عبدالباری عطوان در مقالهای در وبسایت پایگاه خبری عرب زبان «رای الیوم» در تحلیل آخرین وضعیت منطقه، پس از تجرکات اخیر گروه «دولت اسلامی» در عراق و سوریه می نویسد: وقتی عربستان سعودی با ایران ائتلاف می کند؛ وقتی ایالات متحده، که تا یک سال پیش به مخالفین دمشق کمک تسلیحاتی و مالی میکرد، با حکومت بشار اسد در سوریه مسائل امنیتی را هماهنگ میکند؛ وقتی جمهوری اسلامی به متحدش نوری المالکی که عراق را به منطقه نفوذ ایران تبدیل کرده بود، تیر خلاص شلیک میکند؛ وقتی تمامی این معجزات دریک چشم به هم زدن رخ میدهد، آنگاه میتوان پدیدهای را به نام «خلافت اسلامی» را مشاهد کرد. خلافتی که توانسته توازن قوی منطقه را برهم زده، کشورهای مخالف و رقیب در منطقه را به هم نزدیک کرده و جنگ دیگری، در منطقهای که هم اکنون هم در شعلههای آتش میسوزد، را پایهریزی کند.
پرسش اینجاست، که منبع قدرت پیکارجویان دولت اسلامی یا داعش از کجاست؟ قدرتی که به مراتب فرارتر از هر سازمان اسلامگرای دیگر است، زیرا توانسته در اندک زمانی، بطور جدی در ائتلافهای منطقهای و بینالمللی تغییراتی ایجاد کند. همسو شدن رقبا بیسابقه نیست، و در طول تاریخ رخ داده است. مانند بریتانیا در زمان نخست وزیری وینستون چرچیل با دشمنش استالین در برابر تهدیدهای آلمان هیتلری، و همسویی عربستان سعودی با صدام حسین، دیکتاتور پیشین عراق، باوجود مخالفت ریاض با حزب بعث، در مقابل انقلاب (آیتالله) خمینی که در ایران به پیروزی رسیده بود. چندین سال بعد عربستان سعودی میزبان حدود نیم میلیون نظامی آمریکایی شد تا بتواند از تجاوز صدام حسین به کویت خلاصی یابد.
همچنین میتوان به ائتلاف ایالات متحده با بنیادگرایان اسلامی برای جنگیدن با نیروهای شوروی در افغانستان اشاره کرد؛ که سپس منجر به رخدادهای یازدهم سپتامبر و «جنگ علیه تروریسم» شد.
به باور عبدالباری عطوان، نویسنده این مقاله در «رای الیوم»، قدرت پیکارجویان داعش ریشه در طیف وسیعی از عوامل کلیدی دارد:
- در سکوت مراجع اسلامی سنی، این گروه خود را به عنوان مدافع این فرقه از اسلام در برابر به حاشیه رانده شدنشان در بسیاری از مناطق خاور میانه، بویژه در عراق، ارائه میکنند.
- دولت اسلامی برای ترساندن مخالفان خود از راههای خشونتآمیز، بیرحمانه و خونین استفاده میکند. این رویکرد در کشورهای دیگر در زمانهای مختلف، چه در انقلابهای اسلامی و چه در سکولار، استفاده شده است. شاید نزدیکترین اشخاص به نحوه عملکرد خشن پیکارجویان داعش، میتوان به چنگیزخان که از سیاست ارعاب و تهدید استفاده میکرد، نام برد. لازم به ذکر میدانم که بگویم هرگونه خشونت که بیدلیل توسط پیکارجویان داعش اعمال میشود را محکوم میکنم.
- ناکامی انقلابهای بهار عربی در دستیابی به دموکراسی و عدالت اجتماعی، منجر به بازگشت رژیمهای دیکتاتوری شد که ستونهای حاکمیت خود را بر روی خاکستر قیامهای خیابانی، ساختهاند. همچنین دخالت کشورهای غربی، انقلابها را از خط خود خارج کرد.
همه این موارد موجب که خلاءهای ایجاد شده توسط نیروهای اسلامگرای افراطی، از جمله خلافت یا دولت اسلامی و جبهه النصره پر شود.
- دولت اسلامی، توانسته چتر سلطه خود را بر یک محدود جغرافیایی به اندازه یک سوم سوریه و یک چهارم عراق بگستراند و با موفقیت به ارائه خدمات بدون هرج و مرج خونین، فساد به شش میلیون نفر ساکن این محدود بپردازد.
- به غنیمت گرفتن تسلیحات پیشرفته آمریکایی از ارتش عراق که از موصل فرار کرده و همچنین از ارتش سوریه در شمال غربی این کشور، از حکومت خلافت اسلامی یک دولت خود کفا در زمینه اسلحه و پول ساخته است.
- برپایه آمار ارائه شده از سوی دفتر حقوق بشر مخالفان دولت سوریه، گروه دولت اسلامی موفق به جذب بیش از ۵۰ هزار جوان مسلمان شیفته پیروزیهایش ،از کشورهای مختلف جهان شده است. به پیشبینی این دفتر، این تعداد در ماههای آینده رشد فزایندهای خواهد کرد؛ زیرا تعداد زیادی از جوانان مسلمان از دولتهای خود خسته شده و نیز از انواع بازیهای رایانهای خشن لذت میبرند.
- تعدادی از دولتهای عربی از نبود یک قدرت مرکزی قوی رنج برده که منجر به ایجاد یک محیط مناسب رشد برای گروههای افراطی می شود. این محیطها در کشورهای لیبی، عراق، یمن، سوریه و لبنان یافت می شود.
هفته گذشته، مفتی عربستان سعودی، شیخ عبدالعزیر آل شیخ، با صدور بیانهای اعلام کرد که عملکرد «دولت اسلامی» افراطی و تروریستی است و بنابراین دشمن درجه یک اسلام است. صدور چنین بیانهای، پاسخی بود به پادشاه عربستان، که علمای مذهبی را به بیتحرکی و تنبلی متهم کرده بود، که همچنین نشانهای از وحشت وی نسبت به رسوخ دیدگاههای گروه دولت اسلامی به بافت اجتماعی کشورش است.
نگرانی و ترس مسوولین عربستان، از نظرسنجی است که آنها در شبکههای اجتماعی انجام دادند. نتایج آن نشان میدهد که حدود ۹۲ درصد از جوانان سعودی نحوه تفکر و روشهای اجرایی دولت اسلامی را تایید کردهاند. حتی اگر ضریب خطای این نظر سنجی ۵۰ درصد باشد، بازهم درصد بالایی از جوانان این کشور دیدگاههای افراطی دارند.
سووال اینجاست که آیا ائتلاف کشورهای غربی و منطقهای که به سرعت رو به شکلگیری است؛ توانایی شکست گروه دولت اسلامی را دارد؟
پاسخ به این پرسش ساده نیست. آمریکا حدود ۲۰ سال است که با القاعده در جنگ است و حتی به دو کشور لشکرکشی کرد، ولی نه تنها نتوانست آن را ریشهکن کند، بلکه موجب شد که این گروه انشعاب کند، چه در خاورمیانه و چه در شمال آفریقا، مانند دولت اسلامی و جبهه النصره. حتی پس از ۱۳ سال که از سقوط حکومت طالبان در افغانستان میگذرد، شاهد بازگشت احتمالی آنها به حکومت هستیم.
عبدالباری عطوان در ادامه این مقاله مینویسد، اگر چه ائتلاف در حال شکلگیری بین کشورهای اسلامی، مانند ایران، عربستان، سوریه و عراق، علیه دولت اسلامی بیسابقه است، اما پیشبینی نتیجه چنین ائتلافی دشوار است ... تمامی این ائتلافها موقتی است و با پایان علل تشکیل آن، خاتمه مییابند. مانند پایان ائتلاف چرچیل و استالین و شروع جنگ سرد ...
گروه دولت اسلامی (داعش) هم اکنون خطر بزرگی برای منطقه است، اما در آینده تهدیدی علیه اروپا و آمریکا خواهد بود. اما باید اذعان کرد که داعش نتیجه مستقیم دخالت تسلیحاتی و مالی کشورهای غربی و منطقهای در کشورهای سوریه و عراق است؛ دخالتی که به کشته شدن بیش از یک میلیون در عراق و بیش از ۲۰۰ هزار نفر در سوریه شده است.
بر اساس گفته مخالفان دولت اسلامی، این گروه تروریستی، رویکردی برای تغییر منطقه آغاز کرده است که حتی با شکستش هم نابود نمیشود. جنگ علیه این گروه زمان میبرد، زیرا به آسانی نابود نمیشود. از نظر مالی و انسانی هم هزینهبر است، کافی است به هزینههای ایالات متحده آمریکا در مبارزه با القاعده نگاهی بیاندازیم.
---------------------------------------------
برگردان فارسی اين مقاله تنها به جهت اطلاعرسانی منتشر شده و نظرات بيان شده در آن، الزاماً بازتاب ديدگاه صدای آمريکا نيست.