لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ ایران ۰۷:۰۰

واکنش ایرانیان به محدودیت‌های جدید زنان در افغانستان: تحت «جمهوری اسلامی» ما هم داعش و طالبان داریم


تصویری از سرکوب زنان ایرانی که حجاب مدنظر جمهوری اسلامی را رعایت نمی‌کنند
تصویری از سرکوب زنان ایرانی که حجاب مدنظر جمهوری اسلامی را رعایت نمی‌کنند

ایرانیان پس از استقرار جمهوری اسلامی و به‌ویژه در دهه‌های نخست پس از انقلاب ۵۷، محدودیت‌های اجتماعی و سرکوب‌های گسترده‌ای را تجربه کردند و برخی تجربه‌های شخصی خود از آن را با حکومت طالبان در افغانستان مقایسه می‌کنند.

گزارش‌ها از ممنوعیت نوشیدن قهوه برای زنان که طالبان در شهر هرات برقرار کرده، موجب شده که کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی ایکس روایات خود از «رفتارهای طالبا‌نی» جمهوری اسلامی در چند دهه اول انقلاب را منتشر کنند.

از ممنوعیت فروش «معجون» در دهه ۶۰ تا بازداشت توسط گشت‌های کمیته انقلاب اسلامی به علت استفاده از عینک آفتابی. تجربیاتی که شاید برای نسل امروز کمی غریب به نظر برسد، اما واقعیت دارد و بخشی از تاریخ شفاهی ایران در دوران حکومت جمهوری اسلامی است.

برخی کاربران در رسانه‌های اجتماعی تأکید کرده‌اند که با وجود جمهوری اسلامی در ایران ما «طالبان و داعش داشتیم، وقتی طالبان و داعش مد نبود.»

یک کاربر مشاهدات عینی خود را این گونه بیان کرده است: «کمیته نازی‌آباد، پشت ورزشگاه استقلال جنوب، از یک مادرمرده‌ای شطرنج و دو دست پاسور گرفته بودند؛ بدبخت را بردند و شلاق زدند.»

اشاره این کاربر به دوره‌ای است که جمهوری اسلامی شطرنج را «حرام» شرعی و ممنوع اعلام کرده بود.


بازی شطرنج، فروش آلات موسیقی، و خوردن ماهی اوزون برون در جمهوری اسلامی ممنوع بود تا این که روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در فتواهایی این موارد را آزاد کرد.

روایات زنان از آن سال‌ها، تلخ‌تر و آزاردهنده‌تر است. یکی از آنها نوشته است: «تعجب می‌کنید طالبان قهوه را برای زنان ممنوع کرده؟! ما را کمیته گرفت که چرا در پیست اسکی کلاه سر کرده‌اید؟

خاطرات دختران نسل‌های پیشین که زندگی در دهه ۶۰ و ۷۰ را در ایران تجربه کرده‌اند، از برخوردهای «طالبانی» جمهوری اسلامی در مدرسه‌ها هم متعدد و پرشمار است. از جمله برخی کاربران درباره ممنوعیت پوشیدن جوراب سفید یا نازک، شلوار پاچه تنگ، شلوار لی، مقنعه بدون چانه، و استفاده از لوازم آرایشی و برداشتن تار موی ابرو یا پشت لب نوشته‌اند و برخی نیز از ممنوعیت ارتباط زن و مرد، و خشونت مأموران کمیته در خیابان‌ها، مثل «فرو کردن پونز در پیشانی» یا «پاشیدن رنگ» بر دست مردانی که لباس آستین کوتاه به تن داشتند، نوشته‌اند

آن چه که امروز و در پی سال‌ها ایستادگی و نافرمانی مدنی مردم به حالتی نیمه عرفی تبدیل شده، پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران در سال ۱۳۵۷ یک تابوی جدی بود و حتی تا اواخر دهه ۷۰ خورشیدی با سرکوب و خشونت عوامل حکومتی مواجه می‌شد.

یکی از کاربران، مشاهداتش از شب عروسی یکی از بستگانش را چنین روایت کرده است: «نیروهای حکومت به سالن مراسم جشن عروسی هجوم بردند و در مقابل چشم میهمانان، کراوات‌ داماد را قیچی کردند.»

یکی دیگر از شهروندان فعال در شبکه اجتماعی ایکس نیز روایت کرده که در شهر او «پوشیدن کراوات برای مردها، مجازات شلاق داشته و یک کارمند استخدام شده را به این علت که در عروسی‌اش کراوات زده بوده، از کار اخراج کردند.»

یک زن نیز به محدودیت‌های اجتماعی پس از دهه ۸۰ خورشیدی اشاره کرده و گفته است: «چرا راه دور می‌روید؟ تا همین چند سال پیش گذاشتن عینک روی سر و پوشیدن بوت روی شلوار برای خانم‌ها "تبرج" بود و گشت ارشاد ما را می‌گرفت.»

یک کاربر دیگر نیز فهرستی از برخی موارد ممنوع در سال‌های نخست پس از انقلاب ۵۷ تهیه کرده و نوشته که زنان باید از چادر «کش‌دار» استفاده می‌کردند و پوشیدن بوت و شال ممنوع بود؛ زبانه کفش نباید از حدی بیشتر بیرون می‌بود و برای بند کفش هم محدودیت وجود داشت.

او به مواردی از جمله ممنوعیت لاک ناخن، پیراهن آستین کوتاه برای مردان، تراشیدن ریش، استفاده از آرایش، محدودیت رنگ روشن برای لباس اشاره کرده است.

هرچند برخی تلاش می‌کنند نشان دهند که جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر تغییر کرده است، اما واقعیت این است که هرگونه عقب‌نشینی ظاهری در سخت‌گیری‌های اجتماعی، تاکتیکی و ناشی از اجبار است، نه تغییر واقعی ماهیت حکومت.

برخی موارد ممنوعیت‌ها و خشونت‌های حکومتی علیه شهروندان، هنوز هم در ایران اجرا می‌شود. از جمله در روزهای گذشته ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارش داد که عوامل جمهوری اسلامی با حمله به یک میهمانی در یزد، همه حاضران را بازداشت کردند.

امام جمعه منصوب خامنه‌ای در قزوین، سه هفته پیش در نمازجمعه این شهر، با همان ادبیات طالبانی گفته بود که «دشمن می‌گوید اگر خانم‌ها در کافه جمع شوند و قهوه بخورند چه ایرادی دارد؟ همین قهوه فردا به نجاسات تبدیل می‌شود.»

ناامیدی و یأس جوانانی که احساس می‌کنند عمرشان هدر رفته، نیز در شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای یافته و برخی زندگی تجملاتی آقازاده‌های حکومتی را با فقر و تنگدستی جوانان ایرانی مقایسه کرده‌اند.

وزارت امور خارجه آمریکا با برشمردن سختی‌ها و فشارهای حکومتی بر مردم ایران، بارها تأکید کرده که ایرانیان شایسته آزادی و رفاه، و حکومتی هستند که به نفع آنها کار کند، نه علیهشان.

ماکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، نیز پیش از این به تفاوت ساختاری ماهیت حکومت جمهوری اسلامی و مردم ایران اشاره کرده و گفته است: «من هیچ ملتی را در روی زمین نمی‌شناسم که مثل ایران تفاوت چشمگیری بین مردم و حاکمان‌شان وجود داشته باشد و این واقعیتی است که باید بارها و بارها تکرار شود.»

به تأکید آقای روبیو، «آخوندها به هیچ وجه نمایندگان مردم و تاریخ ایران نیستند.»

XS
SM
MD
LG