رسانههای ایران از یک مورد جدید "اسید پاشی" در تهران خبر می دهند.در این حادثه، اعلام شده پسر ۲۷ سالهای در منطقه گیشا به صورت دختری ۲۴ ساله اسید پاشیده است.
به گزارش ایسنا، محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران روز چهارشنبه ۳۱ شهریور گفت قربانی به مدت سه سال با عامل اسید پاشی دوست بود و در شب اتفاق در منزل وی سکونت داشته است.
به گفته این مقام قضایی، در تحقیقات مشخص شد که درگیری لفظی میان دختر جوان و دوست پسرش رخ می دهد که با بالا گرفتن بحث، در نهایت پسر محتویات بطری که حاوی اسید بوده را به صورت دختر می ریزد.
مسئول روابط عمومی بیمارستان شهید مطهری اعلام کرده حال عمومی قربانی خوب است و حداقل دو هفته در بیمارستان بستری خواهد بود.
اعلام شده که پلیس تهران پس از گذشت یک روز عامل اسید پاشی را دستگیر کرده و مورد بازجویی قرار داده است.
عامل اسید پاشی در برابر این سوال که چرا دست به این اقدام زده است،گفت: چون فهمیدم دختر مورد علاقهام پولدار نیست و به من دروغ گفته است.
نگاهی به انگیزه اسیدپاشی ها
با نگاهی به بیشتر موارد اسید پاشی که در سالهای گذشته رخ داده است، مسائلی چون جواب رد شنیدن به خواستگار، تصمیم جدایی همسر، اعتیاد یا خیانت از عوامل رخ دادن این پدیده وحشتناک است.
اسید پاشی، خشونت بی رحمانهای که اثر آن تا پایان عمر قربانی، باقی است. مهاجم، تصمیم غیرانسانی خود را اساساً با هدف ماندگاری عملی می کند؛ باهدف آنکه سیمای قربانی خود را – که معمولاٌ دختری نوجوان یا جوان است- برای باقی عمر، نازیبا یا ناقص کند.
علی اکبر مهدی، جامعه شناس در یک گفتگو با بخش فارسی صدای آمریکا گفت: برای حل چنین بحران هایی نیاز است زمینه آگاهیهای اجتماعی در سطح جامعه گسترش یابد؛ با بالا رفتن سطح آگاهی جامعه افراد این توانایی را بدست می آورند که بدانند روابط شخصی خود را چگونه با قواعد اجتماعی و ارزشهای اجتماعی تطبیق بدهند.
وی افزود: ارتباطات خانواده ها، استفاده از شیوههای مسالمت آمیز به ویژه گفتمان و ایجاد ارتباط برای حل مسایل به جای استفاده از راههای دفعی یا قطع کردن ناگهانی رابطهها، می تواند منجر به ضربه شدید به یک طرف یا دو طرف شود که در نهایت منجر به اعمالی می شود که خشونت آمیز است، همه برای این افراد هم برای دیگران.
یکی از قربانیان مشهور اسیدپاشی، آمنه بهرامی است که از اجرای حکم قصاص نیز انصراف داد و چند سال پس از اسیدپاشی، با عواقب دردناک و دشوار این خشونت- ازجمله نابینایی- دست به گریبان است.
برخی از کارشناسان و کنشگران مسائل اجتماعی معتقدند راهکار اصلی مقابله با اسید پاشی، تشدید مجاز اسیدپاشی و یا سخت تر کردن تهیه اسید است.
نعمت احمدی، حقوقدان در گفتگو با بخش فارسی صدای آمریکا گفت: نمی شود خرید و فروش کالاهایی که استفاده چند منظوره دارد را ممنوع کرد، چرا که از اسید در موارد گوناگون بسیاری کاربرد دارد، از استفاده در لوله بازکنی تا پاک کردن رنگ اجسام.
تاکنون مجازات سنگین پاشیدن اسید در برخی کشورها اعمال شده مثلا در پاکستان مجرم به حبس ابد محکوم شده یا در ایران قصاص مجازات این افراد بوده اما نتوانسته به پیشگیری از افزایش این جرم کمکی کند. نعمت احمدی می گوید: در علم حقوق ثابت شده است که هرگز تشدید مجازات نتوانسته مانع وقوع جرم شود.
وی معتقد است تا زمانی که نا امیدی در سطح جامعه وجود داشته باشد نمی توان امیدوار بود که تشدید مجازات یا راهکارهای دیگر جلوی وقوع چنین حوادثی را بگیرد.
آقای احمدی در پاسخ به این سوال که میان جامعه، قانون و مجازات کدامیک مقصر هستند، گفت، ایران دچار بحران هایی بسیاری است که در این زمینه نقش مهمی دارند، گذر سنت به مدرنیته، اشتغال، مسايل بیکاری و نا امیدی جمعیت جوان کشور تنها بخشی از این بحران هاست که به صورتهای مختلف چون اعتیاد، فقر، فحشا، افزایش قاچاق و ... خودش را بروز می دهد؛ اینها نشان از جامعهای است که تعادل اعتدال خود را از دست داده است.
علی اکبر مهدی، جامعه شناس با اشاره به نقش جامعه، برخورد دولت نسبت به این گونه مسایل را نیز بسیار مهم دانست، وی با اشاره به اسید پاشی اصفهان گفت، نبود برخورد قاطع با عاملین اسیدپاشی اصفهان، خود در جامعه ایجاد مشکل می کند، چرا که جامعه متوجه می شود که حکومت به نوعی غیرمستقیم از عاملان حمایت می کند یا حداقل این مساله برای حکومت مساله مهمی نیست.
در مهرماه سال ۱۳۹۳ در شهر اصفهان دستکم ۴ زن و دختر مورد حمله اسیدپاشان قرار گرفتند که در این میان یکی از قربانیان جانش را از دست داد.حادثهای که جو اجتماعی اصفهان و دیگر شهرهای بزرگ ایران را تحت شعاع خود قرار داد.
برخی حادثه اسیدپاشیهای اصفهان را به جریانهای تندروی مذهبی یا بسیج "برای مقابه با زنان بد حجاب" نسبت دادند چرا که هم زمان با انتقاد گسترده امامان جمعه از رواج بد حجابی در جامعه، طرح قانون امر به معروف و نهی از منکر در مجلس و فعال شدن گروه هایی مانند انصار حزب الله به منظور مقابله با زنانی که به گفته آنها بدحجابند، صورت گرفت.
پس از حوادث اصفهان بود که مقالات، مستند و فیلمهای بسیاری در این باره تولید شد تا بتواند شاید از حوادث مشابه جلوگیری شود اما این معضل اجتماعی همچنان در سطح جامعه قربانی می گیرد.
اسید پاشی منطقه گیشای تهران در حالی رخ می دهد که هم اکنون فیلم لانتوری با محوریت موضوعی اسید پاشی بر روی پرده سینماهای ایران است.
این فیلم داستان مردی به نام پاشا است که ناخواسته عاشق زنی به نام مریم میشود اما پس از بیتوجهی وی اقدام به اسیدپاشی به صورت دختر میکند. فیلمی که با رویکردی احساسی، درد و رنج قربانیان این فاجعه انسانی را به تصویر می کشد.
علی اکبر مهدی در ارتباط با نقش رسانهها در جلوگیری یا کم کردن حوادث مشابه گفت: همه اینها بخشی از حوزه عمومی هستند که می توانند در بهبود این شرایط مفید باشند، قطعا رسانهها نقش اول را دارند، اما متاسفانه در سالهای پس از انقلاب ارزشهای مدنی جای خود را به ارزشهای انقلابی داده اند، در این میان حتی رسانه هایی هم که تلاش هایی در این زمینهها داشته اند مورد تهدید برخی گروههای غیرتمند ( انقلابی ) قرار گرفته اند
این پدیده فقط مشکل ایران نیست، اساسا در بسیاری از کشورها که از نظر توسعه اجتماعی، اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارند و شکاف جنسیتی و خشونت علیه زنان و کوکان در آنها زیاد است، دیده می شود.
کشورهایی که بیشترین میزان اسیدپاشی بر روی زنان در آنها انجام می شود، کامبوج، افغانستان، هند، بنگلادش، پاکستان و ایران هستند.
مواردی از اسیدپاشی در بریتانیا و آمریکا نیز گزارش شده است.