هفدهم مرداد در ایران به عنوان «روز خبرنگار» نامگذاری شده است؛ روزی که برای بسیاری از روزنامهنگاران فرصتی است برای بازگویی دغدغهها، حسرتها و فشار و سرکوب حکومت.
بخش فارسی صدای آمریکا روز دوشنبه به این مناسبت با چند روزنامهنگار ایرانی در داخل و خارج کشور گفتوگو کرد، اما برای حفظ امنیت روزنامهنگاران داخل ایران و به خواست آنها، از ذکر نامشان خودداری میکند.
- روز خبرنگار به یک «رویداد نمایشی تبدیل شده»
یک زن روزنامهنگار داخل کشور، با بیان این که «روز خبرنگار در ایران تبدیل به یک رویداد نمایشی شده» تأکید میکند: «در کشوری که در قعر فهرست رتبهبندی کشورهای جهان از نظر آزادی بیان قرار دارد، تعداد زیادی از همکاران روزنامهنگار من از ایران تبعید شدهاند و خانوادههای آنها در ایران زیر فشار سیاسی قرار دارند. تعداد زیادی در زندانها هستند یا اجازه خروج از کشور را ندارند. تعداد زیادی بیکار و خانهنشین شدهاند و بسیاری از آنهایی که کار میکنند با حداقل حقوق کارگری سرکار هستند.»
به گفته او، «خبرنگاران ایران برای فعالیت در صفحات مجازی، مدام زیر فشار آزارگران ناشناسی هستند که به صورت آنلاین صفحات روزنامهنگاران را رصد میکنند. آنها مدام از سوی این افراد تهدید به دستگیری، تجاوز و حتی تهدید به قتل میشوند.»
این روزنامهنگار فعال در ایران میافزاید: «رسانههای داخلی در ایران زیر فشار هستند تا تبدیل به تریبون تبلیغاتی حکومت شوند و تخطی از این مسئله آنها را با خطر تعطیلی و بیکار شدن تعداد زیادی از خبرنگاران مواجه میکند.»
به عقیده او، «این رویکرد دولت اعتماد مخاطبان را از رسانههای داخلی سلب کرده و خبرنگاران را زیر فشار مضاعف قرار داده است و به همین دلیل بسیاری از آنها ناچارند با وجود علاقه به این شغل، پس از مدتی و درست در اوج تخصص و تجربه کاری، خبرنگاری را رها کنند.»
- مطبوعات آزاد در ایران «شبیه شوخی است»
یک مرد روزنامهنگار نیز به صدای آمریکا میگوید: «فضای حاکم بر مطبوعات ایران مانند تمام کشورهای دیکتاتوری ویژگیهایی دارد که با نگاهی به کشورهای الگوی جمهوری اسلامی مانند چین و روسیه میتوان درک دقیقتری از آن داشت. در این الگو، تمام گروههای ذینفع در شبکه مافیایی حاکم، حق داشتن رسانه دارند و با ظواهر مختلف و برچسبهایی نظیر اصلاحطلب و اصولگرا و ... نمایشی از رقابت و نقد سیاسی را اجرا میکنند که مانند انتخابات در این سیستمها، کاملا نمایشی است.»
به گفته او، «در این وضعیت تبدیل شدن خبرنگار به نیرویی که تنها میتواند اخبار و ادعاهای رسمی را بازتاب دهد و حتی افشاگریهای او نیز متکی به دادههای حکومتی است، باعث میشود آنچه که از آزادی بیان و مطبوعات آزاد در ذهن داریم، در این فضا به شوخی شبیه باشد.»
این روزنامهنگار که سالها در رسانههای گوناگون کار کرده، تأکید میکند: «حالا چنین رژیمی اگر روزی را هم به نام روز خبرنگار نامیده، مانند انتخاب یک روز به عنوان روز زن، در این سیستم بیش از این که افتخارآمیز باشد، مسخره است.»
- روزنامهنگاری در ایران یعنی «بیپولی و تنهایی»
هدیه کیمیایی، که سالها در ایران به عنوان خبرنگار حوزه اجتماعی کار کرده و اکنون ساکن ترکیه است، به صدای آمریکا میگوید: «روزنامهنگاری و خبرنگاری در ایران یعنی تنهایی، بیپولی، بیکاری و سایه سیاه و سنگین حکومتی که حرف اول و آخرش سرکوب است.»
او پیش از این با اشاره به افزایش فشارهای امنیتی بر روزنامهنگاران، به سکوت رسانههای داخلی در جریان اعتراضات مردمی و سرکوب نیروهای جمهوری اسلامی اشاره کرده و گفته بود بسیاری از همکارانش در دوره دوم ریاست جمهوری روحانی به ترک کار و یا سکوت مجبور شدند و برخی نیز «به نهادهای حکومتی و دولتی جذب شدند» و به بازتاب آنها در رسانهها روی آوردند.
- «پروندهسازی برای خبرنگارها»
سعید حافظی، روزنامهنگار ایرانی ساکن آلمان نیز در گفتوگو با بخش فارسی صدای آمریکا میگوید، خبرنگارهای همسو با جمهوری اسلامی «در خیلی از ارگانها جذب میشوند» اما آن دسته از خبرنگاران که میخواهند «حرفهای مردم را بزنند و مشکلات را بازگو کنند» نه تنها «حمایت نمیشوند، بلکه بارها دیدهایم که از کار بیکار میشوند.»
آقای حافظی با نام بردن از چند خبرنگار محلی خوزستان از جمله روناک رضایی و آرش قلعهگلاب که به خاطر پوشش وقایع متروپل و رفتن به میان مردم با اتهامات امنیتی روبهرو شدهاند، میافزاید، در دوره رئیسی محدودیتها تشدید شده و بحث «پروندهسازی برای خبرنگارها» در جریان است.
- روزنامهنگاری، دیوانگی دلنشین
علاوه بر این، همزمان با روز خبرنگار در ایران، روزنامهنگاران بسیاری در رسانههای اجتماعی از سختیها و فشارهای کار در ایران نوشتهاند.
الهه حمیدیکیا که سالها به عنوان خبرنگار پارلمانی کار کرده، در توییتی با بیان این که پس از ۱۷ سال کار در مطبوعات، «دیگر کار خبر» نمیکند، نوشت: «یک خاطره قشنگ هم بگویم که پاییز سال گذشته بعد از ۱۲ سال خبرنگاری در مجلس به خاطر یه سفر خارجی دو ماه است به مجلس ممنوعالورود شدهام.»
تینا معظمی، روزنامهنگار شاغل در روزنامه شرق نیز با بیان این که «سقف آسمان برای ما (روزنامهنگاران) کوتاه و نفس کشیدن سخت شده است»، معتقد است «کاری در خور تبریک» روز خبرنگار پیدا نمیکند، چرا که به گفته او، «یا نشده، یا نگذاشتهاند، یا نکردیم.»
زهرا کشوری، روزنامهنگار حوزه محیط زیست، روز خبرنگار در ایران را «روز پرکار روابط عمومیها و مدیران» برای «تبریک گفتن» دانسته و پیشنهاد کرده است یک فهرست از روابطعمومیهایی تهیه شود «که کمترین همکاری» را با رسانهها دارند، اما زودتر از همه به خبرنگارها تبریک میگویند.
او با اشاره به ماهها تلاش برای مصاحبه با رئیس سازمان محیط زیست ایران، یادآوری کرده است: «نزدیک یک سال است من منتظر مصاحبه اختصاصی با علی سلاجقهام.»
به عقیده جلال سمیعی، روزنامهنگار در ایران، «با تمام فشارهایی که روی اهالی رسانه در داخل و بیرون این مرزها وجود دارد، روز خبرنگار تنها یک "بهانه" برای مرور این دیوانگی دلنشین است، که تنها آنهایی که طعم انتشار آثارشان را چشیدهاند بهدرستی میدانندش.»
بنا بر آخرین گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، ایران در جایگاه ۱۷۸ جدول رتبهبندی آزادی رسانه قرار دارد و شرایط رسانهها در ۲۸ کشور جهان، از جمله ایران، «بسیار بد» است و تنها در دو کشور اریتره و کره شمالی وضعیت مطبوعات بدتر از ایران است.