در حالی که تظاهرات ضد دولتی برای چهارمین هفته شهرهای ایران را در مینوردد، دههاهزار ایرانی خارج از کشور در شهرهای اروپا، آمریکای شمالی و سایر نقاط جهان برای حمایت از آنچه که به نظر بسیاری نقطه عطفی برای ایران است، راهپیمایی کردهاند.
آسوشیتدپرس در گزارشی با موضوع تجمعات همبستگی ایرانیان خارج از کشور را آبدیده میکند، به تاثیر و بازتاب راهپیماییهای همبستگی در میان جامعه ایرانیان مهاجر میپردازد.
طاهره دانش، ۵۲ ساله، پژوهشگر حقوقبشر میگوید: «به نظر من از خیلی جهات این نقطه عطفی برای ایران است. ما همیشه با گسل های سیاسی رو به رو بودیم که ما را از هم جدا کرده است ولی این بار همه مردم می گویند که ما با زنان هستیم. این فوقالعاده است.»
در ماه گذشته ایرانیان در شهرهای مختلف جهان هر آخر هفته برای اعلام همبستگی با تظاهرات داخل ایران به خیابان آمدهاند. تظاهرات در ایران پس از مرگ مهسا امینی که بعد از دستگیری به خاطر تخلف از قوانین پوشش اسلامی در بازداشتگاه کشته شد، آغاز شد.
بسیاری از ایرانیان، هم امیدوارند که کشورشان ممکن است پس از دههها سرکوب در آستانه تغییر باشد و هم میترسند که مقامات خشونت بیشتری را به کار ببرند و به سرکوب وحشیانه مبادرت ورزد.
با این که ایران در سالهای اخیر شاهد موجهایی از اعتراضات بوده، بسیاری بر این باورند که این بار مقاومت از نظر ماهیت و دامنه گستردهتر است چرا که بنیان جمهوری اسلامی را به چالش میکشد. برخی میگویند که هرگز شاهد چنین حمایتی از طرف سیاستمداران، روشنفکران و افراد مشهور نبودهاند؛ کسانی که برخی در حمایت از زنان ایرانی تکهای از موهای خود را بریدهاند.
ولی محلوجی، ۵۵ ساله، متصدی موزه در لندن میگوید: «قبل از این ما نمی توانستیم با چیزی که در داخل اتفاق میافتد ارتباط برقرار کنیم. ولی امروز ایرانیهای داخل دنبال تغییر اساسی هستند و می گویند که ایران ما را پس بدهید... من کسی را نمیشناسم که دلسوز و البته نگران نباشد.»
جامعه مهاجر ایرانی در سراسر جهان پراکنده است. بیش از نیم میلیون نفر در ایالات متحده و صدها هزار نفر در فرانسه، سوئد و آلمان.
هفته گذشته رومانه رنجبران، ۲۸ ساله، در بین هزاران نفری بود که با وجود باران شدید در پاریس به خیابان آمد و شعار «خامنهای برو بیرون» سر داد. او می گوید که از آن چه در ایران میگذرد در حیرت است. او میافزاید که «برای بهتر شدن وضعیت ایران، به حمایت بینالمللی احتیاج داریم.»
برخی از مهاجران به دلایل مختلف از پیوستن به تظاهرات امتناع میکنند. برخی خانوادهای در ایران دارند، برخی از حضور مشکوک ماموران اطلاعاتی ایران یا جناحهای افراطی در تظاهرات نگرانند، و برخی نسبت به اهداف اعتراضات که اینک فراتر از شعار وحدت بخش «زن، زندگی، آزادی» رفته و از ماهیت آن در فقدان یک رهبری واحد، احساس ناراحتی میکنند.
آماندا نوائیان، چهل و چند ساله، طراح کیف های دستی لوکس که در تجمعات آخر هفته در لندن شرکت کرده است، میگوید: « من کشورم را دوست دارم و میخواهم حمایت کنم ولی هر بار می روم گیج می شوم، چون هر گوشه از تظاهرات شعار متفاوتی شنیده میشود.»
ولی او می گوید تا هر زمان که طول بکشد در تظاهرات شرکت میکند. «اسلام به ما تحمیل شده است. این افراطگرایی ربطی به ما ندارد. کشور ما ربوده شده است؛ ما کشور موسیقی و رقص و شعر بودهایم.» او می خواهد برداشتهای منفی فراگیر از ایران و ایرانیان را از بین ببرد. او میگوید که «از طریق این تظاهرات آگاهی بیشتری به وجود آمده. حالا جامعه بینالملل باید نسبت به آن چه در حال رخ دادن است، بیدار شود.»