۶۳ سال از کودتایی میگذرد که به باور خیلی، سرنوشت ایرانِ امروز را تعیین کرد. با گذشت دههها و انتشار هزاران مقاله و کتاب در داخل و خارج از ایران در این باره، هنوز خیلی از ماجراهای سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ در پرده ابهام مانده است. در برنامه امشب میخواهیم دریافت نسبتا جامعی داشته باشیم از دو دیدگاه متفاوتی که در این زمینه وجود دارد و بحث های آن دو در این زمان طولانی به نتیجه نرسیده است: یکی دیدگاهی که مصدق را عامل کودتای ۲۵ مرداد علیه شاه میداند؛ و دیدگاه دیگر که معتقد است ۲۸ مرداد، کودتای آمریکا و انگلیس علیه دولت ملی محمد مصدق بود برای بازگرداندن محمدرضا شاه به سلطنت.
در مرداد ۱۳۳۲ دوره هفدهم مجلس شورای ملی دایر بود. در آن موقع مجلس نقش خیلی مهمی داشت. از آنجا که مجلس با مصدق همراهی نمیکرد، او رفراندومی برگزار کرد برای انحلال مجلس و برگزاری انتخابات برای دوره هجدهم. همهپرسی انحلال هفدهمین دورهٔ مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۳۲ در تهران و ۱۹ مرداد در سراسر کشور برگزار، و انحلال مجلس هفدهم روز ۲۵ مرداد اعلام شد.
به نوشته روزنامه باختر امروز – به مدیریت دکتر حسین فاطمی، وزیر خارجه مصدق – روز ۲۰ مرداد ۳۲: "به موجب اراده ملت، مجلس هفدهم منحل خواهد شد. دکتر شایگان و دکتر صدیقی مأمور مطالعه قانون جدید انتخابات شدند." این روزنامه در روز ۲۱ مرداد نوشت: "اقلیت [مجلس] برای هماهنگ ساختن آیت الله کاشانی با نقشههای خود، فعالیت میکند." سرمقاله باختر امروز، روز بعد یعنی چهارشنبه ۲۲ مرداد این بود: "آیا روز شنبه یا یکشنبه انحلال مجلس شورای ملی اعلام میشود؟" و سپس در ۲۴ مرداد نوشت: "بعد از ظهر پنجشنبه (۲۰ مرداد)، نخست وزیر، تقاضای صدور فرمان انتخابات مجلس هجدهم را از شاه نمود." باختر امروز ۲۵ مرداد نوشت: "عاملین کودتا (علیه مصدق) دستگیر شدند." تیتر روز ۲۶ مرداد چنین بود: "خائنی که میخواست وطن را به خاک و خون بکشد فرار کرد." در آخرین شماره باختر امروز که ۲۷ مرداد منتشر شد، آمده: "... با فرار محمدرضا پهلوی، درِ سفارت انگلیس در تهران بسته شد"؛ "... معلوم نیست آیا دکتر مصدق خود را رئیس جمهور اعلام خواهد کرد یا شخص دیگری را معرفی خواهد کرد"؛ "جلسه فراکسیون نهضت ملی با حضور نخست وزیر تشکیل یافت. استاد دهخدا نیز در منزل نخست وزیر بود."
مهمانان این برنامه آقای دکتر پیروز مجتهدزاده، استاد ژئوپولتیک، جغرافیای سیاسی در دانشگاههای شهر تهران که اکنون در لندن اقامت دارد، و آقای محمد امینی، نویسنده و پژوهشگر ساکن کالیفرنیای آمریکا هستند.
به قول اصلاح طلبان جمهوری اسلامی، همهپرسی برای انحلال مجلس هفدهم دستکم از نظرِ عملیاتی آغاز کار بود برای آنچه در ۲۸ مرداد اتفاق افتاد. در این باره، آقای مجتهدزاده با این اظهارات بحث را آغاز کرد:
"من طرفدار هیچ کدام از دو دیدگاه موجود در قبال کودتای سال ۳۲ نیستم. من یک دانشگاهی بیطرفم که به مسائل کشورم با دید انتقادی نگاه میکنم. میدانم که تمجید دانشگاهیان از سیاستمداران، ملتی را بیچاره میکند. نگاه من موافقت یا مخالفت با مصدق نیست. نگاهی است برای ریشهکن کردن شخصیت پرستی، قهرمان سازی و اسطوره سازی و قهرمان پرستی که ملت ما را بیچاره کرده. آخرین قهرمانی که به ایران آمد، دیدیم که وضع ما به چه صورتی درآمد. باید نقطه پایانی گذاشته شود بر بحث اسطوره سازی و قهرمان پروری."
وی در پاسخ به این که چرا مصدق برای انحلال مجلس به همهپرسی متوسل شد گفت:
"مصدق به این نتیجه رسیده بود که این مجلس – به حق یا به ناحق – با او همراهی ندارد و با اساس برنامههای او مخالفت میورزد. سران نهضت ملی کردن نفت از سالها قبل با کاشانی و دیگران اختلافاتی داشتند، که در مرداد ۳۲ و با تلاش مصدق برای انحلال مجلس به اوج خود رسید."
در رابطه با رفراندوم پیشنهادی دکتر مصدق، آقای محمد امینی میگوید همه پرسی به موضوع نفت ارتباطی نداشت: "نظام سلطنتی با نخست وزیر بر سر این که کدام رئیس قوه مجریه است اختلاف داشتند. هشت نفر از نمایندنگان مجلس مسئول شدند که رابطه میان قوه مجریه و پادشاه را بررسی کنند. بقایی بعد از جلسه اول کنار رفت ولی هفت نفر دیگر به اتفاق آرا رأی دادند که نخست وزیر در ایران رئیس قوه مجریه است و پادشاه، نقش تشریفاتی دارد و مسئولیتی ندارد. بنا بر این مسأله بود که مجلس این ماده واحده را تصویب کرد. ولی برخی نمایندگان اجازه اجرای آن را نمیدادند. مصدق سه بار از شاه درخواست کرد که مجلس را منحل و انتخابات تازه را برپا کند، ولی شاه این درخواست را برنمیتابید. رفراندوم را انجام دادند و در روز ۲۶ مرداد از پادشاه درخواست کردند که بر پایه رأی مردم، مجلس را منحل کند. پروژه انحلال مجلس، درخواست مصدق از شاه بود."
دکتر پیروز مجتهدزاده توضیح داد که بر طبق قانون اساسی آن زمان، هر لایحهای در هر زمینهای که میخواست در مجلس مطرح شود، باید اول در کمیسیون مربوطه مطرح میشد و مورد قبول کمیسیون مربوطه قرار میگرفت – که در این مورد خاص، کمیسیون نفت به ریاست محمد مصدق – نماینده وقت مجلس – بود. کمیسیون تا آذرماه موافقت نمیکرد. زمانی که ایشان قول گرفت که برای نخست وزیریاش هماهنگ کنند، ایشان هم موافقت کرد و قانون ملی شدن نفت در ۲۹ اسفند تصویب شد؛ و از اول فروردین، دولت جدید به ریاست مصدق تشکیل شد برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت. اما درباره زمینه سازیها برای کودتا و براندازی مصدق، هر دو طرف به اسناد و مدارک تاریخی اشاره کردند که از سوی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا – سیا – و سفارت بریتانیا در ایران از حالت محرمانه خارج، و در دهههای بعد از کودتا منتشر شده است.
در اسنادی آژانس امنیت ملی آمریکا منتشر کرده، زیر عکس کیم روزولت، مأمور اصلی آمریکا در ایران برای اجرای طرح آژاکس، نوشته شده "یکی از چهره های رهبری کننده کودتای سیا و ام آی سیکس انگلیس علیه محمد مصدق در سال ۱۹۵۳."
کیم روزولت بعدها کتابی نوشت به اسم "ضدکودتا" و در صفحه ۳ این کتاب نوشته: "طرح کودتا را اساسا اول، شرکت نفت ایران و انگلیس داد - بعد از آن که همه تلاشها برای وادار کردن مصدق به عقب نشستن از ملی کردن صنعت نفت ایران شکست خورده بود."
تاریخ این اسناد ۱۶ ژوئیه ۱۹۵۳ است. کرمیت روزولت به صراحت برنامه سیاسی کودتا را نوشته: "به شاه گفته میشود که مصدق را خلع کند، سپهد زاهدی را مسئول حکومت نظامی کند و بعد، پست نخست وزیری را به او بدهد." یعنی برنامهای که عینا اجرا شد.
و اسناد دیگری که در کتاب کرمیت روزولت هست، حتی جای شعبان جعفری و بقیه لاتها و نوچههای تهران را مشخص کرده که کجا مستقر شوند و تا کجا پیش بروند؛ چه ساعتی دقیقا از کجا دار و دسته لاتها وارد معرکه شوند، تانکهای ارتش دقیقا از کجا و چه ساعتی بیایند، چه ساعتی خانه مصدق را محاصره کنند ... و خلاصه جزئیات کودتا در این اسناد دقیقا آمده – یعنی دقیقا مطابق این نوشتهها اجرا شد.
سپس در روز یکم شهریور ۳۲ شاه به کشور بازگشت. شاه روز ۲۵ مرداد به کلاردشت، از آنجا به بغداد، و از بغداد به رم در ایتالیا رفته بود. بعد از این که مصدق بازداشت شد، شاه گفت قیام ۲۸ مرداد، استقلال مملکت و دین مردم را نجات داد و صنعت نفت را همه جانبه ملی کرد.
اما در مورد مصدق و کودتای ۲۸ مرداد، اختلاف نظرها میان کارشناسان همچنان وجود دارد تا آنجا که آقای مجتهدزاده معتقد است به آنچه که در مرداد ۳۲ اتفاق افتاد اصولا نمی توان نام کودتا داد:
" چه کودتایی اتفاق افتاد که در آن نخست وزیر که در تهران بود، سرنگون نشد؛ شاهی که در ایران نبود سرنگون نشد؛ و مصدق که در خانهاش مخفی بود سرنگون نشد؛ پس چه کسی سرنگون شد؟ چه کودتایی اتفاق افتاد؟ جز این است که در روز ۲۸ مرداد آقای مصدق - نخست وزیر- بالاخره تصمیم گرفت که بیاید جلو و خود را معرفی کند به نخست وزیر جدید، و مانورهای نظامی و غیره هم تودهایها را قلع و قمع کردند؟!"
نظرات میهمانان برنامه الزاما بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.