واکنشها به درگذشت کیومرث پوراحمد همچنان ادامه دارد و در روزهای اخیر بسیاری از هنرمندان به بیان خاطرات، تجربیات همکاری با او، و ویژگیهای اخلاقی و حرفهای این سینماگر فقید پرداختهاند.
بهمن مقصودلو، نویسنده، کارگردان، و منتقد هنری ساکن نیویورک، در گفتگو با صدای آمریکا درباره کیومرث پوراحمد، دستاوردها، و شرایط سخت فعالیت سینماگران مستقل در ایران که از دید جمهوری اسلامی «غیرخودی» محسوب میشوند، گفت: «کیومرث پوراحمد سینماگر مستقلی بود که به هیچ پروپاگاندا یا ایدئولوژی خدمت نکرد.»
او افزود که «کنترل سینما به صورت کامل در اختیار حکومت است و به همین دلیل چنین سینمایی آیندهای جز تباهی و نابودی نخواهد داشت.»
به گفته این منتقد هنری، به دلیل کنترل حکومت، سرمایهگذاران تمایلی برای همکاری با هنرمندان مستقلی مانند کیومرث پوراحمد ندارند، چون ضمانتی برای اکران فیلم وجود ندارد و ممکن است کل سرمایه نابود شود.
او تأکید کرد که سرمایه، امکانات، مجوز اکران، و سینماها همه در اختیار حکومت، و چند نهاد و افراد وابسته به حکومت است و در چنین فضایی شرایط کار برای هنرمندان مستقل بسیار دشوار است.
آقای مقصودلو با اشاره به این که چنین وضعیتی باعث پیدایش نوعی سینمای زیرزمینی در ایران شده است، افزود که به همین دلیل شاهد اکران برخی فیلمهای ایرانی در جشنوارههای بینالمللی هستیم که در ایران مجوز نمایش ندارند.
به گفته او، سینماگران مستقل در ایران عملا امکان فعالیت ندارند، فیلمنامههای آنها تصویب نمیشود، و اگر هم تصویب شود برای دریافت مجوز اکران باید بسیاری از دیالوگها یا صحنهها را سانسور کنند.
این منتقد هنری اضافه کرد: «وقتی سینماگران خوب نمیتوانند فیلم بسازند، از نظر اقتصادی دچار مشکل میشوند، از نظر روحی ضربه میخورند، دچار افسردگی میشوند، و حتی ممکن است خودکشی کنند.»
آقای مقصودلو با اشاره به اینکه هنوز دلیل مرگ کیومرث پوراحمد کاملا مشخص نیست ولی بدون شک با توجه شرایط سختی که این حکومت برای هنرمندان مستقلی مانند او در ایران ایجاد کرده است، گفت: «متأسفانه مرگ خودخواسته این هنرمندان نیز امکانپذیر است.»
به گفته او «عملا یک اقلیت خودی کنترل زندگی اکثریت غیرخودی را در دست دارند و برای همه چیز آنها تصمیم میگیرند.»
بهمن مقصودلو اشاره کرد: «برای نخستین بار با کیومرث پوراحمد در سال ۱۹۷۴ در تلویزیون ملی ایران آشنا شدم. در آن زمان، برنامه سینمایی تصویر و سایهها را اجرا میکردم، و کیومرث پوراحمد دستیار نادر ابراهیمی در سریال آتش بدون دود بود. او را چندین بار در تلویزیون دیدم، جوانی بود که علاقه زیادی به سینما داشت و گفت که مطالب سینمایی من را با اشتیاق میخواند، از آنجا با یکدیگر دوست شدیم.»
آقای مقصودلو افزود: «چند سالی که به جشنواره فیلم فجر رفتم، کیومرث پوراحمد را در ایران دیدم. در سال ۲۰۰۲ هم که برای اکران فیلم شب یلدا در یکی از جشنوارههای سینمایی به آمریکا آمد، من را دعوت کرد و این اثر را در سینما دیدم که به نظرم یکی از بهترین آثار این هنرمند است.»
این منتقد هنری، زندگی کیومرث پوراحمد را تا حد زیادی شبیه به زندگی امیر نادری میداند که مانند او از کودکی مشغول به کار شد و تجربیات ارزشمندی کسب کرد.
به گفته بهمن مقصودلو، کیومرث پوراحمد از کودکی با طبقات مختلف برخورد داشت، شاگردی و فروشندگی کرد، و با مردم بود، به همین دلیل شناخت کاملی از جامعه داشت؛ عاملی که نقش مهمی در شکلگیری دیالوگهای روان فیلمها، و موفقیت آثارش داشت.
آقای مقصودلو در ادامه کیومرث پوراحمد را انسان «باتجربه» و «زندگیکردهای» توصیف کرد که این موضوع تأثیر زیادی در فیلمسازی او داشت، به ویژه سریال «قصههای مجید» که برای تلویزیون ساخت.
این منتقد هنری گفت: «کیومرث پوراحمد چند قسمت از این سریال را برای من فرستاد، بسیار خوب بود، دیالوگهای درست، بهجا، کوتاه، و روشن، او روایتگر خیلی خوبی در سینمای ایران بود، ما روایتگر خوب در سینمای ایران کم داریم که بتواند راحت قصهای را از ابتدا تا انتها پیش ببرد. فارغ از اینکه آثار کیومرث پوراحمد را خوب، بد، موفق، یا ناموفق بدانیم، او روایتگر موفقی است و داستان را بدون اینکه چندشاخه شود، بسیار منسجم پیش میبرد.»
بهمن مقصودلو، کیومرث پوراحمد را فرد بامحبت و پراحساس، و سینماگری احساساتگرا توصیف کرد؛ عاملی که در آثار سینمایی او بسیار محسوس است و تماشاگران را از نظر احساسی درگیر میکند.
به گفته آقای مقصودلو، البته باید توجه داشت که کیومرث پوراحمد هرگز از «سانتامانتالیسم» یا احساسات تماشاگران سواستفاده نکرد و این ویژگی بسیار مهمی است که متأسفانه در سینمای ایران کمتر به آن توجه میشود.
او افزود که بسیاری از سینماگران ایرانی در آثار خود از احساسات تماشاگران سواستفاده میکنند ولی هنرمندانی مانند امیر نادری، بهرام بیضایی، و کیومرث پوراحمد هرگز چنین کاری نمیکنند و در آن لحظه خاص صحنه را کات میکنند.
این منتقد هنری با اشاره به اینکه کیومرث پوراحمد از کودکی به داستانهای پلیسی «جانی دالر» در رادیوی ایران گوش میکرد، او را یکی از بهترین فیلمسازان ایرانی در این سبک سینمایی معرفی میکند.
آقای مقصودلو، سریال «سرنخ» را که کیومرث پوراحمد برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ساخت، یکی از بهترین آثار پلیسی سینما و تلویزیون ایران میداند که چهارچوب درستی داشت و بسیار موفق بود.
بهمن مقصودلو با تأکید بر این که اکثر سینماگران ایرانی به دلایل مختلفی علاقه به ساخت آثار پلیسی ندارند، و در این زمینه هم موفق نبودهاند، افزود که متأسفانه صداوسیمای جمهوری اسلامی از توانایی کیومرث پوراحمد در ساخت آثار پلیسی استفاده نکرد و او را کنار گذاشت.
آقای مقصودلو، کیومرث پوراحمد را یکی از سینماگران دوره دوم موج نوی سینمای ایران میداند که در دهه هفتاد خورشیدی شکوفا شد و به اوج رسید.
به گفته این منتقد هنری، کیومرث پوراحمد بسیار مسلط به سینما، دیالوگ، و روایتگویی است؛ فیلمسازی که حرفش را میزند و قصه خود را به بهترین شکلی برای تماشاگران تعریف میکند.
گزارشهای ضد و نقیضی درباره علت مرگ کیومرث پوراحمد منتشر شده است. در ابتدا علت مرگ به نقل از خانواده او ایست قلبی عنوان شد.
اما پس از مدتی رسانههای داخلی ایران به نقل از دادستان گیلان از خودکشی این سینماگر خبر دادند. همچنین گفته میشود که هشت صفحه یادداشت از او پیش از «مرگ خودخواسته» باقی مانده که هم اکنون در اختیار مأموران انتظامی است.
در این حال، کیمیا پوراحمد، دختر پوراحمد، در یک استوری اینستاگرامی با انتشار طرحی از به دار کشیده شدن نوار فیلم، نوشت: «پرونده باز است...»
در روزهای اخیر برخی از کاربران در فضای مجازی احتمال قتل کیومرث پوراحمد را مطرح کردند که البته هنوز هیچ مقام رسمی در این زمینه اظهار نظری نکرده است.