مقاله ای از رابین رایت برای نشریه نیویورکر
دستیابی به یک توافق هسته ای برای شش قدرت بزرگ جهان زجرآور بوده است. مذاکرات تحت رهبری جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، به دفعات برای ماهها و هفته ها تمدید شده است و حالا روز به روز در هتل کوبورگ وین ادامه دارد. عباس عراقچی، مذاکره کننده ارشد ایران، گفت هیچ ضرب الاجلی مقدس نیست. مری هارف، مشاور ارشد وزارت امور خارجه آمریکا، می گوید: «صراحتا ما بیشتر از زمان مذاکرات نگران کیفیت توافق هستیم اگر چه واقفیم که اتخاذ تصمیم های دشوار با گذشت زمان ساده تر نمی شوند.»
پیشاپیش در واشنگتن و تهران کارزارهای سیاسی علیه توافق با تمام قدرت آغاز شده است. اگر توافق به دست بیاید هر دو طرف باید آن را به مخاطبان داخلی بدبین خود عرضه کنند؛ مخاطبانی که شش دهه تاریخ پر عذاب بین دو کشور را در خاطر دارند: کودتا، حملات تروریستی، ترورها، ساقط کردن هواپیمای مسافری، عملیات پنهانی، خرابکاری هسته ای، و ماجرای گروگانگیری. در خفا، نمایندگان آمریکایی و ایرانی به دفعات به این فکر کرده اند که دیپلماسی هسته ای برای کدام دولت خطر بزرگتری در بر دارد و کدام طرف بهای بیشتری خواهد پرداخت.
در واشنگتن، در هفته های گذشته، جمهوریخواهان و دموکرات ها از باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، خواستند دیپلماسی را رها کند. سناتور جمهوریخواه باب کورکر، رییس کمیته روابط خارجی سنا، در نامه ای خطاب به اوباما نوشت: «در این مرحله ترک مذاکرات بر سر یک توافق بد شجاعت می خواهد اما این برای آمریکا، منطقه و جهان بهترین کار است.»
کورکر در مصاحبه ای با شبکه سی بی اس گفت: «هیچ کس به ایران اعتماد ندارد. توافقی که به دست آمده است بیشتر به نفع ایران است تا بقیه جهان.» دیگر جمهوریخواهان نسبت به «استیصال» و «تسلیم» دیپلماتیک هشدار داده اند. سناتور جمهوریخواه میچ مک کانل، رهبر اکثریت در سنا، با تکرار انتقاد سناتور دموکرات رابرت منندز گفت «خطوط قرمز واشنگتن به خطوط سبز تبدیل شده اند.»
هفته گذشته چارلز کراوتهمر، ستون نویس واشنگتن پست، توافق را یک «عقب نشینی کامل» توصیف کرد. او در مقاله اش نوشت: «قویترین نیروی نظامی و قدرت اقتصادی روی کره زمین، به اتفاق پنج قدرت بزرگ دیگر، مجهز به یک نظام خرد کننده تحریم، در آستانه امضای بدترین توافق تاریخ دیپلماتیک آمریکا هستند... اوباما میراث اش را به دست خواهد آورد؛ کری جایزه نوبل اش را خواهد گرفت؛ و ایران هم بمب خواهد ساخت.»
سناتور جمهوریخواه مارکو روبیو، کاندیدای انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری آمریکا، در بیانیه ای گفت: «تصمیم دولت اوباما به تمدید مذاکرات هسته ای برای دومین بار طی یک هفته نشانه دیگری است بر اینکه رییس جمهوری آمریکا باید میز مذاکرات را ترک کند. مساله مهمتر از ادامه این بازی دیپلماتیک بیهوده است.»
سنای آمریکا با ۹۸ رای موافق در برابر یک رای مخالف و تصویب قانونی دو حزبی اختیار بررسی شرایط توافق را پیش از لغو تحریم های ایران برعهده گرفت. تمدید زمان مذاکره با نگاه به این قانون صورت گرفت. اگر توافق که سندی مفصل با ضمایم بسیار است تا هیجدهم تیر ماه به کنگره ارسال می شد قانونگذاران طی سی روز باید توافق را بررسی می کردند اما پس از آن زمان بررسی کنگره به شصت روز افزایش می یابد.
نگرانی بزرگتر در واشنگتن این است که در ازای امتیازات زیادی که در توافق داده می شود چیز چندانی به دست نمی آید. یک گروه دو حزبی که از سوی انستیتو واشنگتن- یک مرکز مطالعات طرفدار اسراییل- سازماندهی شده بود در بیانیه ای هشدار داد که این توافق زیرساخت های هسته ای ایران را به طور کامل بر نمی چیند و مهمتر از آن «به حمایت ایران از گروههای تروریستی چون حزب الله و حماس، مداخلاتش در عراق، سوریه، لبنان، و یمن، زرادخانه موشک های بالستیک اش، و سرکوب مردم ایران نمی پردازد.»
نوزده امضاءکننده این بیانیه شامل دیوید پترایس، رییس پیشین سی آی ای، استیون هدلی، مشاور امنیت ملی دولت بوش، ژنرال جیمز کارترایت، معاون پیشین ریاست ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا، گری سیمور، هماهنگ کننده پیشین امور کنترل تسلیحات دولت اوباما، و سناتور بازنشسته جوزف لیبرمن هستند.
واکنش سیاسی در تهران آینه واشنگتن است
در هفته های گذشته، قانونگذاران ایرانی به حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، نسبت به تسلیم شدن در برابر خواست آمریکایی ها هشدار دادند. اسماعیل کوثری، عضو کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، گفت: «آمریکا برای اعمال فشار بر ما و دستیابی به نتیجه مطلوب خود دست به جنگ روانی زده است. در داخل ایران اتفاق نظری وجود دارد و رهبر جمهوری اسلامی هم بر این نظر است که بهترین واکنش مقاومت در برابر خواست های آمریکا است.»
علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، در تهران به من گفت دو سوم مجلس نسبت به نیات بلندمدت آمریکا تردید دارند. ایرانی ها بازرسی های سر زده و سفت و سخت را نقض حاکمیت ملی و حق برخورداری از فناوری هسته ای را کلید توسعه مدرن می دانند.
هفته پایانی مذاکرات با یک سالروز هولناک همزمان شد: دوازدهم تیر ماه۱۳۶۷، سالروز سقوط هواپیمای ایرباس ۶۵۵ ایران در شلیک ناو وینسنس آمریکا. خدمه کشتی آمریکایی هواپیمای ایرانی را به دلیل شرایط پروازی خاص هواپیمای جنگی و متخاصم تصور کرده بودند. تقریبا ۳۰۰ مسافر و خدمه در آن سانحه کشته شدند.
دو سال بعد ناخدای کشتی برای خدمات نظامی اش مدال لیاقت دریافت کرد.
بروجردی می گوید: «مردم ما نمی توانند فراموش کنند که در شلیک یک کشتی جنگی به هواپیمای مسافری بیش از شصت کودک کشته شدند و ناخدای کشتی مدال گرفت. انتظار دارید برای آمریکا هورا بکشیم؟»
مجلس ایران هم قانونی را با ۲۱۳ رای موافق در برابر ۱۰ رای مخالف تصویب کرد که دسترسی خارجی به مراکز نظامی، امنیتی و حساس غیر هسته ای و دانشمندان هسته ای ایران را ممنوع می کند. قانون مصوب برای مجلس حق بررسی توافق و تصویب پروتکل الحاقی را قائل است.
نگرانی بزرگتر در تهران این است که این توافق ایران را به دادن امتیازهای عمده در ازای مزایای اندک ملزم می کند. روزنامه کیهان در یادداشتی نوشته است: «آن هایی که آمریکا را شیطان بزرگ نمی دانند، ساده لوحانی هستند که گمان می کنند... به سرعت مشکلات ارضی و سماوی کشور حل شده و همه چیز گل و بلبل می شود!»
ظریف هم تحت حملات مشخصی قرار گرفت. کاریکاتوریست ها دیدارهای مرتب او با کری را مثل رفقای صمیمی به سخره گرفتند. تندروها با امضای عرضحالی «صمیمیت» ناپسند بین دو مرد را مورد حمله قرار دادند. ظریف به مجلس فراخوانده شد تا برای قدم زدن پانزده دقیقه ای اش با کری در خیابان های ژنو توضیح دهد.
ظریف به خبرنگاران در ایران گفت: «ما جلسه جدی داشتیم و شاید لازم بود که چند دقیقه ای جلسه را متوقف کنیم و به شکل دیگری آن را از سر بگیریم. این امور در دنیای دیپلماسی بسیار معمول است به ویژه که هتل ما باغ و باغچه ای نداشت و خیابان های اطراف مملو از ژورنالیست های کنجکاو بود.» بعضی قانونگذاران بحث استیضاح ظریف را مطرح کردند. یکی از تندروها او را «خائن» خواند. برای هر دو طرف مذاکرات در وین مخالفان داخلی به نظر سر سخت تر از آن هایی اند که سر میز مذاکرات نشسته اند.