سی و سومین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام های تابستان ۶۷ و ارتکاب جنایات جنگی، روز سه شنبه چهارم آبان با شهادت رضا فلاحی، عضو سازمان مجاهدین خلق و یکی از نجات یافتگان آن اعدام ها در استکهلم سوئد برگزار شد.
در آغاز جلسه توماس ساندر، قاضی دادگاه اعلام کرد که با معاضدت حقوقی بین المللی، جلسات هفتههای چهل و پنجم و چهل و ششم داگاه حمید نوری در آلبانی برگزار خواهد شد. این جابجایی، به خاطر شنیدن شهادت هفت نفر است که گذرنامه سیاسی دارند و در کمپ اشرف ۳، مقر سازمان مجاهدین خلق در آلبانی مستقر هستند و شهادتشان برای صدور حکم دادگاه ضروری است.
قاضی و دادستانها قبلا نیز برای شنیدن شهادت این افراد به آلبانی سفر کرده بودند.
در جلسه روز سه شنبه، یوران یالمارشون، وکیل مشاور رضا فلاحی، شاهد این هفته دادگاه توضیح داد که شاهد در سال ۱۳۶۰ در حالی که سرباز بود، دستگیر و به زندان اوین برده شد. به گفته وکیل آقای فلاحی، موکل او در آنجا به طور وحشیانهای مورد شکنجه قرار گرفت و در یک دادگاه چند دقیقهای و بدون وکیل، به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ده سال زندان محکوم شد. آقای یالمارشون افزود شاهد در سال ۱۳۶۵ از زندان قزلحصار به زندان گوهردشت منتقل شد. شاهد سپس از شرایط بسیار بد زندان و تغییر و حتی سختترشدن آن در آستانه اعدامها توضیح داد.
شاهد گفت در روزهای ششم و هشتم مرداد گروهی- شامل حدود ده نفر- را صدا کردند و از بند بیرون بردند. این افراد از جمله مهران هویدا و احمد گرجی دفعه اول، ششم مرداد به شدت با میلگردهای ساختمانی شکنجه شده و به بند بازگردانده شدند. این گروه بار دوم هشتم مرداد از بند بیرون برده شدند و هرگز بازنگشتند.
رضا فلاحی گفت اتاق آنها نزدیکترین اتاق به حسینیه بود و به همین خاطر شاهد رفت و آمد مکرر و مشکوک ناصریان، لشکریان، نوری، و چندین پاسدار به آنجا بود.
شاهد گفت از طریق زندانیان افغانستانی که برای کار به بیرون بند برده میشدند، فهمیدند که همه کادر زندان را - بدون در نظر گرفتن سمتشان - در فرایند اعدامها درگیر و سهیم کرده بودند تا بعدا قادر به شهادت دادن نباشند.
شاهد دادگاه، نوری را با کاغذی به دست دیده بود. شاهد گفت، در حالی که نوری صحبت میکرد کاملا به نگاهش چشم دوخت. نوری از او اسم و فامیلش، علت دستگیری و میزان محکومیتش را پرسید. بعد او را به انفرادی بسیار کثیفی بردند و به خاطر اعتراض به ندادن ناهار «به طرز وحشیانهای مورد ضرب و شتم» قرار دادند. آنها گفتند این ناهار شماست. اگر باز هم ناهار خواستید بگویید. در جلسه دادگاه، شاهد در مورد کاربرد چشم بند و نحوه خم کردن کرکره پنجرهها توسط زندانیان برای دیدن محوطه زندان به تفصیل توضیح داد.
شاهد گفت یک پاسدار روز چهارشنبه دوازدهم مرداد او را به راهروی مرگ برد. راهروی مرگ در دو طرف پوشیده از زندانیانی بود که چشمبند زده و رو به دیوار بودند. او مردی را با کیف سامسونت و خانمهای محجبه ای را با کیف دستی دید. همگی آنها چشم بند و کفش به پا داشتند. شاهد معتقد است آنها اعدام شدند.
آقای فلاحی گفت حداقل سه چهار بار، شاهد بوده که حمید نوری زندانیان را به سمت حسینیه، محل اعدامها برده است. آنها هرگز بازنگشتند و هرگز در جایی دیده نشدند. رضا فلاح در راهروی مرگ شاهد جر و بحث محمدرضا اقوامی و محسن روزبهانی با ناصریان بر سر نوشتن ورقه ای بود که روبروی آنها قرار گرفته بود.
رضا فلاح گفت پاسداری را دیده که هنگام برگشت از حسینیه گوهردشت چند ساعت مچی به دست داشت. او گفت پاسدارها بر سر یک حلقه و کاپشنهای اعدام شدگان با هم دعوا میکردند. شاهد افزود: «فهمیدم که آنها غنائم جنگی را بین خودشان تقسیم می کنند.» شاهد از شادی زیاد ناصریان نسبت به اعدامها و پخش شیرینی گفت. او گفت وظیفه هدایت زندانیان به سوی هیئت مرگ بر عهده ناصریان و کنترل اسامی و مشخصات زندانیان بر عهده حمید نوری بود.
رضا فلاح، دوازدهم مرداد توسط ناصریان بدون چشم بند در مقابل هیئت مرگ هم قرار گرفت. نیری از ناصریان خواست تا برای شاهد که دمپایی به پا ندارد، دمپایی بیاورد. شاهد آن روز با مصاحبهای که موجب آزادیاش شود، موافقت کرد و از اعدام نجات یافت. شاهد تقریبا شش ماه بعد از خاتمه اعدامها به اوین منتقل شد و تا زمان آزادی یعنی سال ۱۳۷۰ در آنجا بود.
جلسه بعدی دادگاه حمید نوری روز پنجشنبه ششم آبان با حضور دو شاهد، عصمت طالبی کلهران و مختار بروجردی شلالوند، برگزار خواهد شد.