استیو ایسلین ٢٠ سال در نیروی دریایی خدمت کرده بود. او ١٣ سال پیش بازنشسته شد و در پی یافتن شغل دیگری برآمد. اما در آن مقطع بود که احساس درماندگی و اندوه او را فرا گرفت.
او می گوید «هر روز حس درد و وحشت بسیار داشتم. اندوه واژه دیگری است که مرا فرا می گرفت. به هیچ وجه نمی خواستم کاری را انجام بدهم که به صورت روزمره انجام می دهم. هیچ علاقه ای به دیدن مردم نداشتم. من در واقع کار داشتم اما بعد از یک هفته کارم را ترک کردم چون احساس می کردم از پس کار برنمی آیم. هیچ اتکای به نفسی نداشتم. به هر کاری که دست می زدم، خراب می شد. هر مسیری که قرار بود انتخاب کنم، غیرممکن به نظر می رسید حتی انتخاب لباس و یا نوع غذایی که باید برای نهار بخورم هم بسیار سخت شده بود».
اسیلین به افسردگی مبتلا شده بود، افسردگی با غمگین بودن و یا یک روز بد داشتن فرق می کند.
باب گبیا، رئیس «بنیاد آمریکایی برای خودکشی و پیشگیری» می گوید «براساس تشخیص پزشکان هر سال حدود ٢٠ میلیون نفر در ایالات متحده به افسردگی بالینی مبتلا می شوند. افسردگی نارسایی است که آمیزه ای از تاثیرات ژنتیکی و تغییر در نظام شیمیایی مغز ما است اما در عین حال عوامل زیست محیطی خارجی نیز می توانند بر آن تاثیر داشته باشند. احتمال دارد زمانی که تجربیات خاصی را که در گذشته در معرض آن قرار نگرفته بودید، به افسردگی مبتلا شوید اما تا به حال فرصتی برای ظهور آن پدید نیامده بود». تحولاتی همچون از دست دادن شغل، طلاق و یا از دست دادن عزیزی می تواند از جمله عوامل ظهور افسردگی باشند».
ایسلین شانس آورد که همسرش علائم افسردگی را در او تشخیص داد و به او کمک کرد تا برای کنترل و مدیریت بیماری کمک کارشناسی بگیرد. متاسفانه برادرزده او تجربه مشابهی نداشت. او چند سال بعد به افسردگی دچار شد و اختلال او را تشخیص ندادند و او در نهایت خودکشی کرد.
ایسلین می گوید «او یک جوان سالم و ٢٧ ساله بود و بعد از شش هفته ناگهان خودکشی کرد».
ایسلین یک سال بعد از مرگ برادرزاده اش به دیدار برادرش در سان فرانسیسکو رفت. او آنجا با برنامه «پیاده روی برای خروج از تاریکی» آشنا شد. این پیاده روی را «بنیاد آمریکایی برای پیشگیری از خودکشی» ترتیب داده بود و هر دو برادر در این برنامه شرکت کردند.
ایسلین می گوید «اولین روزی بود که برادرم متوجه شد که شاید مرگ پسرش تقصیر او نبوده چون بیش از ٢ هزار نفر دیگر نیز در این پیاده روی شرکت کرده بودند. او متوجه شد که خودکشی زندگی تعداد زیادی از مردم را متاثر کرده و خودکشی دهمین عامل مرگ و میر در این کشور است و اغلب خودکشی ها به نوعی با بیماری ها و اختلالات روانی مرتبط هستند».
او می گوید «من تا به حال ٧ بار در این پیاده روی ها شرکت کردم و ٥٠٠ نفر در یکی از این پیاده روی های اخیر شرکت کرده بودند و ما موفق شدیم ٦٥ هزار دلار برای مبارزه با این نارسایی گردآوری کنیم».
شری کول، یکی از مدیران «پیاده روی برای خروج از تاریکی» در کلورادو است. دیوید، پسر ١٦ ساله او هم به افسردگی مبتلا بود و ٤ سال پیش بر اثر خودکشی جانش را از دست داد.
او می گوید «من احساس می کردم که دیوید حال خوشی ندارد و یک چیزی آزارش می دهد و اما دوستان و اقوام به من می گفتند که هورمون های دوران نوجوانی او عامل این تغییرات است. اما متاسفانه علت بدحالی او این نبود. زمانی که دریافتم که خودکشی دومین عامل مرگ و میر جوانان کلورادو است، بسیار متعجب شدم و احساس کردم باید برای کمک به دوستان پسرم کاری بکنم».
داوطلبانی همچون کول و ایسلین طی فصل جاری بیش از ٣٠٠ پیاده روی در سراسر کشور سازماندهی کرده اند و هر یک از این برنامه ها به نوعی برای یادبود یکی از قربانیان خودکشی برگزار می شود.
نیکول دولان، مدیر پیاده روی این بنیاد می گوید «گاهی اوقات دیواری برای نوشتن یادبود و یادگاری در نظر گرفته می شود که مردم می توانند روی آن عکس و یا پلاکارد و تابلو نصب کنند و برای عزیزانشان پیام بگذارند. ما فعالیت های مختلف و متفاوتی در هر برنامه داریم. بعضی اوقات از سخنران هایی دعوت می کنیم که یا روایت شخصی خود را حکایت می کنند و یا مجری های تلویزیونی و رادیویی می آیند و حمایت خود را از این برنامه اعلام می کنند و گاهی هم فعالیت های خانوادگی با سرو مواد غذایی و نوشیدنی ترتیب داده می شوند».
داوطلبان این بنیاد در این فصل سال در حال برنامه ریزی و سازماندهی پیاده روی هستند اما در تمام طول سال برای پیشگیری از خودکشی فعالیت می کنند.
گبیا، مدیر این بنیاد می گوید «ما به نمایندگان کنگره، هم در سطح ایالتی و هم در سطح فدرال در واشنگتن در مورد خودکشی اطلاعات ارائه می کنیم. در مقام نمونه، نمایندگان می توانند از این نوع فعالیت ها حمایت کنند و انواع سیاست هایی که می توانند در این مورد موثر باشند را به کنگره پیشنهاد کنند. ما از موسسه ملی بهداشت درخواست بودجه بیشتر می کنیم تا بتوانیم راهکارها و درمان های بهتری برای این معضل بیابیم».
او می گوید صحبت، پیاده روی و حمایت از این نوع اقدامات می تواند با افسردگی و خودکشی و تعصبات و مسائل فرهنگی و اجتماعی را حول این امر وجود دارد، مبارزه کند و جان مردم را نجات دهد.
او می گوید «هر روز حس درد و وحشت بسیار داشتم. اندوه واژه دیگری است که مرا فرا می گرفت. به هیچ وجه نمی خواستم کاری را انجام بدهم که به صورت روزمره انجام می دهم. هیچ علاقه ای به دیدن مردم نداشتم. من در واقع کار داشتم اما بعد از یک هفته کارم را ترک کردم چون احساس می کردم از پس کار برنمی آیم. هیچ اتکای به نفسی نداشتم. به هر کاری که دست می زدم، خراب می شد. هر مسیری که قرار بود انتخاب کنم، غیرممکن به نظر می رسید حتی انتخاب لباس و یا نوع غذایی که باید برای نهار بخورم هم بسیار سخت شده بود».
اسیلین به افسردگی مبتلا شده بود، افسردگی با غمگین بودن و یا یک روز بد داشتن فرق می کند.
باب گبیا، رئیس «بنیاد آمریکایی برای خودکشی و پیشگیری» می گوید «براساس تشخیص پزشکان هر سال حدود ٢٠ میلیون نفر در ایالات متحده به افسردگی بالینی مبتلا می شوند. افسردگی نارسایی است که آمیزه ای از تاثیرات ژنتیکی و تغییر در نظام شیمیایی مغز ما است اما در عین حال عوامل زیست محیطی خارجی نیز می توانند بر آن تاثیر داشته باشند. احتمال دارد زمانی که تجربیات خاصی را که در گذشته در معرض آن قرار نگرفته بودید، به افسردگی مبتلا شوید اما تا به حال فرصتی برای ظهور آن پدید نیامده بود». تحولاتی همچون از دست دادن شغل، طلاق و یا از دست دادن عزیزی می تواند از جمله عوامل ظهور افسردگی باشند».
ایسلین شانس آورد که همسرش علائم افسردگی را در او تشخیص داد و به او کمک کرد تا برای کنترل و مدیریت بیماری کمک کارشناسی بگیرد. متاسفانه برادرزده او تجربه مشابهی نداشت. او چند سال بعد به افسردگی دچار شد و اختلال او را تشخیص ندادند و او در نهایت خودکشی کرد.
ایسلین می گوید «او یک جوان سالم و ٢٧ ساله بود و بعد از شش هفته ناگهان خودکشی کرد».
ایسلین یک سال بعد از مرگ برادرزاده اش به دیدار برادرش در سان فرانسیسکو رفت. او آنجا با برنامه «پیاده روی برای خروج از تاریکی» آشنا شد. این پیاده روی را «بنیاد آمریکایی برای پیشگیری از خودکشی» ترتیب داده بود و هر دو برادر در این برنامه شرکت کردند.
ایسلین می گوید «اولین روزی بود که برادرم متوجه شد که شاید مرگ پسرش تقصیر او نبوده چون بیش از ٢ هزار نفر دیگر نیز در این پیاده روی شرکت کرده بودند. او متوجه شد که خودکشی زندگی تعداد زیادی از مردم را متاثر کرده و خودکشی دهمین عامل مرگ و میر در این کشور است و اغلب خودکشی ها به نوعی با بیماری ها و اختلالات روانی مرتبط هستند».
او می گوید «من تا به حال ٧ بار در این پیاده روی ها شرکت کردم و ٥٠٠ نفر در یکی از این پیاده روی های اخیر شرکت کرده بودند و ما موفق شدیم ٦٥ هزار دلار برای مبارزه با این نارسایی گردآوری کنیم».
شری کول، یکی از مدیران «پیاده روی برای خروج از تاریکی» در کلورادو است. دیوید، پسر ١٦ ساله او هم به افسردگی مبتلا بود و ٤ سال پیش بر اثر خودکشی جانش را از دست داد.
او می گوید «من احساس می کردم که دیوید حال خوشی ندارد و یک چیزی آزارش می دهد و اما دوستان و اقوام به من می گفتند که هورمون های دوران نوجوانی او عامل این تغییرات است. اما متاسفانه علت بدحالی او این نبود. زمانی که دریافتم که خودکشی دومین عامل مرگ و میر جوانان کلورادو است، بسیار متعجب شدم و احساس کردم باید برای کمک به دوستان پسرم کاری بکنم».
داوطلبانی همچون کول و ایسلین طی فصل جاری بیش از ٣٠٠ پیاده روی در سراسر کشور سازماندهی کرده اند و هر یک از این برنامه ها به نوعی برای یادبود یکی از قربانیان خودکشی برگزار می شود.
نیکول دولان، مدیر پیاده روی این بنیاد می گوید «گاهی اوقات دیواری برای نوشتن یادبود و یادگاری در نظر گرفته می شود که مردم می توانند روی آن عکس و یا پلاکارد و تابلو نصب کنند و برای عزیزانشان پیام بگذارند. ما فعالیت های مختلف و متفاوتی در هر برنامه داریم. بعضی اوقات از سخنران هایی دعوت می کنیم که یا روایت شخصی خود را حکایت می کنند و یا مجری های تلویزیونی و رادیویی می آیند و حمایت خود را از این برنامه اعلام می کنند و گاهی هم فعالیت های خانوادگی با سرو مواد غذایی و نوشیدنی ترتیب داده می شوند».
داوطلبان این بنیاد در این فصل سال در حال برنامه ریزی و سازماندهی پیاده روی هستند اما در تمام طول سال برای پیشگیری از خودکشی فعالیت می کنند.
گبیا، مدیر این بنیاد می گوید «ما به نمایندگان کنگره، هم در سطح ایالتی و هم در سطح فدرال در واشنگتن در مورد خودکشی اطلاعات ارائه می کنیم. در مقام نمونه، نمایندگان می توانند از این نوع فعالیت ها حمایت کنند و انواع سیاست هایی که می توانند در این مورد موثر باشند را به کنگره پیشنهاد کنند. ما از موسسه ملی بهداشت درخواست بودجه بیشتر می کنیم تا بتوانیم راهکارها و درمان های بهتری برای این معضل بیابیم».
او می گوید صحبت، پیاده روی و حمایت از این نوع اقدامات می تواند با افسردگی و خودکشی و تعصبات و مسائل فرهنگی و اجتماعی را حول این امر وجود دارد، مبارزه کند و جان مردم را نجات دهد.