پیامدهای خشونت بار «بهار عربی» لطمه ها و آسیب های بسیار جدی و عمیقی بر سلامت روانی مردم خاورمیانه وارد کرده است.
در شرایطی که چشم انداز امیدوارکننده ای در مورد پایان آشوب ها و درگیری های منطقه وجود ندارد، بعضی از روانشناسان نسبت به افزایش تعداد افرادی که به افسردگی شدید و عمیق و اختلالات ناشی از تنش های پس از لطمه های روانی دچار می شوند، افزایش خواهند یافت.
یک پسر ۶ ساله که از شهر حماء در سوریه آواره شده و به طرابلس در شمال لبنان پناه آورده است، نقاشی را که از خانواده اش و حمله توپخانه و گلوله باران کشیده است، تشریح می کند. او خیلی جدی وسط جمع کودکان آواره اردوگاه می نشیند تا جزئیات خطراتی را تشریح کند که از انفجار راکت ها در سوریه متوجه زندگی او بوده است.
محمد خلیل که روانشناس است می گوید خیلی عادی است که کودکان آواره جنگ داخلی دو سال و نیمه سوریه سلاح و جنگ نقاشی کنند و از بیش فعالی به افسردگی و درون گرایی فرو بروند.
او می گوید کودکانی که شاهد بی رحمی، مرگ و کشتار خشونت بار بوده اند و لطمه ها و آسیب های روانی جدی ناشی از جنگ و بر وجود آن ها مستولی شده است اغلب به گذشته و سیر قهقرایی پسروی می کنند، شب ها دائم کابوس می بینند، انگشت شصت خود را می مکنند، شب ادراری دارند و بی قرار و ناآرام هستند.
خلیل می گوید «این بچه ها تنها، منزوی و به نوعی به انزوای اجتماعی مبتلا می شوند، دوست ندارند با مردم حرف بزنند و گاه خشونت هم نشان می دهند و اسلحه مهمترین اسباب بازی این بچه هاست».
خلیل می گوید این منطقه با بحران بهداشت عمومی احاطه شده است که هیچ یک از رسانه ها اخبار مربوط به سلامت روانی مردم منطقه را پوشش نمی دهند و سازمان های امداد بین الملل نیز توجه کافی به این امر نشان نمی دهند.
ارقام و اعداد معتبر و قابل اطمینانی در مورد تعداد افرادی که با معضلات و اختلالات روحی و روانی دست و پنج نرم می کنند، وجود ندارد. اما روانشناسان سراسر منطقه خاورمیانه هشدار داده اند که خشونت و آشوب های سیاسی باعث افسردگی شدید، نگرانی و اضطراب و اختلالات مربوط به تنش های ناشی از لطمه های روحی و روانی مردم منطقه شده اند.
در بیشتر موارد این اختلالات و نارسایی ها درمان نمی شوند. احمد عبدالله، روانشناس مقیم قاهره در پایتخت مصر می گوید تعصبات فرهنگی در مورد مشکلات بهداشت روانی مانعی پیش روی متخصصان و روانپزشکانی است که تلاش می کنند تا زنگ هشدار را به صدا دربیاورند و از دولت کمک بگیرند.
او می گوید سه سال انقلاب و پیامدهای پس از آن در مصر برای بهداشت روانی مردم زمان بسیاری است و در نتیجه هزینه ای که می پردازند، سنگین تر است.
عبدالله می گوید «مشکل شکاف بین تحولات جامعه است با آنچه که در درمانگاه ها و موسسات روان درمانی، به ویژه در موسسات دولتی رخ می دهد. این روزها ما با تعداد عظیمی از پرونده های افرادی روبرو هستیم که از اختلالات روانی و تنش های ناشی از لطمه های روحی و روانی پس از حوادث ناگوار رنج می برند. اما تعداد بسیار اندکی از این پرونده ها به دپارتمان های روانشناسی و درمان روانی ارجاع می شوند».
او می گوید در چنین شرایطی نه فقط مردم درمان نمی شوند و با درد و رنج خود سر می کنند در حالی که می توان به آن ها کمک کرد و قربانیان این اختلالات را درمان کرد چون هر چه بیشتر به این نوع اختلالات بی توجهی شود و ریشه یابی و درمان نشوند، عمق و شدت آن ها در وجود فرد افزایش می یابد.
وی می گوید «اگر لطمه های روحی و روانی شدید افراد درمان نشوند، بین فرد و جامعه انتظارات بسیاری پدید می آید. وقوع خشونت و تندخویی در جامعه رایج می شود، تنش بیشتر همه را فرا می گیرد و راه برای اعمال خشونت واقعی هموار می شود. اگر ده ها هزار و حتی بیشتر مردم به این اختلالات روحی و روانی مبتلا باشند، نمی توان از آن ها انتظار داشت که بهره وری، کار و تقسیم وظائف و ارتباط سالمی بین اعضای جامعه برقرار باشد».
تاثیر این اختلالات روحی و روانی بر کودکان و نوجوانان بیش از سایر اقشار جامعه است. بیش از ٥٠ هزار کودکان آواره زیر ١٦ سال در لبنان پناهنده شده اند.
براساس ارزیابی خلیل، حداقل یک سوم افراد مقیم مناطق جنگ زده که به اختلالات روحی و روانی، در معرض پیامدهای بلندمدت و بسیار عمیق و شدید و تنش های حاصل از لطمه های روحی قرار دارند و در نتیجه به بزرگسالانی بدل می شوند که برای رویارویی با زندگی روزمره خود با مشکلات بسیاری روبرو هستند.
در شرایطی که چشم انداز امیدوارکننده ای در مورد پایان آشوب ها و درگیری های منطقه وجود ندارد، بعضی از روانشناسان نسبت به افزایش تعداد افرادی که به افسردگی شدید و عمیق و اختلالات ناشی از تنش های پس از لطمه های روانی دچار می شوند، افزایش خواهند یافت.
یک پسر ۶ ساله که از شهر حماء در سوریه آواره شده و به طرابلس در شمال لبنان پناه آورده است، نقاشی را که از خانواده اش و حمله توپخانه و گلوله باران کشیده است، تشریح می کند. او خیلی جدی وسط جمع کودکان آواره اردوگاه می نشیند تا جزئیات خطراتی را تشریح کند که از انفجار راکت ها در سوریه متوجه زندگی او بوده است.
محمد خلیل که روانشناس است می گوید خیلی عادی است که کودکان آواره جنگ داخلی دو سال و نیمه سوریه سلاح و جنگ نقاشی کنند و از بیش فعالی به افسردگی و درون گرایی فرو بروند.
او می گوید کودکانی که شاهد بی رحمی، مرگ و کشتار خشونت بار بوده اند و لطمه ها و آسیب های روانی جدی ناشی از جنگ و بر وجود آن ها مستولی شده است اغلب به گذشته و سیر قهقرایی پسروی می کنند، شب ها دائم کابوس می بینند، انگشت شصت خود را می مکنند، شب ادراری دارند و بی قرار و ناآرام هستند.
خلیل می گوید «این بچه ها تنها، منزوی و به نوعی به انزوای اجتماعی مبتلا می شوند، دوست ندارند با مردم حرف بزنند و گاه خشونت هم نشان می دهند و اسلحه مهمترین اسباب بازی این بچه هاست».
خلیل می گوید این منطقه با بحران بهداشت عمومی احاطه شده است که هیچ یک از رسانه ها اخبار مربوط به سلامت روانی مردم منطقه را پوشش نمی دهند و سازمان های امداد بین الملل نیز توجه کافی به این امر نشان نمی دهند.
ارقام و اعداد معتبر و قابل اطمینانی در مورد تعداد افرادی که با معضلات و اختلالات روحی و روانی دست و پنج نرم می کنند، وجود ندارد. اما روانشناسان سراسر منطقه خاورمیانه هشدار داده اند که خشونت و آشوب های سیاسی باعث افسردگی شدید، نگرانی و اضطراب و اختلالات مربوط به تنش های ناشی از لطمه های روحی و روانی مردم منطقه شده اند.
در بیشتر موارد این اختلالات و نارسایی ها درمان نمی شوند. احمد عبدالله، روانشناس مقیم قاهره در پایتخت مصر می گوید تعصبات فرهنگی در مورد مشکلات بهداشت روانی مانعی پیش روی متخصصان و روانپزشکانی است که تلاش می کنند تا زنگ هشدار را به صدا دربیاورند و از دولت کمک بگیرند.
او می گوید سه سال انقلاب و پیامدهای پس از آن در مصر برای بهداشت روانی مردم زمان بسیاری است و در نتیجه هزینه ای که می پردازند، سنگین تر است.
عبدالله می گوید «مشکل شکاف بین تحولات جامعه است با آنچه که در درمانگاه ها و موسسات روان درمانی، به ویژه در موسسات دولتی رخ می دهد. این روزها ما با تعداد عظیمی از پرونده های افرادی روبرو هستیم که از اختلالات روانی و تنش های ناشی از لطمه های روحی و روانی پس از حوادث ناگوار رنج می برند. اما تعداد بسیار اندکی از این پرونده ها به دپارتمان های روانشناسی و درمان روانی ارجاع می شوند».
او می گوید در چنین شرایطی نه فقط مردم درمان نمی شوند و با درد و رنج خود سر می کنند در حالی که می توان به آن ها کمک کرد و قربانیان این اختلالات را درمان کرد چون هر چه بیشتر به این نوع اختلالات بی توجهی شود و ریشه یابی و درمان نشوند، عمق و شدت آن ها در وجود فرد افزایش می یابد.
وی می گوید «اگر لطمه های روحی و روانی شدید افراد درمان نشوند، بین فرد و جامعه انتظارات بسیاری پدید می آید. وقوع خشونت و تندخویی در جامعه رایج می شود، تنش بیشتر همه را فرا می گیرد و راه برای اعمال خشونت واقعی هموار می شود. اگر ده ها هزار و حتی بیشتر مردم به این اختلالات روحی و روانی مبتلا باشند، نمی توان از آن ها انتظار داشت که بهره وری، کار و تقسیم وظائف و ارتباط سالمی بین اعضای جامعه برقرار باشد».
تاثیر این اختلالات روحی و روانی بر کودکان و نوجوانان بیش از سایر اقشار جامعه است. بیش از ٥٠ هزار کودکان آواره زیر ١٦ سال در لبنان پناهنده شده اند.
براساس ارزیابی خلیل، حداقل یک سوم افراد مقیم مناطق جنگ زده که به اختلالات روحی و روانی، در معرض پیامدهای بلندمدت و بسیار عمیق و شدید و تنش های حاصل از لطمه های روحی قرار دارند و در نتیجه به بزرگسالانی بدل می شوند که برای رویارویی با زندگی روزمره خود با مشکلات بسیاری روبرو هستند.