شیرین عبادی، رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، با اشاره به نزدیکی زمان انتخابات ریاستجمهوری اسلامی در ایران، نوشت: «جنگ نامزدهای ریاستجمهوری با یکدیگر، و چنگ و دندان نشان دادنشان نه برای اعلام وفاداری به مردم، که روشی برای تزریق گرما به تنور یخزده انتخابات است» و تاکید کرد: «حنای بازیگران تکراری و فرسوده حکومت رنگ ندارد و بیشتر و پیشتر از همه ما، خود به آن آگاهند.»
خانم عبادی در صفحه ایستاگرام خود با اشاره به این موضوع که انتخابات ریاستجمهوری «درست مدت کوتاهی پس از شکست تحقیرآمیز حکومت در جلب مشارکت مردم» در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان برگزار میشود، افزود: « میان ما و آنها، بیش از این سیرک فاصله است. فاصله فوق، محصول شناختی است که شهروندان ایرانی از سیاستمداران و تصمیمگیرندگان جمهوری اسلامی دارند.»
او تاکید کرد که «رد خون عزیزان ما از رفتار، کلام، دارایی و سلاحهای آنان، هنوز خشک نشده است» و اضافه کرد: «برای ما حتی اهمیتی هم ندارد که نام مسعود پزشکیان که پیش از این رد صلاحیت شده بود، به یک باره از کلاه شعبدهبازی شورای نگهبان خارج شده است.»
شیرین عبادی نوشت: «اینکه جواد ظریف با سالها تجربه سفیدشویی جنایات حکومت با کلامی پر از هیجان به حمایت از کاندیدای اصلاحطلب میپردازد هم مسئله تازهای نیست» و آن را «سناریویی نخنما، کهنه و کسالتبار از خلق یک دوگانه موقتی و بیاثر» توصیف کرد «تا بلکه جنب و جوشی به بار بیاورد و موجبات شادی علی خامنهای فراهم شود.»
رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل نوشت: «به رأی ما نیازمندید؟ فرزندانمان را پس بدهید. تکتک چشمهایی که نابینا ساختید، جانهایی که در خیابان، آسمان، نیزار و زندان گرفتید را پس دهید. دخترانمان که در بازداشتگاه، در ساختمانی نیمهکاره و در مترو به قتل رساندید، پس بدهید تا ما هم پای صندوق رأی بیاییم. اگر نمیتوانید جانهای از دست رفته را زنده کنید، قفل در زندانها در اختیار شماست. تمام زندانیان سیاسی را آزاد کنید.»
همچنین «دادخواهان ایران»، نهادی مستقل متشکل از خانوادههای قربانیان نظام جمهوریاسلامی از سال ۱۳۵۷ تاکنون، هم در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «بیشک که این بار هم نه تنها در مضحکه تقسیم قدرت و ثروت میان باندها و جناح های حکومت شرکت نمیکنیم بلکه به طور فعال برای تحمیل شکست بزرگتری به جمهوری اسلامی تلاش میکنیم.»
دادخواهان ایران همچنین خواستار آن شد تا مردم در روز انتخابات ریاستجمهوری، با شرکت نکردن گسترده، «بساط مضحکه انتخابات» را بر سر حکومت خراب کنند و افزود: «بزرگترین بلوک رای جامعه ایران، نخواستن جمهوری اسلامی است.»
«انتخابات» در جمهوری اسلامی «هیچ گونه ارتباطی به نظر، خواست و مطالبات بخشهای مختلف جامعه ندارد
شماری از فعالین انقلاب «زن زندگی آزادی»، جنبش زنان و تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی نیز در بیانیه مشترکی درباره انتخابات ریاستجمهوری نوشتند: « روشن است که هیچکدام از این نامزدها و کاندیداها نماینده ما مردم نیستند، اینها صرفا ابزار و مکانیسمی برای انتصاب یکی دیگر از عوامل جنایت علیه بشریت بر مسند ریاست دولت هستند».
در بیانیه آمده است: ««پس از کشته شدن ابراهیم رئیسی، ملقب به جلاد ۶۷، انتصابات زود هنگام برای تعیین مهره دیگری که بر مسند ریاست جمهوریِ حکومت دیکتاتوری موجود تکیه خواهد زد، آغاز شده است.»
امضا کنندگان بیانیه از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری به عنوان «مشتی از سابقهداران جنایت علیه مردم ایران» نام بردهاند که «برای ریاستجمهوری حکومتی که در جنگ علیه مردم است، مجددا به صحنه آمدهاند تا علیرغم درماندگی و چندپارگی، همچنان به سازماندهی فضای سرکوب ادامه دهند.»
آنها از این سازماندهی «از جنس جنگ علیه زنان، از جنس صدور حکم اعدام برای جوانان و مبارزان، از جنس قتل کولبران و سوختبران، از جنس بازداشت و تهدید و اخراج دانشجویان، از جنس حمله به تجمعات معلمان و بازنشستگان، از جنس امنیتی کردن فضای کار و سرکوب کارگران، از جنس فشار بر زندانیان و خانوادههای آنان و دادخواهان، از جنس حمله شیمیایی به دانشآموزان» یاد کردند.
در این بیانیه تاکید شده است که حکومت به رغم این اقدامات «برای مقابله با انقلاب عظیم و باشکوه زن زندگی آزادی» نتوانسته است که «انقلاب ما را متوقف و جامعه را مرعوب خود کنند.»
امضا کنندگان بیانیه افزودند: «ما نه تنها به این مضحکه انتخاباتی تمکین نمیکنیم، نه تنها چنین مناسبتی را در این حکومت اساسا به رسمیت نمیشناسیم؛ بلکه در افشای جنایات آن دست به کار شدیم تا دنیا را نیز متوجه آنچه در کشورمان گذشته و در جریان است، بکنیم.»
شماری از فعالین انقلاب «زن زندگی آزادی»، جنبش زنان و تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی:«انتخابات در جمهوری اسلامی هیچ گونه ارتباطی به نظر، خواست و مطالبات بخشهای مختلف جامعه ندارد و نزد اکثریت مردم و فعالین انقلاب زن زندگی آزادی به رسمیت شناخته نمیشود و کاملا از اعتبار ساقط است.»
بیانیه به «موج تازهای از دادخواهی در تمامی شهرهای ایران» اشاره کرده و اشاره کرده است: «خانوادههای دادخواه، جنایات حکومت علیه عزیزانشان را یادآوری کرده و علیه فراموشی پیام صادر میکنند. مادران دادخواه در دیدار با یکدیگر فریاد ایستادن تا پایان و پیام استقامت و مبارزه میدهند. زنان با حضور در اماکن عمومی با پوشش دلخواه خود به مبارزه قدرتمند و هر روزه برای حفظ سنگر فتح شده حجاب علیه تحمیل حجاب ادامه میدهند.»
در بیانیه همچنین به تجمعهای اعتراضی بازنشستگان و کارگران پرداخته شده و نوشته شده است: «نویسنده، معلم و کارگر به اشکال متنوع اعتراض خود را نسبت به تحمیل چنین مناسباتی نشان میدهند. زندانیان سیاسی حتی در زندان هم به مبارزه پرشور خود ادامه میدهند.»
امضا کنندگان بیانیه تاکید کردند که «انتخابات» در جمهوری اسلامی «هیچ گونه ارتباطی به نظر، خواست و مطالبات بخشهای مختلف جامعه ندارد و نزد اکثریت مردم و فعالین انقلاب زن زندگی آزادی به رسمیت شناخته نمیشود و کاملا از اعتبار ساقط است.»
آنها اشاره کردند: «انتخابات در جمهوری اسلامی، انتصابی است از بین عاملین حکومت که متعهد به حفظ سیاستهای نظام دیکتاتوری اسلامی بر پایه زنستیزی، زندان و شکنجه و اعدام باشد؛ فردی که موظف است یکدستی از دست رفته نظام را با سرکوب جامعه و انقلاب زن زندگی آزادی تضمین کند.»
از فعالان امضا کننده بیانیه میتوان به راحله احمدی، سوری باباییچگینی، کوکب بداغیپگاه، عاتکه رجبی، سارا سیاهپور، سهیل عربی، محبوبه فرحزادی، رادا مردانی،– خدیجه مهدی پور، لیلا میرغفاری و پوران ناظمی اشاره کرد.
بیانیه از سوی تشکل دانشآموزان انقلابی تهران و تشکل دانشآموزان انقلابی بوشهر، و همچنین تشکل دانشجویان پیشرو، تشکل آزاداندیشان جندیشاپور، نهاد آزادیخواهان دانشگاه تهران شمال، کمیته سراسری دانشجویان کردستان، نهاد دانشجویان آزاد خوراسگان (دانشگاه آزاد اصفهان)، تشکل دانشجویی اندیشه (در تهران)، تشکل خبرنامه خواجه نصیر، اتحاد دانشجویان دانشگاه الزهرا، صدای آزاد دانشگاه (دانشگاه هنر اصفهان) و اتحاد دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان امضا شده است.
پیش از این هم شمار زیادی از چهرههای سیاسی و سازمان مخالف جمهوری اسلامی ایران اعلام کردهاند که انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را تحریم میکنند.
ساختار سنتی و توتالیتر نظام راه را برای هرگونه تغییر بنیادی بسته است
در روزهای اخیر نیز ۱۶ حزب، سازمان و تشکل سیاسی در بیانیه مشترکی در مورد انتخابات ریاست جمهوری اسلامی نوشتند: «علی خامنهای برای بقا و ماندگاری رژیم استبداد دینی خود ناچار است بر سیمای ورشکسته نظام رنگ تازهای بزند تا با بزک کردن آن بتواند با فریب افکار عمومی برای نجات خود فرصت بخرد.»آنها افزودند: «بخشی از اصلاحطلبان هم به میدان سیاست بازگشتهاند تا بار دیگر در این هزار توی فریب با نظام همکاری کنند و رایهای مردم را به حراج حکومت مافیایی اسلامی بگذارند.»
آنها تاکید کردند: «گشایشی در کار پیش نخواهد آمد، زیرا ساختار سنتی و توتالیتر نظام راه را برای هرگونه تغییر بنیادی بسته است.»
بیانیه از سوی «سازمانهای عضو پیمان همکاری (شورای مدیریت گذار، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)، شورای ملی تصمیم، جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران، اتحاد برای آغازی نو – جنبش وحدت ملی ایرانیان)، حزب سکولار دموکرات ایرانیان، جنبش سکولار دموکراسی ایران، مهستان سکولار دموکرات ایرانیان، سازمانهای جبهه مردمان ایران (سازمان دموکراتیک یارسان، جنبش آذربایجان برای دموکراسی و یکپارچگی ایران، جبهه پایداری بلوچ)، حزب دموکرات مسیحی ایران، کانون ورزشکاران و پیشکسوتان ملی پوش ایران، اندیشکده آوای آزادی و جنبش همبستگی ملی ایرانیان برای سرنگونی جمهوری اسلامی» امضا شده است.
شماری از احزاب، سازمان ها و تشکل های سیاسی: «بخشی از اصلاحطلبان هم به میدان سیاست بازگشتهاند تا بار دیگر در این هزار توی فریب با نظام همکاری کنند و رایهای مردم را به حراج حکومت مافیایی اسلامی بگذارند.»
حزب توده ایران هم در بیانیهای با اشاره به «القای این نظر» که میتوان با انتخاب یکی از نامزدهای تایید شده شورا ینگهبان جمهوری اسلامی «فضای کشور، از اختناق و سرکوب کنونی و پایمال شدن حقوق کارگران و زحمتکشان را به سوی مردم سالاری و تحقق حقوق مردم سوق داد» نوشت: «سؤال دقیق این است که کدامیک از این نامزدها که همگی از چهرههای شناختهشده حکومتی هستند، در راه تحقق حقوق مردم و بهچالش کشیدن رژیم ولایت فقیه گامی برداشتهاند؟»
در این بیانیه آمده است: «ما در سالهای سپری شدهٔ دو دههٔ گذشته، ۵ دورهٔ انتخابات ریاستجمهوری، ... را پشت سر گذاشتهایم و منتخبان و درواقع، گماشتگان به مقام ریاستجمهوری در همهٔ این دورهها همگی سیاستهایی مشابه در سرکوب خشن و خونین حقوق کارگران و زحمتکشان، زنان، و دانشجویان (از سال ۸۴ تاکنون)، اِعمال سیاستهای فاجعهبار اقتصادی در راستای منافع کلانسرمایهداری کشور که به فقر و محرومیت گسترده، بیکاری، تورم، فساد بیسابقه، و نابودی زیرساختاری اقتصاد کشور منجر شده است، دنبال کردهاند.»
همچنین «جنبش فدرال دمکرات آذربایجان» در بیانیهای با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی با تایید شش نامزد «دامی را برای کشاندن هر چه بیشتر پای مردم به صندوق انتخابات گسترده است» نوشت: «نظام برای حداقل نمایش قدرت و گستردگی پایگاه خود در برابر کشورها و نهادهای بینالمللی و نیز متوهم ساختن اقشاری از مردم به این کار نیاز دارد و از طرف دیگر، فاکتور مناطق ملی را که در جنبش زن زندگی آزادی بسیار بیش از مرکز علیه رژیم بوده است، در بازی خود بکار گیرد.»
این گروه سیاسی تاکید کرد: «مردم ما با تجربهتر و هشیارتر از آنند که علیرغم پدیده پزشکیان که شور و هیجانی نسبی بویژه در مناطق پیرامونی را سبب شده است، فریب سیاست جدید نظام را خورده و با شرکت خود در بالمسکه انتخاباتی بدان مشروعیت بخشند» و نوشت:«مردم خیلی خوب به تجربه دریافتهاند که دوام نظام اسلامی به معنی تدوام رنج، بدبختی، فلاکت، تبعیض، شکنجه، اعدام، مداخله در خصوصیترین زوایای زندگی، استبداد و بیعدالتی است.»