شاهزاده رضا پهلوی روز سهشنبه چهارم اردیبهشت در گفتگویی با شبکه خبری آمریکایی اماسانبیسی گفت ایران بایستی تا به حال به ژاپن دومی در خاورمیانه تبدیل میشد؛ اما در عوض، کره شمالی دوم در خاورمیانه شده است.
او در پاسخ به پرسش میکا برژینسکی، از مجریان برنامه بامدادی «مورنینگ جو» در شبکه اماسانبیسی درباره موقعیت کنونی رژیم تهران گفت:
«بعد از چهل سال، مردم ایران میتوانند بین راهی که کشور ما داشت دنبال میکرد با جایگاهی که الآن در آن قرار دارند، مقایسهای بکنند. ایران بایستی تا به حال به ژاپن دومی در خاورمیانه تبدیل میشد؛ اما در عوض، کره شمالی دوم در خاورمیانه شده است. دلیلش این نیست که مردم عوض شدهاند؛ یا منابع طبیعی ما تمام شده – تنها دلیل این امر ماهیت رژیم است که از همان ابتدا، رویای جاهطلبانه گسترش ایدئولوژی در جهان از جیب مردم ایران را در سر داشت، و به جای فکر کردن به پیشرفت و شکوفایی کشور، تنها به فکر توسعه طلبی بود.
در نتیجه، مردم ایران امروز گرفتار فقر و فلاکت شدهاند. ۶۰ درصد از جمعیت زیر خط فقر زندگی میکند. ارز ایران به یک دههزارم ارزشش در زمان انقلاب سقوط کرده. مردم برای سوخت و مواد خوراکی صف میکشند، و شاهدند که میلیاردها دلار از سرمایه کشور صرف رانت و کمک به کشورهای دیگر– مثلا کمک به روسیه در جنگ علیه اوکراین – میشود، و ریالی از آن برای مردم ایران صرف نمیشود.پس مردم به این نتیجه رسیدهاند که تا زمانی که این رژیم بر سر کار است، از هیچ فرصتی برخوردار نخواهند شد؛ نه از آزادیهای معمول و نه از فرصتی برای رشد و شکوفایی.»
شاهزاده رضا پهلوی در پاسخ به پرسش دیگری در این باره که پس از سرکوب شدید «انقلاب مهسا» که با حبس، اعدام و کشتار بیرحمانه و کمپین ارعاب شدید همراه بود، چه چیزی به او اعتماد میدهد که رژیم تهران «شکننده» است، گفت: «نسلهای مختلف مردم دهههاست که مخالفت خود را با رژیم نشان دادهاند تا به قیام زن، زندگی، آزادی رسیدهاند – که از همه تظاهراتهای گذشته قدرتمندتر بوده. اما باید چند نکته را یادآور شوم: نمیتوان از مردمی که در برابر رژیم کاملا بیدفاع هستند انتظار داشت که با دست خالی در مقابل یک رژیم سرکوبگر بایستند، در حالی که از هیچ حمایت خاجی برخوردار نیستند. در عوض، پول در اختیار رژیم قرار میگیرد که از سویی صرف جنگهای نیابتی و از سوی دیگر صرف سرکوب مردم میکند.
به عنوان یک شهروند، مردم تنها میتوانند با روشهای خشونتپرهیز خواستار تغییر رژیم شوند. در تاریخ معاصر جهان هیچ جنبش ضدنژادپرستی و آزادیخواهانهای بدون حمایت دنیای آزاد غرب اتفاق نیافتاده – مثل جنبش لخ والسا در لهستان، یا کنگره ملی آفریقا که در آفریقای جنوبی با آپارتاید مبارزه میکرد. پیروزی آنها بدون به کار گرفتن تحریمهای اقتصادی یا حداکثر حمایت از مردم ممکن نمیشد.
غرب باید علاوه بر تحریم شدید دولت تهران، بیشترین حمایت را از مردم ایران بکند؛ و این، بازی را به نفع مردم تغییر خواهد داد. دولتهای کلیدی باید به این درک برسند که انتظار تغییر رفتار جمهوری اسلامی، انتظاری بیهوده است. این رفتارها در دیانای رژیم تهران است. آنها کمترین ارزشی برای انسانیت، برای و عدالت قائل نیستند.»
شاهزاده رضا پهلوی در پاسخ به پرسشی درباره جاهطلبی هستهای جمهوری اسلامی گفت: «همان طور که قبلا اشاره کردم، بزرگترین مسأله در معامله با این رژیم این است که آنها همیشه انگشتشان روی ماشه است. آیا میتوان به آنها اعتماد کرد؟ آیا هیچ تضمینی هست که آنها به توافقی که کردهاند، پایبند بمانند؟ برنامه هستهای تهران مثل یک بمب ساعتی است؛ اما معلوم نیست چه زمانی به کار میافتد. توافق با جمهوری اسلامی تنها بر سر برنامه هستهای، بدون در نظر گرفتن مداخلاتش در کشورهای همسایه و جنگهای نیابتیش درست نیست. یک رژیم دیکتاتوری و توتالیتر که به طور بالقوه میتواند به سلاح هستهای دست پیدا کند، یک تهدید است. پس مشکل در ماهیت خود نظام است، و به نظر من هیچ توافقی نمیتواند خیال طرف مقابل این رژیم را راحت کند که آنها به مفاد توافق پایبند میمانند.عربستان سعودی، اسرائیل و منطقه درک میکنند که رژیم فینفسه یک تهدید است. زمانی که این رژیم نابود شود، همه چیز، از تهدید منطقه به بیثباتی تا حمایت از گروههای نیابتی، تقویت تروریسم، و تهدید هستهای، همه به یکباره از میان میرود. آلترناتیو این وضعیت این است که رژیمی که به همکاری، یکپارچگی و ثبات منطقهای متعهد نیست، جای خود را به نظامی بدهد که کاملا برعکس جمهوری اسلامی عمل میکند.»