در پی گزارشها از کاهش کمسابقه حجم ذخایر سدهای تهران و زمزمه جیرهبندی آب، یک کارشناس با تأکید بر این که «ریشه ابربحران آب در ساختارهای سیاسی و اقتصادی موجود است»، به صدای آمریکا گفت که با تداوم این وضع «ایران بیش از پیش به مرگ سرزمینی نزدیک میشود.»
برخی شهروندان ایران در گفتوگو با بخش فارسی صدای آمریکا تأکید کردهاند که بحران انرژی و کمبود آب و برق زندگی آنان را با مشکلات جدی مواجه کرده و موجب خسارتهای متعدد شده است.
پس از تعطیلی اجباری و پی در پی در بسیاری از استانهای کشور در فصل سرما حال برخی رسانهها در ایران با هشدار درباره «وضعیت بحرانی سدهای کشور» گزارش دادهاند که «خشکی و جیرهبندی آب به تابستان نمیرسد و زودهنگام اتفاق خواهد افتاد.»
بنا بر گزارشها، مقامات وزارت نیرو هشدار دادهاند که «اگر مصرف آب مدیریت نشود، پایتخت با چالشهای جدی در تأمین آب مواجه خواهد شد.»
به گفته محمد جوانبخت، معاون وزیر نیرو، «سدهای تأمینکننده آب شرب تهران، از جمله لار، لتیان، ماملو و کرج، با کاهش کمسابقه حجم ذخایر روبهرو هستند» و «سد کرج تنها هفت درصد پرشدگی دارد که در طول تاریخ بهرهبرداری این سد بیسابقه است.»
این مقام دولتی همچنین گفته است که «سد لار نیز با یک درصد پرشدگی و سدهای لتیان و ماملو با ۱۲ درصد پرشدگی، شرایطی مشابه سد کرج دارند.»
- محمد نایبیزدی: سبب تشدید مشکلات زیستمحیطی حکومت است
در این زمینه، محمد نایبیزدی، کارشناس منابع آب و محیط زیست، به صدای آمریکا گفت: «ابربحران آب در ایران ریشه در ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشور دارد . وضعیت بحران آب در نتیجه فقدان توسعه پایدار، مدیریت ناکارآمد منابع آبی، ساختار سیاسی غیردموکراتیک، همراه با سیاستهای ایدئولوژیک و عدم مشارکت عمومی، به شکل روزافزونی در حال تشدید شدن است.»
آقای نایبیزدی، دانشآموخته مقطع دکتری مهندسی منابع آب و محیط زیست دانشگاه ویرجینیا تک آمریکا است، درباره وضعیت بحرانی منابع طبیعی در ایران تأکید کرد: «وابستگی اقتصادی به منابع طبیعی، از جمله آب، و تصمیمگیریهای نادرست و مخرب در سطح کلان، توانایی کشور را در مواجهه با چالشهای آبی محدود و پیدا کردن راهحل برای کاهش این بحران را غیرممکن کرده است.»
به تأکید او، «حل ابربحرانها تنها در نظامهایی ممکن است که ارادهای جدی برای مقابله با بحرانها وجود داشته باشد.»
این مشاور و طراح پروژههای سیلاب شهری در دولت ایالتی ویرجینیا تأکید کرد که در ایران پس از سال ۱۳۵۷ «سیاستها و پروژههای اجرا شده در حوزه مدیریت منابع آبی نشان میدهند که حکومت بیاعتنا به حل بحران آبی، سبب تشدید مشکلات زیستمحیطی شده است.»
آقای نایبیزدی با تأکید بر «مهندسی تخریب» حکومت در قبال منابع طبیعی، اضافه کرد: «بررسی روند مدیریت آب در سالهای اخیر نشان میدهد که مسئله صرفاً به سوءمدیریت یا فقدان تخصص و عقلانیت محدود نمیشود، بلکه الگوی تصمیمگیریها حاکی از روندی مخرب و مداوم است که شرایط را وخیمتر کرده است.»
این کارشناس آب و منابع طبیعی همچنین گفت که «در چنین شرایطی، حتی متخصصان نیز از ارائه راهحلهای مؤثر برای مهار بحران آبی عاجز خواهند بود» چرا که به گفته او «بدون تغییرات اساسی در سیاستگذاری و حکمرانی منابع آب، هیچ راهکاری قابلیت اجرا و موفقیت نخواهد داشت.»
محمد نایبیزدی همچنین تصریح کرد: «ایران به مدیریتی نیاز دارد که فارغ از سیاستهای ایدئولوژیک، منافع ملی را در اولویت قرار دهد و اصلاحات جدی در سیاستهای آبی اعمال کند.»
او با تأکید بر این که در پیش گرفتن «رویکردهای علمی، ایجاد حکمرانی شفاف و پاسخگو، و حرکت بهسوی اقتصادی متنوع و پایدار، میتواند به کاهش بحران آبی کمک کند»، اضافه کرد که «تحقق این هدف بدون مشارکت و اعتماد مردم ممکن نیست» و «با توجه به مقاومت حکومت در اتخاذ اصلاحات بنیادین در مدیریت منابع آبی و عدم مشارکت و اعتماد مردم به تصمیمات حکومتی، نمیتوان انتظار داشت که ابربحران آبی در شرایط کنونی ایران حل شود.»
به گفته آقای نایبیزدی، «بدون تغییرات اساسی در ساختار حکمرانی و سیاستهای کلان، روند تخریب منابع آبی ادامه خواهد یافت و در صورت تداوم شرایط کنونی، نهتنها ابربحران آب مهار نخواهد شد، بلکه ایران بیش از پیش به مرگ سرزمینی نزدیک خواهد شد.»
- تأثیر جیرهبندی آب و برق بر زندگی شهروندان
همزمان با هشدارها درباره وضعیت بحرانی آب، نگرانی شهروندان در ایران از تأثیر آن بر زندگیشان افزایش یافته است.
در این زمینه، یک شهروند ساکن تهران با تکیه بر تجربه خود به صدای آمریکا گفت: «کار من تهیه و بستهبندی سبزیجات است. سبزیهایی که صبح خریداری شده، باید سر ساعت مشخصی شسته شده و در زمان معینی خرد شود و پس از بستهبندی در اختیار مشتری قرار بگیرد. قطعی برق موجب ضرر و زیان فراوانی به من شده است و حالا هم زمزمههای جیرهبندی آب موجب نگرانی است.»
او اضافه کرد: «برق که قطع میشود، طبعا کار من عقب میافتد و شماری از مشتریهایم را از دست میدهم. حالا هم با رسیدن بهار و تابستان و گرم شدن هوا، قطعی آب و برق کار ما را با بحران مواجه میکند. قطع برق وسایل سرمایشی مثل یخچال و فریزر را در خطر قرار میدهد و تأخیر در پروسه تهیه محصول نهایی، از جمله به موقع شسته شدن و خرد شدن سبزیها، کیفیت تولیدات ما را کم میکند و گاهی اصلا دیگر قابل عرضه نیست.»
این شهروند تأکید کرد: «این وضعیت را به مشاغل دیگر تعمیم بدهید. زندگی هر کسی به نوعی از قطعی آب و برق لطمه میبیند.»
یک معلم در استان کرج نیز به صدای آمریکا گفت: «به بهانه مدیریت سوخت یا ناترازی انرژی کلاسهای حضوری مدرسهها در اغلب روزهای فصل سرما تعطیل بود و آموزش آنلاین جایگزین آن شد که با قطعی متناوب برق، تازه اگر فقط بر اساس جدول قطع شود و ناگهانی نرود، مشکلات جدیای برای آموزش به وجود میآورد.»
این آموزگار توضیح داد: «مثلا زنگ اول دانشآموزان ساکن یک منطقه میگفتند که برق رفته است، و بر اساس جدولبندی میدانستم که راست میگویند. برق که قطع میشود، مودم از کار میافتد و اینترنت نیز قطع میشود و دانشآموزان آن کلاس را از دست میدهند. این رویه به طور متناوب تکرار میشود. زنگ دوم یک سری دیگر از بچهها برق ندارند و مثلا زنگ سوم نوبت قطع برق منطقه ما است و این بار معلم امکان حضور در کلاس آنلاین را از دست میدهد.»
او اضافه کرد: «تصور کنید که با چنین شرایطی کیفیت آموزش چقدر پایین میآید و حالا که هوا بهتر است و بعضی روزها کلاسهای درس در مدرسه دایر است، زمزمه قطع آب هم اضافه شده است. معضلی که به نوعی دیگر دردسرساز خواهد بود.»
برخی کاربران در شبکههای اجتماعی نیز مقصر «اَبَربحران آب» در ایران را جمهوری اسلامی دانسته و تأکید کردهاند که خالی شدن سدهای اطراف پایتخت به معنی نبود آب و برق و «جهنم واقعی برای تهران» در تابستان ۱۴۰۴ است.
بحران آب در ایران به تهران و استانهایی که در مناطق نیمهخشک قرار دارند محدود نمیشود و شمال کشور را نیز درگیر کرده است.
- وضعیت بحرانی آب و منابع طبیعی گیلان
روزنامه شرق چاپ تهران در گزارشی وضعیت ویژه بحران آب و منابع طبیعی در استان گیلان را مورد بررسی قرار داده و با اشاره به این که رودخانههای پرآب گوهررود و زرجوب در دو سوی رشت، مرکز استان گیلان، «آکنده از لجن و فاضلاب است»، گزارش داده که «فاضلاب انسانی رشت، خمام، صومعهسرا، ماسال» و شهرهای دیگر و همچنین «۷۰۰ روستا به دو رودخانه زرجوب و گوهررود میریزد» و «پساب جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر به تالاب انزلی سرازیر میشود.»
بنا بر این گزارش «پساب سموم و کود شیمیایی ۲۳۰ هزار هکتار مزرعه و پساب آکنده از رسوبات شیمیایی شهرک صنعتی گیلان به این دو رودخانه میریزد و این دو رودخانه آکنده از فاضلاب در نهایت به تالاب انزلی میریزند.»
در این گزارش با تأکید بر این که «تالاب انزلی از ۵۰ سال پیش تاکنون لایروبی نشده است و عمق آن از ۱۰ متر قبل از انقلاب [سال ۵۷] به کمتر از نیم متر رسیده»، با اشاره به روزهای پربارش گذشته در شمال ایران و ایجاد بحرانهای زیست محیطی به جای تأمین ذخایر آبی، عنوان شده که «در هفتههای اخیر حدود سه میلیارد متر مکعب آب شیرین از طریق بارش وارد گیلان شده، اما تالاب پر شده و جایی برای ذخیره نداشته است. در نتیجه این حجم بارشها به صورت سیلهای ویرانگر ظاهر میشود.»
بر پایه این گزارش، تالاب انزلی و رودخانههای گوهررود و زرجوب «انباشته از ویروس و میکروب و ذرات صنعتی هستند و با کوچکترین نسیمی وارد ریههای مردم شده و موج ابتلا به انواع بیماری را در شهر ایجاد کرده و هزینههای درمان را بالا برده است.»
هادی حقشناس، استاندار گیلان به روزنامه شرق گفته است که «در عمق پنج متری تالاب انزلی با وسعت ۲۰۰ هزار مترمربع، حدود یک میلیارد مترمکعب پساب وجود دارد و اگر تمام تجهیزات لایروبی کشور در گیلان جمع شود، سالانه ۳۰ میلیون مترمربع لایروبی میشود که به سرعت با ورودی جدید فاضلاب جایگزین میشود.»
به گفته او، راهکار نجات گیلان «احداث شبکه تصفیه فاضلاب» است، اما «احداث تصفیهخانه معادل ۲۰ هزار میلیارد تومان خرج دارد و بودجه گیلان به این ارقام نمیرسد.»