پیشمقاله جدیدی با مشارکت پژوهشگرانی از آمریکا، بریتانیا، استرالیا و کانادا منتشر شده که نرخ واکسیناسیون کووید-۱۹ در ایران را با هفت کشور دیگر که از نظر نوع واکسن (غیرفعال) ، سطح درآمد، یا جمعیت به ایران شباهت داشتهاند، مقایسه کرده است.
این پژوهشگران با در نظر گرفتن یک سناریوی مجازی، یعنی ثابت فرض کردن تمامی عوامل دخیل در روند پاندمی کرونا و تغییر دادن تنها یک پارامتر، یعنی سرعت واکسیناسیون، اهمیت زمانبندی واکسیناسیون در ایران را سنجیدهاند.
- برخی از نتایج دستیافته در این مقاله
- اگر ایران واکسیناسیون را مطابق مدل ترکیه پیش میبرد، در مقایسه با میزان مرگ و میر کنونی، از ۵۰ هزار مورد مرگ دیگر میتوانست پیشگیری شود.
- اگر ایران مطابق الگوی آرژانتین واکسیناسیون را انجام میداد (شروع زودتر از ایران ولی پیشبرد کندتر از ترکیه) تنها از ۱۲ هزار و ۶۰۰ مرگ بیشتر پیشگیری میشد که این، اهمیت سرعت پیشبرد واکسیناسیون را برجسته میکند.
- اگر ایران واکسیناسیون را مطابق مدل بحرین پیش میبرد، از ۷۵ هزار و ۳۰۰ مورد مرگ، به خصوص در سنهای بالای ۵۰ سال پیشگیری میشد.
- اگر ایران واکسیناسیون کرونا را مطابق مدل بنگلادش پیش میبرد، ۵۲ هزار و ۸۰۰ بیشتر از موارد کنونی، جان خود را از دست میدادند.
دکتر ماهان غفاری، نویسنده اصلی این پیشمقاله، به صدای آمریکا گفت: ایران را انتخاب کردند، چون اتفاقات مربوط به خرید واکسن و منع خرید بعضی واکسنها، مثال خوبی برای سنجش اهمیت سرعت واکسیناسیون در کاهش مرگ و میر کرونا فراهم میکرد.
دکتر غفاری توضیح داد که سرعت واکسیناسیون بر اساس واحد جمعیت، به ازای هر ۱۰ هزار تن جمعیت، سنجیده شده است.
او همچنین تأکید کرد که تأثیر اعمال یک سیاست، اثرات دیگری را به دنبال خود میآورد. برای مثال، واکسیناسیون سرعت انتقال و انتشار ویروس را کم میکند و این به کاهش بستری و کم شدن فشار روی بیمارستانها میانجامد، زمان وقوع پیکهای ویروس را جا به جا میکند و تأثیری غیرمستقیم بر روی میزان مرگ و میر دارد.
این مطالعه به این اثرات غیر مستقیم نمیپردازد و تنها یک پارامتر را که همان سرعت واکسیناسیون است، میسنجد.
دکتر غفاری میگوید: «مهمترین درس غیر بدیهی از این مطالعه، این است که اگر در پیک آلفا و دلتا، به ویژه دلتا که مهلکترین در ایران محسوب میشود، واکسیناسیون به خصوص در سنهای بالای ۵۰ بهتر انجام میشد، جانهای زیادی نجات پیدا میکرد.»
به گفته او، مثالی که این موضوع را برجسته میکند، پیاده کردن الگوی مونتهنگرو در ایران است که اگر انجام میشد، ۲۰ درصد جمعیت پایینتری، واکسینه میشدند اما چون واکسیناسیون دو سه ماه سریعتر شروع میشد، ۳۰ هزار جان بیشتری نجات مییافت و اشخاص مسن بیشتری واکسینه میشدند.
- عوامل کندی واکسیناسیون کرونا در ایران
دکتر شهرام کردستی، از دیگر نویسندههای این پیشمقاله، در پاسخ به این پرسش صدای آمریکا که عوامل دیگر تا چه اندازه در کندی واکسیناسیون در ایران نقش داشتند، گفت: «نمیتوان انکار کرد که عوامل لجستیک دیگری در واکسیناسیون نقش دارند و کشورهای دیگر نیز با آن دست به گریبان بودند ولی هیچ کشوری را پیدا نمیکنید که مسئولانش به وضوح و از تریبون رسمی، ورود واکسن را ممنوع اعلام کنند.»
دکتر کردستی ارجحیت تولید داخلی را از دیگر دلایل کندی واکسیناسیون کرونا در ایران خواند و افزود: مقامات به جای ورود واکسنهایی که در دسترس بودند و شرکت در فاز سوم کارآزماییها، تمرکزشان را بر روی تولید واکسن داخلی گذاشتند.»
مقامات جمهوری اسلامی همواره آمار مرگ و میر بالای کرونا در کشورهایی مانند آمریکا و بریتانیا را مثال میزنند و آمار کمتر مرگ در ایران را نشانهای از موفقیت در مهار ویروس میدانند.
شهرام کردستی میگوید: مرگ و میر ناشی از کرونا، به دو دسته قبل از واکسن و پس از واکسن تقسیم میشود.
او افزود: «کشورها در دوران پیش از تولید واکسن، اشتباهاتی در مهار ویروس داشتند. برای مثال، در آمریکا محدودیتهای قانونی برای قرنطینه وجود داشت و در بریتانیا این موضوع را جدی نگرفتند و مرگ و میر بالا رفت اما بعد از شروع واکسیناسیون، میزان تلفات به شدت کاهش یافت.»
به گفته دکتر کردستی، ثبت علل مرگ نیز نقش مهمی دارد و میزان مرگ و میر در ایران بسیار بیشتر از آن چیزی است که اعلام شد. در شرایطی که در کشورهای غربی، این آمار به دقت ثبت شدند. بنابراین تعداد ثبتشده رسمی مرگ و میر در ایران، قابل استناد نیست.
- درسهایی برای آینده
دکتر کیارش آرامش، از دیگر نویسندههای این پیشمقاله، در گفتگو با صدای آمریکا، «دخالت سیاست در امر سلامت» را یکی از دلایل مهم تأخیر در واکسیناسیون کرونا اعلام کرد.
او میگوید: «این احتمال مطرح شده است که برخی از شرکتها از تولید نسبتا انحصاری واکسن سود زیادی به دست آوردند که در شرایط موجود ایران و بدون داشتن دادگاه مستقل نمیتوان این را اثبات کرد.»
دکتر آرامش میگوید سیستم سلامت باید تا جایی که میتواند از نهاد سیاست جدا باشد و نهادهای جامعه مدنی حضور و قوام داشته باشند تا بتوان در آینده از وقوع فاجعهای مشابه جلوگیری کرد.
او افزود: این نهادها به دلیل ضعف ساختاری خاموش بودند و شماری از پزشکان نیز به دلیل سودجویی سیاسی خلاف اخلاق پزشکی عمل کردند و در حمایت از ممنوعیت واکسن، نامه نوشتند و نه تنها مورد بازخواست قرار نگرفتند، بلکه در دولت ابراهیم رئیسی به مقامات بالا نیز رسیدند.»
این سه نویسنده پیشمقاله عضو «آیفا» هستند که از انجام این پژوهش حمایت کرده است.
«آیفا» خود را گروهی منسجم از پزشکان، اعضای کادر درمان و پژوهشگران علوم پزشکی معرفی میکند که با هدف ایجاد فرصتهایی «منحصر به فرد» برای کمکهای انساندوستانه و درمانی و ترویج عدالت اجتماعی و حقوق انسانی در حوزه پزشکی به ویژه پس از حوادث اخیر در ایران تشکیل شده است.