را از دست دادهاند، اشتغال بسیار پایین است، بنابراین به لحاظ معیشتی مشکل دارند و عمدتا استطاعت مالی ندارند که بتوانند از اقلام جایگزین مثل برنج و گوشت مصرف کنند.
این نماینده مجلس تاکید کرده بود که در حال حاضر قوت غالب مردم استان نان است و آب و رب و نان را به عنوان غذا مصرف میکنند.
به باور شماری از کارشناسان تشدید فقر در استان سیستان و بلوچستان یکی از ابزارهای کنترلی جمهوری اسلامی در این منطقه است و این میزان از محرومیت در این استان عامدانه شکل گرفته است.
بررسیها نیز نشان میدهد که روند محرومیت در این استان افزایشی بوده و هیچ نسبتی با ادعای محرومیت زدایی از سوی جمهوری اسلامی نداشته است.
بنابر گزارشها پس از آغاز جمعههای اعتراضی از ۸ مهر سال ۱۴۰۱ ، تمرکز جمهوری اسلامی به سرکوب مردم و ایجاد محدودیت برای مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت، بوده است و شرایط مردم در حوزه رفاه عمومی و دسترسیها نسبت به گذشته بدتر هم شده است.
هشتم مهر ماه سال ۱۴۰۱، نمازگزاران پس از خطبههای مولوی عبدالحمید، برای اعتراض به «تجاوز یک فرمانده پلیس به یک دختر نوجوان» تجمع کردند که با شلیک مستقیم ماموران امنیتی روبرو شدند و شمار زیادی کشته شدند.