اجرای نمایش «از هوسنامه تا وفانامه» اثر بنفشه طاهریان، هنرمند ایرانی ساکن کانادا، با واکنشهای مناسبی از سوی تماشاگران همراه شده است.
او در این نمایش تکنفره، با رویکردی مدرن، حماسه ۶۵۰۰ بیتی «خسرو و شیرین» را بصورت کامل و بدون سانسور، به سبک کمدی رومانتیک روی صحنه میبرد.
بنفشه طاهریان با ارائه روایتی متفاوت از طریق شخصیت شیرین، میکوشد که ضمن همآوایی با زنان توانمند ایرانی، هنجارهای سنتی جنسیتی را به چالش بکشد.
اجرای این نمایش در شرایط کنونی ایران، و مبارزه زنان ایرانی علیه جامعه مردسالار، حکومت مذهبی، و سرکوب جمهوری اسلامی، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
به گفته بنفشه طاهریان، شیرینِ نظامی گنجوی نماد زن دانا و توانای ایرانی است که بهرغم تمامی چالشها، امروز در جنبش «زن زندگی آزادی»، به قوانین زنستیز و غیرانسانی جمهوری اسلامی «نه» میگوید.
بنفشه طاهریان، نویسنده، گوینده، و بازیگر ساکن شهر تورنتو، از چهرههای شناخته شده ایرانی در کانادا است که در زمینههای مختلف فرهنگی و هنری فعالیت میکند.
او در گفتوگو با صدای آمریکا درباره «از هوسنامه تا وفانامه»، و ویژگیهای این نمایش توضیحاتی داد.
درباره زمینه پیدایش این نمایش، و انگیزههایی که داشتید توضیح دهید، از «هوسنامه تا وفانامه» در چه شرایطی شکل گرفت؟
من بهعنوان يك هنرمند ايرانى مهاجر میخواستم كارى، هر چند كوچك، براى معرفی فرهنگ و هنر ايران به ايرانيان و غيرايرانيان انجام دهم. در سال ٢٠١٧ به صورت اتفاقى با نظامى گنجوى و آثارش آشنا شدم، او نويسندهای آوانگارد و جلوتر از زمان خود است، و وقتى داستانهایش را میخوانیم، احساس میکنیم که انگار همين ديروز اتفاق افتاده است.
نظامى براى عشق، احترام و ارزش زیادی قائل است، و زنان دانا و توانا در داستانهای او نقشى پر رنگ و جايگاهى بالا و منصفانه دارند. من آنچنان تحت تاثير اين داستانها قرار گرفتم كه در سال ٢٠٢٠ و با شروع قرنطينه كورونا، پادكست «چاى با بنفشه» را با اين هدف كه در كنار خوانش اشعار، داستان را به زبان ساده، مدرن کرده، و با شوخىهايى كه براى شنونده امروز قابل درك و جذاب باشد، منتشر كردم.
سه سال بعد كه ارائه داستان در پادكست تمام شد، تصميم گرفتم که آن را روی صحنه نیز ببرم. در نتيجه نمایش «از هوسنامه تا وفانامه» برای نخستین بار در جشنواره تيرگان ٢٠٢٣ اجرا شد. اين نخستین بار در تاريخ ايران است كه منظومه ٦٥٠٠ بيتى «خسرو و شيرين»، در يك اجراى وفاداربه متن، بصورت كامل و بدون سانسور به روى صحنه میرود.
. محور اصلی نمایش شیرین هست، زنی توانمند که روایت داستان او با شرایط کنونی به ویژه در ایران بسیار سازگار است، در این باره توضیح بده ؟
من این داستان را به عشق معرفى شخصيت شيرين، به گونهای كه نظامى نوشته است، روى صحنه بردم. نظامى در انتهاى اين منظومه میگوید که داستان را به عشق، و براى همسرش كه برای او مانند شيرين بوده و از دستش داده، نوشته است.
شيرين، تيرانداز و طناز است، باسواد و خوشسخن است، به گونهای كه كسى حريف كلامش نمیشود. قهرمان مسابقات شطرنج و چوگان است، در شكار و سواركارى نظیر ندارد. شیرین، زنی است كه میداند از زندگى چه میخواهد و چه نمیخواهد، و به سمت خواستهاش حركت میکند. او صبور و با استقامت است، اشتباه میکند، اما درس میگیرد و دوباره برمیخیزد.
به نظر من، شيرين میتواند يكى از بهترين الگوها براى زنان و حتى مردان دنيا باشد. شيرين دقيقا تصويرى از زن ايرانى است كه قرنهاست سعى میکنند بالهایش را بشکنند، پرهایش را بچینند، در قفسش کنند، و روى قفس پارچهای سياه بكشند تا آواز خواندن نیز از يادش برود. اما باز زنان ایرانی با جنبش اخیر و به نام «زن زندگی آزادی» ثابت کردند که در عین صبوری، چقدر مقاوم، جسور، آزاده، و بلندپرواز، هستند.
.درباره داستان توضیح دهید، چه رویکردی در پردازش این اثر دارید و به چه موضوعاتی پرداختید ؟
اين داستان در واقع برجستهترين داستان عاشقانه و اروتيك ايرانى به زبان شعر، در ستايش عشق و زن است. اما متاسفانه، و شايد هم بتوان گفت که چون خسرو پادشاه ساسانى، زرتشتى است، و نظامى اين داستان را در زمانى مینویسد که اعراب مسلمان بر ايران حکومت میکردند، و جامعه بسيار مردسالار است، علیرغم اينكه داستان با استقبال زیادی مواجه میشود، با گذشت زمان، جامعه شخصيت شيرين و خسرو را بسيار كمرنگ، و شخصيت فرهاد را پررنگ میکند.
من بهعنوان نويسنده اين نمايش، هدفم تعريف داستان خسرو و شيرين، و روند بزرگ شدن و پخته شدن يك هوس و عشق در نگاه اول، و تبدیل آن به يك وفاداری عاشقانه بوده است. در نمايش، سرعت اتفاقات بسيار بالاست و تلاش میکنم تا این داستان پر فراز و نشيب را بدون سانسور، به صورت یک درام كمدى رمانتيك و سرگرمكننده براى هر بينندهای، چه مرد يا زن، و در سنين مختلف روى صحنه ببرم. البته این اجرا مناسب افراد زير ١٦ سال نيست.
در پادكست به دلیل نداشتن محدوديت زمانى، همراه با تعريف داستان و خوانش اشعار، توضيحات بسيار زياد ادبى، تاریخی، و علمى، نیز میدهم. اما در نمايش، همانطور كه هيچ كتابى به طور كامل به فيلم يا نمايش تبديل نمیشود، مجبور شدم تا خيلى از جزئیات را بدون اينكه در اصل داستان تغييری ایجاد شود، حذف كنم. اين اجرا كه نتيجه سه سال تحقيق و نوشتن است، تماشاگر را متحیر، هيجانزده، خندان، عاشق، و گريان، میکند.
.درباره اجرای تک نفره و المانهایی که استفاده کردید، توضیح دهید.
امروزه در تعريف داستانها، نحوه اجرا حرف اول را میزند. اين اجرا، يك شب شعر نيست. داستان مدرنيزه شده خسرو و شيرين، اثر نظامی به قلم من است. در این تجربه با استفاده از شوخىها يا اشارات زيادى به دنياى مدرن، از تولد خسرو تا مرگ شيرين را يك تنه تعريف میکنم.
به دليل اينكه میخواستم هزينهها را پايين نگه دارم، و امکان اجرای کار در شهرهای دیگر هم در چهارچوب تور باشد، برای حفظ جذابيت داستان تصميم گرفتم که روى متن نمايش، و بعد توانايىهاى خود بهعنوان دوبلور و بازيگر، بیشتر تكيه کنم، و از نور، موسيقى، و صدا، نیز بهبعنوان عوامل بعدى روى صحنه بهره گرفتم.
در اين اجراى ۹۰ دقيقهاى در پانزده شخصيت با تغيير صدا و فيزيك بدن، و همراهى موسيقى و صدا، نمايشى را اجرا میکنم كه به اذعان تماشاگران، متوجه گذر زمان نمیشوید.
.واکنشها چطور بوده است، از نتیجه کار راضی هستید ؟
بسيار خوب بوده است، ما در تورنتو پنج اجراى موفق داشتیم و بازخوردهای تماشاگران عالی بود. بسیاری باور نمیکردند که یک نمایش ۹۰ دقیقهای فقط با یک بازیگر روی صحنه اجرا شود. برخی نیز متأسف بودند که چرا زودتر این داستان را نشنیده بودند.
به تازگى نمايش را به زبان انگليسى هم ترجمه كرديم و در یکی ازاجراهای اخیر همراه با بالانویس انگلیسی روی صحنه رفتیم که با استقبال غیرایرانیها نیز مواجه شد. اجراهای از هوسنامه تا وفانامه در شهرهای کانادا و آمریکا ادامه خواهد داشت.
.چقدر داستانها و اشعار کلاسیک ایرانی قابلیت اجراهای نمایشی را دارند، برای مخاطبان ایرانی یا جهانی، چنین ظرفیتی وجود دارد؟
داستانهاى كهن ايران بى ترديد گنجهای استفاده نشده هستند، بدون شک هر کسی كه به سراغ آنها برود، و با وقت و فرصت کافی، و با روشهای خلاقانه این داستانها را روی صحنه ببرد، با استقبال زیادی مواجه خواهد شد. داستانهای شاهنامه، خسرو و شيرين، هفت پيكر، ويس و رامين، و غیره، داستانهای پر فراز و نشيب، حيرتانگيز، و شنيده نشدهاى هستند كه ظرفيت بسيار بالايى براى تبديل به نمایش، فيلم، يا سريال، را دارند.
متاسفانه در چهل سال گذشته سرمايهگذاری در این زمینه برای تحقيق و یا ساخت چنین آثاری صورت نگرفته است، اما نمونههاى موفقی مثل اجراى من، یا اجراهاى حميد رحمانيان كه بصورت شخصی انجام شده است، مهر تاييدى بر اين ادعا محسوب میشود.