لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳ ایران ۱۲:۲۷

حذف قاسم سلیمانی و پیامدهای منطقه‌ای آن از نگاه کارشناسان


تصویر قاسم سلیمانی در کنار علی خامنه‌ای.
تصویر قاسم سلیمانی در کنار علی خامنه‌ای.

حذف قاسم سلیمانی، سرشناس‌ترین چهره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به تعبیر برخی تحلیلگران پس از آیت‌الله خامنه‌ای دومین مقام جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌آمد، از دیدگاه کارشناسان گوناگون پیامدهای مختلفی داشته است. برخی این اقدام را در تحولات منطقه مهم و تأثیرگذار می‌دانند و بعضی معتقدند هدف موردنظر محقق نشده است.

قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روز جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸، برابر با سوم ژانویه ۲۰۲۰، در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ طی یک حمله پهپادی از سوی ایالات متحده، در نزدیکی بغداد کشته شد.

ژنرال کنت فرانک مک‌کنزی، فرمانده سنتکام، در آن روز دستور داد که یک پهپاد ام۹-ریپر، چهار فروند موشک هل‌فایر را به سمت کاروان حامل قاسم سلیمانی در عراق شلیک کند و در اثر این حمله سلیمانی و ۹ تن دیگر کشته شدند.

پنج روز پس از آن حمله، در تاریخ هجدهم دی ماه، جمهوری اسلامی ایران به پایگاه الاسد حمله موشکی کرد، اما ایالات متحده این اقدام را با بهره بردن از فناوری‌های ماهواره‌ای زیر نظر داشت و طی چند ساعت ۱۶۰ نیروی خود را از آن پایگاه خارج کرد. این بزرگترین حمله موشکی به یک پایگاه آمریکایی در یک کشور خارجی بود، اما هیچ یک از نیروهای ایالات متحده کشته نشدند، هرچند ۱۱۰ نفر دچار مجروحیت‌های ناشی از آسیب‌های ضربه مغزی شدند.

در همان روز، یک هواپیمای مسافربری متعلق به اوکراین از مبدأ تهران به مقصد کی‌یف در آسمان پایتخت ایران هدف شلیک پدافند هوایی سپاه پاسداران قرار گرفت و همه ۱۷۶ سرنشین آن کشته شدند.

کارشناسان و تحلیلگران در گفت‌و‌گو با بخش فارسی صدای آمریکا دیدگاه‌های خود را پیرامون پیامدهای حذف فیزیکی قاسم سلیمانی بیان کرده‌اند.

  • ایلان برمن: تأثیر آن شگرف، اما موقتی بود

ایلان برمن، معاون ارشد در اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا در این مورد در گفت‌وگویی با بخش فارسی صدای آمریکا می‌گوید که فکر می‌کند کشتن قاسم سلیمانی «تأثیر زیادی داشت، اما فقط موقتی بود.»

او با اشاره به «درک استراتژی مفیدی که می‌توانست اعمال شود»، توضیح می‌دهد: «در آن زمان بسیاری از افراد از جمله خود من توصیه کردند که این باید سیگنالی برای تهران باشد و بخشی از یک کارزار بزرگتر برای شروع به فرسایش فعالیت‌ها و شبکه نیابتی‌ها و زیردستانی که ایران در ربع قرن گذشته به وجود آورده. قاسم سلیمانی آشکارا شخصیتی منحصربه‌فرد بود و بافتی بود که جمهوری اسلامی را به این گروه‌های نیابتی پیوند می‌داد و حذف او تأثیری شگرف داشت، اما تأثیری موقتی؛ و با نبود تلاش‌های نظامی بعدی برای از بین بردن توانایی‌های گروه‌های نیابتی، مانند شبه‌نظامیان شیعه در عراق، مانند شورشیان حوثی یمن و غیره، این قابلیت‌ها دست نخورده باقی می‌ماند و یک رهبری جایگزین پس از کشته شدن قاسم سلیمانی ظهور می‌کرد و این دقیقاً همان چیزی است که رخ داد.»

به گفته برمن، «دولت ترامپ با کشتن سلیمانی کارزاری را آغاز نکرد، بلکه آن یک رویداد منفرد بود و در نتیجه جمهوری اسلامی زمان لازم را برای بازسازی و سازماندهی مجدد و راه‌اندازی رهبری جدید و تقویت شبکه نیابتی خود به دست آورد.»

  • رابین رایت: اکنون جمهوری اسلامی هزاران موشک بالستیک دارد

رابین رایت، نویسنده و روزنامه‌نگار سرشناس آمریکایی، در مقاله تفصیلی که در مجله آمریکایی نیویورکر منتشر کرده، عنوان کرده است که ژنرال مک‌کنزی حمله جمهوری اسلامی ایران به پایگاه الاسد، را به مثابه «درسی» دانسته که نشان می‌دهد موشک‌های ایران تهدید فوری‌تری نسبت به برنامه هسته‌ای آن شده است.

او در این گزارش، با استناد به ارزیابی‌های اطلاعاتی آمریکا نوشته است که اکنون جمهوری اسلامی هزاران موشک بالستیک دارد که می‌توانند در هر سمت، ۱۳۰۰ مایل (حدود ۲۱۰۰ کیلومتر) طی کنند و به عمق هند و چین در شرق و به روسیه در شمال و یونان و بخش‌هایی از اروپا در غرب و همچنین به اتیوپی و شاخ آفریقا در جنوب برسند. در این میان حدود ۱۰۰ موشک نیز می‌توانند به اسرائیل برسند.

  • ویکتوریا کوتس: اقدامی بسیار مهم بود

ویکتوریا کوتس، مشاور امنیت ملی پیشین کاخ سفید به صدای آمریکا می‌گوید این تصمیم بزرگی برای رئیس جمهور (وقت) و اقدامی بسیار مهم بود. در این شرایط معمولا انتظار اقدام متقابل جدی را دارید و جالب است که این واکنش هنوز رخ نداده است.

به گفته او، رژیم در تهران نمایش قدرت را می‌فهمد و اگر در مقابل آن‌ها ضعف نشان دهید یا مماشات کنید، شما را تحت فشار خواهند گذاشت. اگر آن‌ها را عقب بنشانید، آن‌ها را به فکر وامی‌دارید.

  • باربارا اسلاوین: آمریکا در هدفش از کشتن سلیمانی ناکام ماند

باربارا اسلاوین، مدیر مطالعات آینده ایران در شورای آتلانتیک، با بیان این که «من با کشتن ژنرال سلیمانی مخالف بودم»، می‌گوید: «فکر می‌کنم ... ایران هیچ کدام از سیاست‌هایش زیر نظر ژنرال سلیمانی را تغییر نداده و همچنان در عراق، یمن، سوریه و لبنان فعال است و نه تنها سیاست‌های قبلی‌اش را دنبال می‌کند، بلکه در چند ماه گذشته برنامه هسته‌ای‌اش را فعال‌تر کرده است.»

او معتقد است: «اگر هدف آمریکا از کشتن سلیمانی ترساندن ایران یا وادار کردن آن به تغییر مسیر بوده، در این هدف ناکام مانده ... دیده‌ایم که این گروه‌های شبه‌نظامی به راه خودشان می‌روند و مثل گذشته هماهنگی ندارند. نفوذ ژنرال سلیمانی بر این گروه‌ها زیاد بود و به نظر نمی‌رسد جانشین وی نیز از همان نفوذ برخوردار باشد. بنابراین مطمئن نیستم که این هم امری مثبت باشد. به طور کلی فکر می‌کنم کشتن سلیمانی تصمیم بدی بود و به نظرم پیامدهای خوبی نداشته» است.

  • مهران براتی: هر جانشینی بیاید جای قاسم سلیمانی را نمی‌گیرد

مهران براتی، کارشناس روابط بین‌الملل ساکن آلمان، قاسم سلیمانی را «افراطی‌ترین پیرو تفکر آیت‌الله خمینی در ایجاد لشکر شیعی اسلام و تشکیل امپراطوری شیعی» می‌نامد و با اشاره به کار کردن قاسم سلیمانی با نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، به صدای آمریکا می‌گوید، او «یک نظریه‌پرداز و به قول آقای خامنه‌ای یک سردار بزرگ اسلامی بوده» که او را با «سعدابن ابی‌وقاص (صحابی پیامبر اسلام و از فرماندهان سپاه اسلام در جنگ با ایران) مقایسه کرده‌اند.»

به گفته براتی، سیاست کلی جمهوری اسلامی پس از کشته شدن قاسم سلیمانی «تغییری نکرده»، اما «معلوم است که هر جانشینی که بیاید، کارها را به آن شکلی که ایشان انجام می‌داد انجام نمی‌دهد.»

براتی می‌افزاید: «در اصل هدف جمهوری اسلامی که کما فی‌السابق دنبال کردن هلال شیعی و امپراطوری شیعی و اگر هم نشد دنبال کردن امپراطوری اسلامی در تمامی منطقه خاورمیانه از ایران تا پشت مدیترانه است، تغییری نکرده و به همین دلیل هم می‌توانیم بگوییم ماجراجویی‌هایی که با ایشان شروع شد، ادامه پیدا خواهد کرد.»

  • سالم مشکور: ایران مرحله به مرحله دارد به سلاح هسته‌ای می‌رسد

اما به عقیده سالم مشکور، روزنامه‌نگار ساکن ویرجینیا در ایالات متحده، حذف فیزیکی قاسم سلیمانی «تأثیر آن‌چنانی بر سیاست ندارد.» او در عین حال با بیان این که «جانشینش قاآنی مثل قاسم سلیمانی در مسائل عراق آنچنان خبره نیست»، به صدای آمریکا می‌گوید، سلیمانی «شخصیت‌های عراقی را خوب می‌شناخت و روابطش فقط با شیعیان نبود؛ با سیاستمداران اهل سنت نیز ارتباط داشت، تقریبا همه به او احترام داشتند و می‌توانست بعضی مواضع تند آنها را خفیف‌تر و کمتر کند.»

به گفته مشکور، «بعضی تأثیرات» حذف قاسم سلیمانی در زمان تشکیل حکومت سابق عراق را که «خیلی طولانی شد و با مشکلات زیادی مواجه شد» می‌شد دید: «در همه دوره‌های تشکیل حکومت به نظرم سیاستمداران عراقی باید به یاد قاسم سلیمانی باشند»، چرا که «اگر او بود مسائل به روش آسان‌تر حل می‌شد.»

این روزنامه‌نگار با بیان این که دیدیم که ایران در چهار دهه گذشته «توانست صحنه نفوذش در منطقه را بیشتر کند»، می‌گوید: «چیزی که ترامپ انجام داد جریان روابط و مواجهه بین ایران و آمریکا را سخت‌تر کرده و اگر بایدن و دموکرات‌ها آن زمان بودند این کار را نمی‌کردند. ... نفوذش همان نفوذ است و به نظرم آهسته آهسته و مرحله به مرحله دارد به سلاح هسته‌ای می‌رسد و دیر رسیدن به تفاهم در وین به نفع ایران خواهد بود.»

در آستانه دومین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی، جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی‌اش همچنان در پی واکنش‌هایی با عنوان «انتقام» هستند. چنان که رسانەهای عراق دستورالعمل فرماندهی عملیات بغداد را در ارتباط با قصد گروەهای نزدیک بە حکومت ایران مبنی بر هدف قرار دادن سفارت آمریکا منتشر کردەاند.

XS
SM
MD
LG