بیش از ۴۰۰ فعال مدنی و سیاسی در بیانیهای با اشاره به مرگ بکتاش آبتین، روزنامهنگار زندانی، در پی عدم درمان به موقع او پس از ابتلا به ویروس کرونا در زندان، خواستار آزادی بیقیدوشرط و فوری همه زندانیان عقیدتی-سیاسی و نویسندگان زندانی از جمله رضا خندان مهابادی، کیوان باژن، و آرش گنجی شدند.
امضا کنندگان این بیانیه از جمله آسیه امینی پژوهشگر حوزه زنان، قاسم شعله سعدی وکیل دادگستری و پرستو فروهر، فعال مدنی و نقاش، ضمن اشاره به مرگ بکتاش آبتین که در زندان از دریافت بهموقع درمانهای حیاتی محروم شد و وابستگان او ناچار به خاکسپاری تحت فشارهای شدید امنیتی شدند اعلام کردند: «مرگ آبتین ادامه روند حذف هر تفکر و اندیشهی مستقلی است که در ساختار سرکوبگر، غیرخودی محسوب میشود.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «همگان میدانند که در زندانهای ایران، سیستم ایمنی افراد در معرض تخریب مداوم است. محبوسان و بهویژه زندانیان عقیدتی و سیاسی به لحاظ روانی تضعیف میشوند. موانع امنیتی و اداری از ارائهی درمانهای فوری و ضروری جلوگیری میکنند یا دریافت خدمات پزشکی را به تعویق میاندازند.»
مرگ آبتین ادامه روند حذف هر تفکر و اندیشهی مستقلی است که در ساختار سرکوبگر، غیرخودی محسوب میشودبیانیه بیش از ۴۰۰ فعال مدنی و سیاسی
امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به ظهور پی در پی سویههای جدید ویروس کرونا در ایران و عدم رسیدگی به سلامت زندانیان در شرایط کنونی ایران افزودهاند، تداوم حبس «زندانیان بیگناه عقیدتی و سیاسی»، در چنین شرایطی مصداق روشن آگاهی و بیتفاوتی حاکمیت نسبت به قربانیان آتی است.
این نویسندگان، هنرمندان و کنشگران امضاکننده بیانیه، ضمن درخواست آزادی تمامی نویسندگان و زندانیان سیاسی میگویند، با تداوم این حبسها، هر آسیبی که به این سرمایههای معنوی جامعه وارد شود نتیجهی نقض آشکار و عامدانهی قوانین و حقوق انسانها توسط سازمان زندانها، قوه قضائیه و دستگاه امنیتی حاکم است.
بکتاش آبتین، شاعر زندانی در ایران و از اعضای کانون نویسندگان بود که به همراه رضا خندان مهابادی و کیوان باژن، دو عضو دیگر کانون نویسندگان، مهر ۱۳۹۹ برای گذراندن محکومیت خود به زندان اوین منتقل شده بود، اواسط آذرماه در پی تشدید علائم ابتلا به کرونا به بیمارستان منتقل و در پی وخامت حال ۱۸ دیماه در بیمارستان درگذشت.
مرگ بکتاش آبتین انتقادهای بسیاری را از دستگاه قضایی ایران به دنبال داشت و گروهی از زندانیان سیاسی در زندانهای قرچک ورامین، تهران بزرگ و اوین در اعتراض به مرگ او دست به اعتصاب غذا زدند.
سهیل عربی، از محکومان سیاسی در ایران، پیشتر در توئتیر خود نوشت، هدف زندانیان سیاسی و فعالان مدنی از اعتصاب غذا، «برخورد درست و بازدارنده با عوامل کشته شدن بکتاش آبتین و تمام زندانیانی است که در اثر شکنجه و بی مسئولیتی عوامل زندان جان خود را از دست دادند.»
سازمان دیدهبان حقوق بشر با انتشار بیانیهای پس از مرگ بکتاش آبتین آن را نشانهای از «وضعیت وخیم» زندانیان سیاسی در ایران عنوان کرد.
سازمان ملل متحد و گزارشگران ویژه این سازمان در امور ایران نیز بارها در گزارشهای خود موارد متعددی از شکنجه و بدرفتاری در زندانهای ایران را مستند کردهاند.
مقامهای جمهوری اسلامی همواره این گزارشها را «مغرضانه»، «دروغ» و «با اهداف سیاسی» توصیف میکنند، اما طی یک دهه اخیر به هیچیک از گزارشگران ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران اجازه سفر به ایران را ندادهاند تا آنان بتوانند وضعیت زندانها را از نزدیک بررسی کنند.