نتایج بررسیهای پایگاه دادههای باز ایران، نشان میدهد که ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، تهدیدی بزرگ و بیسابقه برای اقتصاد و جامعه ایران است.
بنا بر این گزارش تحلیلی، سخنان اخیر یکی از مقامهای دولتی جمهوری اسلامی درباره «عمق بحران صندوقهای بازنشستگی» و مقایسه آن با «بحران اقتصادی یونان» و تجربه فروش ۱۰۰ جزیره در این کشور، واکنشهای زیادی به همراه داشت.
در این گزارش آمده است که بحران اقتصادی یونان، از نظر «شکل و محتوا یا از نظر رویکرد دولتها برای حل مساله، قابل مقایسه با ایران نیست.» با این حال، دادههای رسمی جمهوری اسلامی نشان میدهد که عمق زیاد بحران صندوقهای بازنشستگی در ایران و دامنه تاثیرات اجتماعی و اقتصادی آن «بسیار گسترده» است.
نمودار اول پایگاه دادههای باز ایران، شاخص «نسبت پشتیبانی دو صندوق بزرگ» را نشان میدهد. این دو صندوق روی هم بیش از ۲۱ میلیون مستمریبگیر را تحت پوشش قرار دارند که معادل ۸۴ درصد جمعیت کل بازنشستگان است.
نسبت پشتیبانی، «نسبت جریان مالی ورودی به جریان خروجی صندوقها را نشان میدهد و برابر نسبت تعداد بیمهشدگان به تعداد پروندههای مستمریبگیران است.» حداقل نسبت پشتیبانی برای آنکه یک سازمان بیمهای به مرز ورشکستگی نرسد، عدد ۳ است.
پایگاه دادههای باز ایران، آن طور که در نمودار زیر نشان داده، مهمترین عامل کاهش نسبت پشتیبانی صندوق را افزایش سن جمعیت و همچنین بازنشستگی زودهنگام آنها محاسبه کرده است.
تمایل به بازنشستگی زودهنگام، یکی دیگر از علل شکنندگی بیشتر وضعیت صندوقها شده است. پایگاه داده های باز ایران با استناد به دادههای موجود در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، نوشته که نسبت بازنشستگی زودهنگام در سازمان تامین اجتماعی طی یک دهه گذشته «از حدود ۱۴ درصد به بیش از ۵۰ درصد» افزایش یافته است.
علت تمایل بازنشستگی زودهنگام، تشدید بحران اقتصادی و کاهش شدید ارزش دستمزد در ایران شناخته شده است.
البته آن طور که بررسیها نشان داده است دلایل بحران صندوقهای بازنشستگی به این موارد محدود نمیشود. گزارش پایگاه دادههای باز ایران به انباشت مشکلات دیگر، از جمله «ناکارآمدی، فساد و سوءمدیریت صندوقها در سرمایهگذاری و ناتوانی از استفاده از ظرفیت داراییهای صندوقها، از دلایل موثر بر بحرانی شدن وضعیت صندوقها» اشاره کرده است.
بنا بر این گزارش، اعداد و ارقام بودجه سالانه طی ۱۰ سال گذشته نشان میدهد «سهم صندوقهای بازنشستگی از بودجه عمومی از حدود از ۱۲ درصد در سال ۱۳۹۳ به بیش از ۱۵ درصد منابع عمومی افزایش پیدا کرده است.»
دادههای باز ایران، ۱۵ درصد را در مقیاس منابع عمومی بودجه، رقم بسیار بزرگ و نگرانکنندهای میداند. بنا بر محاسبات این پایگاه، «این عدد معادل ۸۰ درصد کل حقوق و دستمزد کارکنان دولت است. همچنین ۲۰ درصد بیشتر از کل اعتبارات بهداشت و درمان شامل وزارت بهداشت، بیمارستانها و دانشگاههای علوم پزشکی و نهادهای مرتبط با سلامت است. این رقم ۱/۲۵ برابر مجموع اعتبارات آموزش و پرورش به علاوه وزارت علوم، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی پرداخت میشود.»
بنا بر نتیجهگیری پایگاه دادههای باز ایران از این تحقیقات، «این تازه مجموع بودجهای است که برای جبران کسری صندوقهای بازنشستگی کشوری، نیروهای مسلح، صندوق بازنشستگی فولاد و صندوق وزارت اطلاعات در نظر گرفته شده، در حالی که نگرانی بزرگ از اضافه شدن قریبالوقوع تامین اجتماعی به این جمع است.»
پایگاه دادههای باز ایران پیشبینی میکند که «طی سالهای نهچندان دور، صندوق سازمان تامین اجتماعی نیز که به تنهایی حدود ۷۵ درصد بازنشستگان را تحت پوشش دارد، به بودجه عمومی تحمیل شود.»
با استناد به آمار به دست آمده پایگاه دادههای باز ایران، صندوقهای بازنشستگی قاعدتا باید با منابع خود اداره شوند، اما وقتی هزینه آن، به بودجه عمومی تحمیل میشود، این هزینه یا باید از طریق «کاهش بودجه بخشهای دیگر، مثلا بهداشت و درمان یا آموزش عمومی یا حقوق کارمندان فعال جبران شود، یا اینکه به صورت کسری بودجه و بدهیهای انباشته دولت تبدیل به تورم بیشتر شود و بر کل جامعه تحمیل شود.»