خبرنگار سابق پرتیراژترین روزنامه پایتخت آمریکا در ایران، در واکنش به سوءقصد تروریستی علیه سلمان رشدی، یادآوری میکند که از زمان صدور فتوای قتل نویسنده کتاب داستانی آیات شیطانی تاکنون، در تحملناپذیری حکومت ایران، تغییری حاصل نشده است.
جیسون رضائیان که ۱۸ ماه به اتهام جاسوسی در ایران زندانی بود، آبان ۱۳۹۵ به همراه چند زندانی دوتابعیتی دیگر، به واشنگتن بازگردانده شد، در مقالهای که پنجشنبه ۲۷ مرداد در روزنامه واشنگتن پست منتشر کرد، از آب دهانی یاد میکند که نویسنده انگلیسی کریستوفر هیچنز یک بعدازظهر سرد بهمن ماه ۱۳۸۳، در گورستان بهشت زهرای تهران، روی قبر شخصی انداخت که در جریان یک تظاهرات در تهران برای حمایت از فتوای قتل سلمان رشدی، ظاهرا زیر دست و پای جمعیت، کشته شده بود.
رضائیان در باره حرکت کریستوفر هیچینز مینویسد: هرگز ندیده بودم چنین حرکتی از کسی سر بزند. در آن لحظه خیلی افراطی به نظر میرسید، اما کسی بهتر از هیچینز درک نمیکرد که این فتوا چگونه زندگی دوست و همکار او سلمان رشدی را برآشفته بود.
رضائیان مینویسد بعد از آن که شنید سلمان رشدی توسط یک شهروند آمریکا که متولد تقریبا ده سال بعد از صدور فتوا است، هدف حمله قرار گرفت، بارها به آن صحنه در گورستان بهشت زهرا فکر کرده است.
رضائیان موارد متعدد حمله به کتابفروشیها، و قتل هیتوشی ایگاراشی، مترجم ژاپنی کتاب آیات شیطانی در سال ۱۹۹۱ (۱۳۶۹ شمسی) را مثال میآورد و مینویسد: بینش دینی ما هر چه باشد، بحثی نیست که حمله به سلمان رشدی، حمله به خود فکر جامعه آزاد و باز است. از دید رضائیان، «حقیقتی که باید بر آن تاکید شود این است که چقدر از آن آرمانها دور شدهایم.»
رضائیان یادآور میشود که بعد از حمله سال ۲۰۱۵ به نشریه فکاهی «شارلی ابدو» در فرانسه، سلمان رشدی نوشته بود: «دین، مانند اندیشههای دیگر، سزاوار نقد، هزل، و بله، عدم احترام بدون ترس ما است.»
رضائیان مینویسد: هر چند از سطح تحملپذیری در آمریکا کاسته شده است، ولی نمیتوانیم نقش عقیده تحملناپذیر جمهوری اسلامی و سخنگویان مستقیم و غیرمستقیم آن را در حمله به سلمان رشدی، منکر باشیم.
رضائیان، بعد از یادآوری بیانات ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی که مسئولیت حمله به سلمان رشدی را متوجه خود او و هواداران او قلمداد کرده بود، اظهارنظر هواداران تعامل با جمهوری اسلامی را که میگویند فتوای قتل سلمان رشدی سیاست رسمی دولت ایران نیست، نامربوط میداند.
رضائیان مینویسد: «من میدانم که هدف این دستگاه بیرحم تبلیغاتی بودن به چه معنی است، و در نیت آسیبرسانی آن ابهامی نیست.»
رضائیان بعد از ذکر خبرهایی به نقل از منابع اطلاعاتی در برخی رسانهها که مدعی شدند هادی مطر، ضارب ۲۴ ساله سلمان رشدی، با شاخه نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تماس بوده است، مینویسد حتی اگر حکومت، چنانکه ادعا میکنند، مستقیما در طرحریزی این حمله دست نداشتهاند، بخشی از مسئولیت آنچه پیش آمد، متوجه جمهوری اسلامی است که الهامبخش آن بوده است.
رضائیان میافزاید، به صراحت باید گفت این حمله، یک اقدام تروریستی با انگیزش دولتی بوده است.
رضائیان مینویسد سوءقصد به جان سلمان رشدی و پاسخ انزجارآور حکومت ایران به آن، یادآور مهم عدم پیروی حکومت ایران از قوانین و هنجارهای بینالمللی است؛ حکومتی که منتقدان خود، مخالفان، و هر کس را که جهانبینی آن حکومت را زیر سؤال ببرد، مادون انسان و فاقد شایستگی برخورداری از حمایتهای اساسی تلقی میکند و هدفی برای نابود شدن میانگارد.
رضائیان نتیجه میگیرد که حقیقت اساسی این است که در حملهای خشونتآمیز، یکی از هواداران بزرگ آزادی بیان، صرفا به دلیل داشتن جسارت ابراز عقیده، مجروح شد. هیچ مقدار مالهکشی و سفیدشوئی، نمیتواند این حقیقت را پنهان کند.
* برگردان فارسی این مطلب تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده است و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتابدهنده دیدگاه صدای آمریکا نیست.