لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳ ایران ۱۴:۴۱

نود و سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات حمید نوری؛ پایان دادرسی


حمید نوری
حمید نوری

نود و سومين جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان ۱۳۶۷ روز چهارشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۱ دور دوم دفاعیه نهایی دو وکیل مدافع متهم در استکهلم سوئد برگزار شد. این جلسه آخرین روز این دادگاه بود.

این جلسه نیز به بررسی جزئیات و میزان اعتبار شهادت شاکیان و شاهدان از طرف وکلای مدافع حمید نوری اختصاص داشت. آنها دوباره این شهادت ها را «داستان هایی ساختگی خواندند؛ داستان هایی که جزئیات شان به عقیده وکلای متهم در قبل و بعد از دستگیری متهم با هم تفاوت های فاحش دارند. وکلای متهم می گویند عباسی (حمید نوری) در روایت ها و شهادت های شاکیان و شاهدان در تمامی مراحل اعدام ها به جای بقیه عوامل و مقامات زندان حضور داشته است. آنها می گویند موکل ما توسط این افراد در قسمت های مختلف این داستان ها قرار می گیرد و جابجا هم می شود.

وکلای مدافع متهم می گوید ایرج مصداقی و اشخاص دیگر اسم عباسی را در داخل داستان های خود بعدا اضافه کرده اند. مثلا در ارتباط با مجازات گروهی در تونل ها در ۱۳۶۶ که ایرج شهادت داده که نوری گفته آنقدر شما را می زنيم تا آدم شوید. این نکته ای ست که ایرج در کتابهایش هرگز به آن اشاره نکرده است.

وکیل نوری گفت ایرج مصداقی کتابهای زیادی درباره خاطرات زندان نوشته است و ما حتی با او ملاقات مخصوصی هم داشته ایم. بسیاری از این كتابها در تحقیقات مقدماتی در بخشی به نام «قتل عام» بطور مفصل به جزئیات پرداخته است. نکته جالب این است که وکلای مدافع عقیده دارند که کتابهای مصداقی نسبت به سایر كتابهای مهم در این پرونده با جزئيات بیشتری نوشته شده و نام افراد گوناگونی در آن به چشم می خورد.

وکلای نوری توضیح دادند که بر طبق کتاب و خاطرات ایرج، ناصریان مسئولیت انتخاب و انتقال زندانیان را به راهروی مرگ داشته است. ناصریان در بخشی به شخصی به نام عادل می گوید: «اینها را به بندان ببر.» این جمله رمز خاصی برای انتقال زندانیان به محل اعدام ها در حسینیه بوده است که بعدا شاهد همین جمله را به نوری نسبت داده است.

وکیل حمید نوری در مورد شخصی به نام «حمید شش انگشتی» در زندان گوهردشت ادعا کردند که این حمید بعدها تبديل به عباسی شده است. عرب، بنات، خاکی و منتظران از جمله اسامی هستند که ایرج مصداقی در کتابهایش به آنها اشاره کرده است. جواد شخصی بوده که زندانیان را در حالیکه پوشه آبی رنگی در دست داشت، به محل اعدام ها می برد. وکیل نوری گفت:«به نظر می رسد اسامی این افراد برداشته شده و موکل ما جای همه این افراد را گرفته است.»

ایرج مصداقی بنا به گفته خودش در آبان ۱۳۶۵ به زندان گوهردشت منتقل شده است. ایرج مصداقی اولین بار موکل آنها را در پانزدهم مرداد ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت دیده است. دادستان ها می گویند در همان زمان حمید نوری در این زندان مشغول به کار شده است. این نکته ها با شهادت برخی از افراد مانند رضا شمیرانی و درکشیده تناقض دارد. وکیل نوری تاکید کرد که شادي صدر هم شهادت داده که حمیده نوری از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ در زندان قزلحصار کار می کرده است.

وکیل حمید نوری توضیح داد که به همین خاطر است که متوجه می شویم که ایرج درباره این مقطع دو ساله حضورش در زندان گوهردشت اسمی از حمید نوری در کتابش نمی آورد و به برخوردی با او نیز اشاره نمی کند.

وکیل حمید نوری گفت ایرج مصداقی در مورد انتخابات مجلس در فروردین ۱۳۶۷ گفته است که زندانیان را مجبور به شرکت در انتخابات کرده اند. ایرج می گوید این ناصریان و عباسی بوده است که آنها را به دفتر دادیاری برده و در نهايت زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. در تمام خاطرات ایرج مصداقی ناصریان و لشکری در تمام اتفاقات زندان شرکت دارند، اما عباسی بعدا به این وقایع اضافه شده است.

وکیل نوری گفت ایرج مصداقی در مورد ناصر منصور ی ادعا می کند که فلج بوده، اما بهرحال اعدام شده است. منصوری شخصی بوده که کرکره های جلوی پنجره را کج کرده است. ایرج در کتابش نوشته که پاسداری ناصر را صدا زده است، اما ناگهان در بازجویی پلیس عباسی جای این پاسدار را می گیرد و ایرج ادعا می کند که عباسی اسم ناصر منصوری را صدا زده است.

وکلای نوری معتقدند که احمد ابراهیمی و جعفر یعقوبی از جمله شاهدینی هستند که نام عباسی را بعدا به محتوای کتاب های خود اضافه کرده اند. وکلای مدافع متهم معتقدند که جعفر یعقوبی اطلاعات کتاب خود را از جایی گرفته و بعدا اضافه کرده است. آنها حتی ادعا کردند که شاید این قسمت از کتاب توسط خود یعقوبی نوشته نشده است.

وکیل نوری تاکید کرد که مهدی اصلانی هم اتفاقات عجیب و غریبی ارائه کرده است که شهادت و اعتبار شهادت و گفته هایش را برای آنها زیر سوال برده است. مهدی هم عباسی را در جاهایی نام برده است. مهدی اصلانی در دادگاه گفت که از یک فعال سیاسی است. او در یک برنامه تلویزیونی به نام میهن تی وی هم همکاری کرده است. این همان تلویزیونی است که درباره نوری بعد از دستگیری اش صحبت و را دادیار گوهردشت معرفی کرده است.

مهدی اصلانی با عباسی در ششم شهریور ۱۳۶۷ تماس داشته است. می گوید عباسی ده نفر را به راهروی مرگ برده است. دادستان ها مطمئن نیستند که مهدی واقعا موکل آنها را دیده باشد. مهدی در کتابش اسمی از عباسی نیاورده و فقط به یک نگهبان اشاره می کند. وکلای مدافع معتقدند که اصلانی با این نگهبان هیچ آشنایی نداشته است. او درباره این قسمت دقیقا در گزارش بنیاد عبدالرحمن به نگهبان اشاره کرده است.

وکلای نوری می گویند مهدی اصلانی ادعا می کند که عباسی رتبه بالایی در زندان داشته است. وکیل نوری می گوید با در نظر گرفتن همین ادعا اگر این نگهبان همان عباسی بود، مهدی حتما اسم او را آورده بود. مهدی اصلانی اسم عباسی را در کتاب خود می آورد، اما نه در زندان گوهردشت بلکه در زندان اوین. او هرگز آن «نگهبان ناشناس» زندان گوهردشت را به عباسی ربط نمی دهد.

وکیل نوری تاکید کرد که محمد خدابنده لویی در دادگاه شهادت داده است که ضربه وارده توسط عباسی باعث نابینایی چشم راست او شده است، اما در کتاب خاطراتش ناصریان را مسئول این ضربه و اتفاق ناخوشایند معرفی کرده است.

وکلای نوری در بخشی دیگر به شهادت منوچهر اسحاقی اشاره کردند. آنها معتقدند که در مورد شهادت منوچهر اسحاقی نکته مهم این است که در شهادت و اظهارات او در گزارش بنیاد عبدالرحمان برومند هرگز نامی از عباسی (حمید نوری) برده نشده است. او تنها از ناصریان صحبت کرده است. این اتفاق در مورد شهادت حسین ملکی نیز صدق می کند. او فردی است که در شهادت هایش در گزارش بنیاد برومند هرگز نامی از عباسی نبرده است.

در جایی سه روایت مختلف از اصغر مهدی زاده درباره یک اتفاق است. نکته مهم این است که اسم عباسی در هیچکدام از آنها برده نشده است. اما مهدی زاده در روایت چهارم خود که زمانش پس از دستگیری حمید نوری بوده، اسم عباسی را مطرح و اضافه می کند. وکلای مدافع متهم معتقدند که شهادت اصغر مهدی زاده فاقد اعتبار است.

وکیل مدافع حمید نوری گفت: «این شهادت ها را به هر طریقی که بررسی کنید با هم جور درنمی آیند.»

وکلای مدافع متهم: «نوع شهادت شاکیان و شاهدان و ميزان اعتبار آنها خط قرمز پرونده حمید نوری است. بخش اساسی این شهادت ها [از روی دست همدیگر] کپی برداری شده است.»

وکلای مدافع از جمع آوری اسامی، اطلاعات و مدارک و ادله کتبی کیفرخواست در تحقیقات مقدماتی و تهیه لیستی به عنوان لیست ادله اثباتی خبر داد. تمركز وکلای نوری بر تناقض هایی مانند تاریخ، محل و نوع اعدام ها بود. آنها اسم این لیست را «مدرک کاری» خود گذاشته اند.

در بخش پایانی دفاعیه نهایی وکلای مدافع نوری گفتند که اسم حمید نوری در کتاب ایرج مصداقی در سال ۲۰۰۶ آمده است. یعنی بعد از دو دهه. داستان این اتفاقات ادعایی به مرور زمان گسترده تر شده است. افرادی که به اینجا آمده اند در مورد اتفاقات تحت تاثير یکدیگر قرار گرفته اند.

وکلای متهم از اینکه مهدی اسحاقی موضوع دیدن کارت شناسایی حمید نوری را در زمان ضرب و شتم توسط او را به مدت هفده سال برای کسی تعریف نکرده و آن را در ذهن خودش حفظ کرده است، تعجب کرده اند. آنها می گویند اسحاقی شهادت داده که روی کارت شناسایی حمید نوری نوشته شده بود برادر شهید. این موضوع نیز برای وکلای متهم بسیار عجیب بنظر می رسشد. وکلای متهم می گویند مهدی اسحاقی موضوع را در بازجویی پلیس برای اولین بار اعلام می کند. در کتاب ایرج مصداقی نوشته شده که مهدی مورد ضرب و شتم قرار می دهند و مهدی را به نزد حمید عباسی و بعد به سلول انفراد می برند، اما از رویت کارت شناسایی حمید نوری توسط اسحاقی و شناسایی او به عنوان عباسی صحبتی نمی شود.

ما تمام این داستان را زیر سوال می بریم. چگونه بعد از هجده سال به ناگهان اسم حمید نوری وارد این داستان شده است؟!

وکلای متهم ادعا می کنند که شهادت ها شاکیان و شاهدان در مورد چهره و لباس و ظاهر حمید عباسی با هم متفاوت است. داشتن موی سیاه در ایران چیز غریبی نیست. وکلای می گویند انتظار ندارند که همه چیز بسیار دقیق باشد. آنها توصیفاتی که شاکیان و برخی شاهدان در مورد ظاهر عباسی کرده اند را بسیار مرتبط و متاثر از اطلاعات زیادی می دانند که پس از انتشار عکس او و پخش اطلاعاتش صورت گرفته است. أنهال مثال هایی را برای دادگاه عنوان کردند، از جمله:

- علیرضا امیدمعاف در توضیح ظاهر حمید نوری به دادگاه گفته است که اگر این حمید نوری را در دادگاه می دیدم، نمی شناختم. او می گوید حمید عباسی لباس پاسداری می پوشید و کمی از او بلندتر بود و سی و سه چهار پنج ساله بنظر می رسید. وکلای متهم می گویند دلیل اینکه دادستان ها به اظهارات این شاهد تمایلی نشان نداده اند این است که او حمید نوری را نمی شناسد.

- علیرضا اکبر سپهری و محمود خلیلی می گویند عباسی همیشه لباس پاسداری به تن داشت.

- عبدالرضا شهاب شکوهی او را لاغر و قدبلند با لباس های شخصی دیده و هرگز لباس پاسداری به تن نداشته است.

- نادر حدادی مقدم می گوید عباسی ۱۷۲ سانت و نه قوی هیکل و نه لاغر بوده است. هرگز لباس پاسداری نپوشیده و هرگز لبخند بر لبش نداشته است.

- محمد عزت جو می گوید عباسی قوز داشته است.

- روم افشام در شناسایی از طریق عکس نتوانسته حمید نوری را در عکس شماره سه شناسایی کند.

- ابوالقاسم سلیمان پور از اشنا بودن به صدای عباسی می گوید: «عباسی در ۶۷ یا ۶۸ موهای سرش شروع کرد به سفیدشدن.»

- حسن خدابنده لو توصیف کرده که عباسی پیشونی بند و دندان های جلو آمده ای داشته و همیشه لباس پاسداری بر تن داشته است. او بعدا توسط ای میل اظهارات خود را تصحيح می کند.

- حسن گلزاری تنها شخصی است که می گوید عباسی بور بوده است.

- احمد ابراهيم که خود ۱۸۰ سانت قد دارد، می گوید عباسی از من بلندتر بوده است.

- مهدی اسحاقی گفته است که گلوی عباسی بیرون زده بوده است.

- شاکیان در آلبانی از بینی عقابی در توصیف نوری استفاده کرده اند. شش نفر از هفت نفر در آلبانی برای بینی عباسی از اصطلاح «بینی عقابی» استفاده کرده اند. وکلا معتقدند که همه این افراد تحت تاثیر همدیگر قرار گرفته اند و باید به گفته های شان شک کرد. وکلای نوری معتقدندکه اینها در مورد یک شخص حرف نمی زنند.

موضع حمید نوری:

- در ارزیابی ادله اثبات باید فهمید که آیا این ادله اثباتی کافی است یا نه. در ادله اثباتی نباید جای شکی وجود داشته باشد. وکلای مدافع حمید نوری موضع خود را اینگونه بیان کردند:

«ادله اثباتی دادستان مبهم و ناقص است و کیفرخواست باطل اعلام شود. ما معتقدیم حتی احتیاج نیست تا وارد جزئیات بشویم، اما موکل ما می خواد صحبت کند. موکل ما چندین روز بازجویی شده و آشکارا توضیح داده که در کدام زندان و کجا و چند وقت کار کرده است. او توضیح داده که در اوین کار می کرده و در زمان اعدام ها در مرخصی بوده است. آتیه، دختر موکل ما هفتم مرداد بدنیا آمده است. او و اکرم یک پسر کوچک داشته اند و خانواده بسیار برای حمید نوری بسیار اهمیت دارد. توضیح حمید منطقی است و برعکس آن ثابت نشده است. پلیس سوئد سی و چهار بار از حمید نوری بازجویی کرده و موکل ما هرگز سخنان خودش را تغییر نداده است.»

وکلای نوری اضافه کردند: «در مورد تلفن موکل مان می گوییم که لیست تلفن ها اظهارات حمید را که تنها در زندان اوین کار می کرده، تایید می کند. توضیح حمید در مورد پاک کردن برخی تلفن های به زعم خودش مهم منطقی است. او شماره تلفن ۷۲۹۱ نفر را در تلفنش داشته است. ده تا از این تلفن ها با زندان گوهردشت ارتباط داشته است که اسم هیچکدام از آنها در دادگاه و كتاب های خاطرات زندانیان نیامده است. مثلا لشکری، بیاتی، رئیسی، پورمحمدی و ... در لیست تلفن های موکل ما نبوده اند. تلفن ناصریان در لیست وجود دارد،. شماره تماس شخصی به نام نیری دیده می شود که البته شماره شخصی او هم نیست. شماره مربوط به ناصریان هم شماره دفتر و محافظان اوست.»

وکیل نوری گفت: «حمید در بازپرسی پلیس اسم ناصریان را به عنوان رئیس خود اعلام و تایید کرده که او را می شناسد. نوری همچنین تماس با نیری را نیز تایید کرده است. پس این اطلاعات تازه ای نیست. هیچ اس ام اس ها به از تلفن موکل ما به زندان گوهردشت فرستاده نشده است. اکثریت اس ام اس ها به زندان اوین فرستاده شده است. در مورد اس ام اس های گروهی هم باید گفت که همگی برای دعوت به افطاری به افرادی بوده است که متعلق به زندان اوین هستند. حمید توضیح داده است که رئیسی در تلفنش متعلق به رئیس، رئیس جمهور ایراننیست. و برخی اشتباهات بخاطر اشتباه در ترجمه ها بوده. در کل هیچ چیزی بر خلاف اظهارات و سخنان حمید نوری وجود ندارد.»

وکلای حمید نوری: «کیفرخواست باید باطل اعلام شود. ادعای غرام هم باید نادیده و بی جواب باقی بماند. ما درخواست آزادی حمید نوری را داریم. ما نظر خود را در این پرونده بی مانندی که صد روز طول کشیده اعلام کردیم.»

دادستان ها پس از ارائه کامل دفاعیه نهایی وکلای مدافع حمید نوری بار دیگر اعلام کردند که در مورد اخراج متهم از سوئد هیچ محدودیتی در قوانین سوئد وجود ندارد. براساس حقوق عموم ملت ها همه چیز با هم همخوانی و این دادگاه صلاحیت دارد. دادستان ها تاکید کردند که دولت سوئد در بیست و دوم دسامبر ۲۰۲۰ اجازه تحويل اقامه دعوا را داد. این دولت به حوزه قضایی در این پرونده توجه کرده بود و با توجه به آن عمل شد.

کنت لويس، وکیل سازمان مجاهدین خلق گفت: «ما قبول داریم که در دوران قبل از اعدام ها یک درگیری بین المللی و یک درگیری غیر بین المللی بطور همزمان در جریان بوده اند. عملیات سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۷ با هماهنگی سازمان با نیروهای عراق انجام گرفت و قبول کردیم که اجازه خرید اسلحه را به مجاهدین دادند. ما کمی شیوه این هماهنگی را زیر سوال برده ایم.»

کنت لوئیس گفت: «اگر دادگاه تشخیص می دهد که درگیری مسلحانه سازمان مجاهدین خلق با رژیم ایران [فروغ جاویدان یا مرصاد] یک درگیری مسلحانه بین المللی است، ما می‌پذیریم.»

کنت لوئیس، وکیل مدافع سازمان مجاهدین خلق، در مورد صحت فتوای خمینی گفت: «فتوای خمینی را حتی مقامات بلندپایه ایران تایید کرده اند. خمینی می‌گوید مجاهدین از بدو تاسیس جمهوری اسلامی با ما در جنگ بوده اند. خمینی در همین فتوا رسما هم به درگیری مسلحانه بین المللی و هم به درگیری مسلحانه منطقه ای یا غیربین المللی اشاره می کند.»

در پایان این جلسه حمید نوری نیز آخرين دفاعیات خود را این گونه شروع کرد: «به نام خداوند حکیم و دانا. آقای قاضی سلام عرض می کنم. تمام کسانی که صدای من را می شنوید به شما هم سلام عرض می کنم. خانواده عزیزم، مخصوصا خواهر عزیزم نسبت به شما هم سلام مخصوص عرض می کنم...من هیچ حرف که انرژی منفی داشته باشد در جریان این آخرین جلسه که خیلی خوب هم برگزار شد، نخواهم گفت.»

او ادامه داد: «چند تا تشکر می کنم: اول از خدای عزیزم . ممنون ای خدا. یک رازی بین من و خدا است و فقط ما دو تا می دونیم و فعلا مطرح نمی کنم. تشکر دوم از خانواده عزیزم من این دو سال و نیم اخیر خیلی سخت کشیدند. تشکر سوم از ملت عزیز ایران و مردم عزیز کشور می کنم که در این دوسال و نیم من را همراهی و دعا کردند. باز هم من را دعا کنید. و یک تشکر خیلی زیبا و قشنگ دارم از جناب آقای قاضی توماس ساندرز و اعضاء هیات محترم دادگاه در کنار او. آقای قاضی شما دیده‌اید که من اهل چاپلوسی و تملق نیستم من فوق العاده آدم جدی نیستم. اهل شوخی و طنز هستم، اما اینجا لازم است این را بگویم آقای قاضی توماس ساندرز از شما تشکر می کنم به خاطر این مدیریت و قضاوت بی نظیری که در جریان دادگاه انجام دادید. نمی گم کم نظیر، می گویم بی نظیر. هر جا اسم شما را بیاورم منظورم هیات محترم دادگاه هم هستند.»

متهم ادامه داد: «آقای قاضی در وهله اول به شخص شما و خانواده شخص شما تبریک می گم بخاطر داشتن چینی مردی که در سيستم خانواده شان است و تبریک عرض می کنم به دولت و ملت خوب کشور سوئد و سیستم قضایی سوئد برای داشتن چینن قاضی خوب و محترم و احتمالا دیگر قضات شریفی که در سوئد هستند.»

«آقای قاضی من کلا انرژیم مثبت است. به همه قضايا با دید مثبت و انرژی مثبت نگاه می کنم. من نتیجه این دادگاه و رای این دادگاه و احتمالا رای دادگاه بعدی، - دادگاه استیناف - را رای خوبی می دانم. یک انتظار و یک امیدواری دارم که رای و تصمیم حضرتعالی و این دادگاه محترم و احتمالا دادگاه بعدی، استیناف رائی باشد که از دشمنی، کینه و نفرت در بین مردم جهان و مخصوصا دو ملت سوئد و ملت عزیز ایران بکاهد. امیدوارم رای حضرتعالی و رای دادگاه احتمالی بعدی، - استیناف - صلح و دوستی و عشق و محبت را بین مردم جهان بیشتر کند. من خیلی امیدوارم و اینشاءالله این اتفاق خواهد افتاد و حالا حرف آخرم:

«جناب توماس ساندرز همه در این دادگاه وظیفه خودشان را انجام دادند. آنچه که مصلحت بوده را بیان کرده اند. من از دست هیچکس ناراحت نیستم. دادستان های محترم و قدرتمند وظیفه شان و صلاحشان را انجام دادند.»

«وکیلای محترم شاکیان و شاهدان وظیفه شون را انجام دادند و آنچه را که صلاح دانسته بیان کردند و من از این برادران اصلا ناراحت نیستم. منظورم از برادران، دوستان است. منم به عنوان متهم و مظلوم این پرونده، دفاع که صلاح می دانستم و به نفع من و ملت عزیز ایران بود را انجام دادم.»

متهم ادامه داد: «وکلای عزیز منم کار خودشون رو انجام دادند. من از آنها راضی و ممنون هستم. آقای قاضی نیازی به تشکر من ندارید. من خودم این را می دانم. شما و اعضاء هیات محترم دادگاه وظیفه تونو انجام دادید. شما به بهترین شکل این دادگاه را برگزلار کردید و من به شما تبریک می گویم. دیگه ادامه نمی دهم که شاید شما ناراحت بشوید. کار شما قاضی توماس ساندرز عزیز و هیات محترم قابل تقدیر است. من از شما تشکر می کنم.»

نوری در پایان گفت: «دوستان و رفقا و شاکیان و شاهدان حرف و کار خودشان را کردند و حرفی که مصلحت بود را زدند. باور کنید آقای قاضی من دارم جدی صحبت می کنم. من ناراحت نیستم. دوستشون داشتم، دوستشون دارم و خواهم داشت. گفتم جزو خانواده دوم یعنی مردم شريف ایران هستند. امیدوارم این دوستان که در این پرونده شاکی و شاهد هستند، انشاءالله بیشتر فکر کنند و اگر امکان داره این دشمنی و این کینه و این عداوت را با مردم عزیز ایران و دولت و حکومت خوب ایران اگر می شه، کمتر کنند یا تمام کنند.»

حمید نوری ادامه داد: «و حالا حرف قشنگ و زیبای حمید نوری: آشتی، آشتی، آشتی. انشاءالله همه‌مون با هم بریم تو کشتی.»

این حرف حمید نوری باعث خنده برخی از حاضران در دادگاه شد. حمید نوری در واکنش گفت: «چرا این حرف باید خنده دار باشه. ببین چقدر این حرف من معنی دارد. با تشکر از قاضی دادگاه توماس ساندرز و هیات محترم دادگاه. خدانگهدار مردم عزیز ایران. حمید نوری معروف به حمید عباسی کشور خوب سوئد دادگاه استکهلم. خدانگهدار ملت شریف ایران.»

قاضی دادگاه از همه مخصوصا مترجمان دادگاه تشکر کرد. حکم بیست و سوم تیر ۱۴۰۱ صادر می شود. قاضی گفت که اطلاعات بیشتر بعدا اعلام خواهد شد. او گفت حمید نوری بخاطر ریسک فرار و براساس قانون باید به صورت اجبار در بازداشت باقی خواهد ماند تا روز صدور حکم، اما دادستان‌ها دیگر حقی برای ایجاد محدودیتی در بازداشتگاه نخواهد داشت.

XS
SM
MD
LG