رولا خلف در مقالهای در روزنامه فایننشال تایمز تحت عنوان «خاورمیانه در حال تکه پاره شدن» نوشته است، ضرورت دارد که جناحهای رقیب در رویارویی با تهدیدهای داعش متحد شوند. شکست در ایجاد وحدت ممکن است به تجزیه عراق بیانجامد. موج خروشان داعش همه کشورهای خاورمیانه و نیز منافع غرب را مورد تهدید قرار داده است.
تصرف سریع بخشهای عمدهای از خاک عراق از سوی داعش که میتواند به یک جنگ داخلی تمام عیار منجر شود، فقط علیه شیعیان نیست؛ هدف داعش نابود کردن مرزهای موجود بین کشورهای سنی و ساختارهای مسلط قدرت در منطقه است.
اگر داعش به حال خود گذاشته شود و مناطقی را تحت کنترل خود در آورد، ممکن است اهدافش را توسعه دهد بطوری که یک جهاد خشونت آمیز جهانی را در پی داشته باشد.
در جهان نامعقول داعش، برندهای وجود نخواهد داشت؛ نه رژیم مذهبی شیعه تهران و نه حکومت سنی عربستان. هر دو کشور در دفع این موج تازه جهادیهای افراطی از منطقه منافع مشترک دارند. اما، در خاورمیانه داشتن دشمن مشترک بخودی خود برای ایجاد وحدت هدف کافی نیست.
یک دهه پیش حوادث عراق به تغییرموازنه قدرت در منطقه منجرشد. تغییر موازنه قدرت به جنگ قدرتی بین شیعه و سنی بدل شد که از مرزهای عراق فراتر رفت و به لبنان، سوریه، بحرین، یمن و دیگر نقاط خاورمیانه کشیده شد.
آمریکا و نیروهای ائتلاف در سال ۲۰۰۳ رژیم صدام حسین در عراق را که تحت سلطه سنیهای اقلیت بود سرنگون کردند و از طریق انتخابات، دولتی به رهبری اکثریت شیعه، زمام قدرت را در عراق بدست گرفت.
آز آن زمان تاکنون، عراق به میدان جنگ قبایل سنی مورد حمایت نظامهای پادشاهی و امیرنشینهای خلیج فارس و شیعیان مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. مرکز نبرد قدرت در سه سال گذشته به سوریه انتقال یافت، که ایران شیعی از رژیم حاکم دفاع میکند، و دولتهای عربی منطقه خلیج فارس از مخالفان اسد در جنگ داخلی سوریه حمایت میکنند.
در حالی که توجهات به سوریه معطوف شده بود، اختلافات در عراق حل نشده باقی ماند. از زمان خروج نیروهای آمریکایی از عراق در سال ۲۰۱۱، نوری المالکی نخست وزیر عراق، سیاستی را دنبال کرد که اقلیت سنی را بیشتر به انزوا و حاشیه کشاند، به نارضایتی گستردهای علیه دولت مرکزی و نهادهای نظامی دامن زد که حملات داعش را تسهیل کرد.
بعثیهای سابق که هرگز با نظم تازه سیاسی در عراق هماهنگ نبودند و خود را آماده بازگشت میکردند، در کنار داعش، علیه دولت مالکی قرار گرفتند.
شاید ایران و آمریکا، که از زمان انقلاب اسلامی در مقابل هم قرار گرفته بودند، دلایل خوبی برای همکاری در عراق داشته باشند. اما همکاری آنها خالی از پذیرش ریسک نیست.
آمریکا نسبت به دادن هر نوع امتیازی به ایران در طول گفتگوهای حساس هستهای تردید دارد.
هدف آمریکا در عراق برای استقرار دولتی فراگیر و کثرت گرا با تقسیم قدرت بین نیروهای مختلف، در تضاد با خواسته ایران است که خواستار یک عراق تحت تسلط شیعیان است.
همکاری ایران و آمریکا در عراق، عربستان را آشفته خواهد کرد و تأییدی است بر شک ریاض که واشنگتن در مسیر ترک متحدان سنتی خود در منطقه خاورمیانه حرکت میکند.
محور سیاست خارجی عربستان بر پیگیری دقیق و نزدیک نفوذ ایران در جهان عرب قرار دارد.
نویسنده فایننشال تایمز از طریق نقشه، تصویر و گرافیک سعی میکند توضیح دهد که چگونه تحرکات منطقهای، تلاشها برای حفظ عراق متحد را پیچیده میکند.
بیش از هر زمان دیگری، عراق با خطر تجزیه بین سنیها، شیعیان و کردها مواجه است، چشم اندازی که پیامدهای بسیاری در خاورمیانه خواهد داشت.
قدرتهای منطقه چه می خواهند؟
احتمالأ، ایران قدرتمندترین بازیگر در صحنه سیاست عراق است. ایران خواهان یک عراق با ثبات است که تحت کنترل سیاسی اکثریت شیعه باشد.
ایران زیرکانه علاقمند به همکاری با آمریکا علیه داعش در عراق است، و از نفوذی برخوردار است که میتواند هدف اعلام نشده آمریکا در عراق را تضمین کند: یک دولت تازه بدون رهبری نوری المالکی.
اما، ایران و آمریکا از طرفهای مختلف در درگیریهای سوریه حمایت میکنند. همان نیروهای امنیتی که گروههای شیعه طرفدار ایران را مورد حمایت قرار میدهند باعث تقویت بشار اسد هم هستند، در حالی که آمریکا از مخالفان میانه رو اسد پشتیبانی میکند.
آمریکا همچنین نگران است که ایران از همکاری در عراق بخواهد برای کسب امتیاز در مذاکرات هستهای استفاده کند، در حالی که تجسم همکاری با ایران میتواند به تشنج در میان رژیمهای سنی منطقه خلیج فارس دامن بزند.
عربستان یک قدرت بزرگ سنی در خاورمیانه است. اما، بی ثباتی و خشونت در زمانی در عراق اوج میگیرد که روابط سعودیها با ائتلاف استراتژیک دیرینهشان با آمریکا آسیب پذیرشده است.
برای عربستان، عراق یک میدان جنگ سرد با ایران است. در سالهای اخیر، سعودیها درخواست آمریکا برای کمک به ثبات عراق از طریق گفتگو با مالکی را نادیده گرفتند. آنها از مالکی دوری جستند و به پشتیبانی از قبایل و احزاب سیاسی سنی ادامه دادند.
ریاض همچنین یک حامی عمده مخالفان دولت اسد است، که ممکن است برخی از آنها به داعش پیوسته باشند.
امیرنشینهای سنی خلیج فارس به نظر میرسد که از بنبستی که مالکی در آن قرار گرفته خشنود باشند، حتی اگر توسعه داعش تهدیدی برای دولت و قدرت خود آنها باشد.
جنگ داخلی سوریه بطور تنگاتنگی با بحران عراق در هم آمیخته است. داعش دربین گروههای نامتجانس سنی در جنبش عمدتاً شورشی سنی که قصد سرنگونی دولت اسد را دارد، خطرناکترین بوده است. این گروه در حال حاضر بخشهایی از شمال و شرق سوریه را در کنترل دارد.
در حالی که داعش از سوی آمریکا در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دارد، آمریکا از مخالفان میانه روتر اسد حمایت میکند. بنابراین به نظر میرسد آقای اسد و آمریکا، در بر خورد با داعش در یکسو باشند.
اما نه کاملأ؛ آنچه که موضوع را پیچیده میکند روابط مشکوک بین اسد و داعش است. مقامهای اطلاعاتی غرب بر این باورند که رژیم اسد در داعش رخنه کرده است. با این اقدام، دولت اسد میخواهد نشان دهد که افراطیون سنی مصمم هستند که دولت اقلیت علوی او را سرنگون کنند.
ترکیه دارای منافع بیشتری، از جمله گسترش منافع تجاری رو به رشد، بویژه در اقلیم کردستان عراق است. ترکیه همچنین در نگرانی عربستان و شیخ نشینها درمنطقه خلیج فارس نسبت به برنامه اتمی ایران سهیم است.
ترکیه با این کشورها و آمریکا در سوریه همکاری کرده است و به عنوان یک مخالف اصلی اسد عمل کرده است. ولی ترکیه متهم به نادیده گرفتن ورود انبوهی از پیکارجویان خارجی به سوریه برا ی ملحق شدن به شورشیان از جمله گروههای جهادی ازطریق مرز با ترکیه است.
نگرانی اولیه آنکارا آینده کردهای عراق است، که برای برقراری دولت خودمختار در مناطقی از سوریه هم تلاش میکردند. احساسات جدایی طلبانه در میان کردها ممکن است از عراق به اقلیت کرد ترکیه نیز سرایت کند.
گمان میرود شبکههای جهادی که منابع مالی داعش را تأمین میکنند، شهروندان سعودی را هم در برگیرند.