مرکز آمار ایران نرخ بیکاری زنان را حدود دو برابر مردان اعلام کرده و گزارش داده است که نرخ بیکاری زنان دانشآموخته در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد «کمی بیشتر از دو برابر مردان» و در مقطع دکتری این آمار در برخی موارد «سه برابر و حتی بیشتر» است.
بر اساس تازهترین گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت بیکاری و اشتغال در سه سال اخیر که ۲۰ فروردین منتشر شد، با وجود افزایش «۵۰۰ هزار نفری» مردان شاغل، از تعداد زنان شاغل ۸۳۰ هزار نفر کم شده و در واقع میزان اشتغال زنان ۲۰ درصد کاهش یافته است.
وبسایت خبری تحلیلی «جامعه ۲۴» در تحلیل این آمار و بررسی وضعیت بیکاری زنان در ایران گزارش داده است که تعداد زنان شاغل طی سالهای ۹۷ تا ۹۹ سیر کاهشی داشته، چنانکه «سهم زنان از تعداد کل شاغلان کشور از ۱۸/۲ درصد در سال ۹۷ به ۱۷/۸ درصد در سال ۹۸ و ۱۵/۷ درصد در سال ۹۹ رسیده است.»
بر اساس این گزارش، محمدرضا محبوبفر جامعهشناس در حوزه آسیبهای اجتماعی بنا بر آمارهای موجود گفته است که «کرونا، تحریمها و شرایط اقتصادی کشور، اشتغال زنان را ۱۴ برابر» بیش از مردان تحت تاثیر قرار داده و موجب افزایش بیکاری آنان شده است. او تأکید کرده که آماری به دست آورده است که نشان میدهد «افزایش دو برابری بیکاری و اخراج زنان از کار طی سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ رخ داده است.»
مهدیه گلرو، فعال حقوق زنان درباره این آمار به بخش فارسی صدای آمریکا میگوید ۸۳۰ هزار نفر مورد اشاره در گزارش مرکز آمار، فقط شامل زنانی است که قرارداد رسمی دارند و نامشان در سازمان تأمین اجتماعی ثبت شده، اما میزان واقعی دو و حتی سه برابر این عدد است؛ چرا که بخش بزرگی از بازار کار سیاه که بدون قرارداد کار و بیمه هستند، شامل زنان است.
خانم گلرو درباره این موضوع به تأثیر شیوع ویروس کرونا و تشدید بحران اقتصادی در ایران بر بدتر شدن وضعیت اشتغال زنان تأکید میکند و میافزاید: «۷۰ درصد فقیرترین دهک اقتصادی را زنان خانوار تشکیل میدهند که نشان میدهد زنانهتر شدن فقر در ایران رو به گسترش است.»
به گفته او، در بحرانهای اقتصادی گروههای آسیبپذیر بهویژه زنان زودتر تعدیل نیرو میشوند، چرا که زنان بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران جزو اولویتهای اشتغال محسوب نمیشوند. مهدیه گلرو میگوید در ایران، اول مردان متأهل دارای فرزند، بعد مردان متأهل، بعد مردان مجرد و پس از آن زنان سرپرست خانوار در اولویت قرار دارند.
این فعال سیاسی با بیان این که «در دهه هفتاد تا اواسط دهه هشتاد با افزایش زنان شاغل مواجهیم»، میگوید: «سال ۸۴ شیب صعودی ورود زنان به دانشگاه را شاهدیم و در حالی که انتظار میرود بازار کار آنها تأمین شود، اما همزمان با کاهش زنان شاغل مواجهیم.»
او با تأکید بر این که وضعیت اشتغال زنان در کشورهای همسایه از جمله «قطر، ترکیه و حتی عربستان سعودی» بهتر است، میگوید این کشورها مسئله اشتغال برایشان مهمتر است و در قطر و ترکیه «بیش از ۴۰ درصد مشاغل در اختیار زنان است، چرا که اولویت را به مردان نمیدهند.»
مهدیه گلرو با بیان این که مطابق قوانین ایران «برای اشتغال زن باید اجازه همسر باشد»، میگوید بسیاری از زنان هستند که شغلشان را از دست میدهند و حتی اجازه تحصیل نمیيابند چرا که اجازه همسر را ندارند.
او با تأکید بر نقش قوانین حمایتی برای کاهش شکاف جنسیتی بازار کار، و در اختیار قرار دادن موقعیتهای برابر شغلی بر اساس شایستگی و تحصیلات به زنان، عنوان میکند: «میزان فارغالتحصیلان زن نسبت به زنان شاغل نشاندهنده خلأ بسیار بزرگ است. در واقع یک بخشی از سرمایه اجتماعی و انسانی ایران دارد هدر میرود.»
به گفته خانم گلرو، جمهوری اسلامی معمولا صورت مسئله را پاک میکند و تبلیغ میکند که «زن کارمند مادر خوبی نیست» تا بدین ترتیب تعداد زنانی را که تمایل به کار دارند کاهش بدهد، و از سویی در دانشگاه سهمیهبندی جنسیتی برقرار میکند تا تعداد زنان تحصیلکرده را کاهش بدهد.
بر اساس آمارهای رسمی در دی ۱۴۰۰، طی یک دهه اخیر تعداد خانوارهای دارای سرپرست زن در ایران افزایش داشته و بیش از سه میلیون زن سرپرست خانوار در سراسر کشور وجود دارد و آمارهای به دست آمده نشان میدهد که طی ۱۰ سال گذشته، تعداد خانوادههای دارای سرپرست زن نسبت به مردان ۵۸ درصد افزایش داشته است.
بر اساس تعریف سازمان بهزیستی، زنان سرپرست خانوار به زنانی گفته میشود که عهدهدار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانواده هستند. این گروه از زنان به طور عمده شامل زنانی هستند که همسرانشان فوت شده یا طلاق گرفتهاند، همسران مردان معتاد، همسران مردان زندانی، همسران مردان مهاجر، همسران مردان از کار افتاده و معلول، و نیز زنان خودسرپرست هستند.
با اجرایی شدن قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» که هدف افزایش ازدواج، فرزندآوری و رشد جمعیت ایران را دنبال میکند، نگرانیها نسبت به نقض حقوق زنان افزایش یافته است.