یک روزنامهنگار روسی که حکومت ولادیمیر پوتین رسانههای او را بعد از حمله به اوکراین تعطیل کرد، در مقالهای استدلال میکند که حکومت روسیه، برخلاف آن چه تظاهر میکند، یک قدرت نظامی نیست، بلکه حکومتی متوهم با ارتشی فاسد و ناکارآمد است؛ حکومتی که اشتباههای بزرگ آن در جریان تلاش برای اشغال اوکراین، به سرگردانی و کشته شدن سربازان روسی انجامید و فرماندهان روسی را به استفاده گسترده از آتش سنگین توپخانه و موشک مجبور کرد، که علیرغم کشتار شمار کثیری از شهروندان اوکراین و به بار آوردن خرابیهای گسترده، فایده دیگری نداشت.
یولیا لاتینینا، خبرنگار تلویزیون مستقل «اکو مسکو» و روزنامه نووایا گازتا از پیوتر کوتین، در وال استریت جورنال مینویسد که منفجر نشدن گلولههایی که تانکهای روسی به سوی هسته مرکزی نیروگاه اتمی «زاپاروزسکایا» شلیک کردند، استعارهای از جنگ پوتین در اوکراین است. همان گونه که در زمان استالین، فرماندهان روسی سربازان وظیفه بختبرگشته را فوج فوج جلوی گلوله توپ میفرستادند، در جنگ اوکراین نیز سربازان دستور داشتند در خاکهای انباشته از تشعشع هستهای اطراف نیروگاه مخروبه چرنوبیل، برای خود سنگر حفر کنند.
نویسنده یادآور میشود که تانکهای روسی در جادههای اوکراین راه گم کردند و در گل و لای گیر کردند؛ چرا که به نظر میرسد فناوری پیشرفتهای که پوتین پیش از جنگ برای کور کردن پهپادهای ساخت ترکیه خریده بود، دستگاههای حساس جهتیابی تانکهای روسی را هم از کار انداخت. در نتیجه سربازان روسی مجبور شدند به جای جیپیاس غربی یا نوع روسی آن گلوناس، از نقشههای کهنه و غلط زمان اتحاد شوروی برای یافتن مسیر تانکهای خود در اوکراین استفاده کنند.
خانم لاتینینا به نقل از مصاحبههایی که با افسران روسی و اوکراینی انجام داده است، مینویسد که ارتش روسیه که در سرزمین بیگانه راه گم کرده بود، به ناچار به خشونت و ترور متوسل شد. تانکها به جای اهداف نظامی، خودروهای غیرنظامیان اوکراینی را هدف گرفتند. سربازان به زنان تجاوز کردند و مردان را به گلوله بستند.
نویسنده به نقل از روسلان لویف، بنیانگذار یک تیم گردآوری اطلاعات جنگی، مینویسد غارت از مغازهها و انبارها نیز به جریانی سازمانیافته تبدیل شد. افسران روسی در درآمد سربازان از فروش کالاهای غارت شدهای که با اتوموبیلهای مسروقه شهروندان اوکراین به روسیه برده میشد، سهیم شدند.
یولیانا لاتینیا مینویسد: واقعا جالب است. یک ارتش امروزی، غارت نمیکند. ارتشی که شهرک بوچا را با ماشینهای ظرفشویی غارت شده رها کرد، معلوم نیست بتواند برای جنگ در منطقه دونباس، آماده شود.
او مینویسد پاسخ این سؤال که پوتین چگونه تصور کرد میتواند در این جنگ پیروز شود، توهم حکومتی است. به آسانی میتوان روسیه را با یک قدرت نظامی اشتباه گرفت. اما چنین نیست. ارتش روسیه را نیروهایی که اصطلاحا «سیلوویکی» یا نیروهای فشار خوانده میشوند، اداره میکنند. اما این نیروها، ارتشی نیستند، بلکه کارکنان اداره امنیت فدرال هستند. پوتین که خود افسر «کا گ ب» پلیس مخفی اتحاد شوروی است، از کودتای نظامی واهمه دارد و بخشی از بیکفایتی ارتش روسیه، عمدی است. مقامات امنیتی به دروغ به پوتین اطمینان داده بودند که شبکه همکاران روسیه، اوکراین را به او تقدیم خواهند کرد. کشوری با چنین سطحی از دروغ و بیکفایتی، حتی در قرن نوزدهم هم نمیتوانست دوام بیاورد.
او مینویسد امروز وضع متفاوت است. تحریمها جای جنگ مستقیم را گرفته است. ولی تحریم، هر چند میتواند یک رژیم یاغی را منزوی کند، قادر نیست آن را در هم بشکند. پوتین یک چیز را درست درک کرده و آن این است که پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بر سر اوکراین با روسیه وارد جنگ نخواهد شد و ضرورت شکست دادن پوتین در همین است؛ زیرا در غیر این صورت، پوتینهای دیگری، با درکی عمیقتر از واقعیت، سر بر خواهند آورد.
* برگردان فارسی این مطلب تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.