مذاکرات جمهوری اسلامی ايران و کشورهای موسوم به ۱+۵ (ايالات متحده، روسيه، بريتانيا، فرانسه، چين و آلمان) وارد آخرين مرحله خود پيش از موعد سوم آذر شده است.
پروفسور نجمالدين مشکاتی، کارشناس امور اتمی، در مقالهای که در هافينگتونپست از وی منتشر شد میگويد، به نظر میرسد بزرگترين مانع، توافق بر سر ظرفيت غنیسازی اورانيوم ايران است. ايالات متحده نمیخواهد ايران بيش از حداکثر ۴ هزار سانتريفيوژ فعال داشته باشد، در حالیکه جمهوری اسلامی میخواهد همه ۱۹ هزار سانتريفيوژی را که تاکنون نصب کرده را نگاه دارد و حتی بر آن بيافزايد. از آيتالله علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ايران نقل شده که وی اظهار تمايل کرده ايران حتی تا ۱۰ برابر تعداد کنونی سانتريفيوژ فعال داشته باشد.
جمهوری اسلامی میگويد به غنیسازی اورانيوم در «سطح صنعتی» نياز دارد تا بتواند سوخت تنها نيروگاه فعالی که روسيه در بوشهر ساخته، و دست کم دو نيروگاه ديگر را، تامين کند که قرار است در همان منطقه ساخته شود. با این حال، اعضای ۱+۵ در مورد ظرفیت غنیسازی اورانیوم بیش از حد ایران نگرانیهای جدی دارند. آنها میگويند قصد ایران برای تولید سوخت بوشهر بطور مستقل تا سال ۲۰۲۱ ميلادی نه تنها غیرضروری بوده و از نظر اقتصادی مقرون بهصرفه نيست، بلکه از لحاظ تکنیکی نیز غيرعملی، از نظر قانونی سوال برانگیز، و از نظر چارچوب زمانی غیرواقعی است. اگر ایران به نحوی موفق شود سوخت را بطور مستقل توليد و در بوشهر بکار بگیرد، احتمالا مسائل ایمنی مهمی بوجود خواهد آمد. علاوه بر این، کشورهای ۱+۵ معتقدند چنانچه تهران تصميم به ساختن بمب اتمی بگيرد، این سطح از ظرفیت غنی سازی، زمان دستيابی به بمب را کوتاه میکند.
ایران بنا به دلایلی چون خودکفایی برای اطمینان از تامین سوخت هستهای، حفظ آبرو، و هزینههايی که تاکنون متحمل شده و امثال آن، مصمم به حفظ و رشد ظرفیت غنیسازی اورانیوم خود است و مايل نيست اورانیوم با غنای پائین خود را به کشور دیگری، مثلا روسیه، برای تولید سوخت منتقل کند. از سوی ديگر، کشورهای ۱+۵ بنا به دلايلی چون حفظ هژمونی، عدم اعتماد به حاکمان ايران، و بيم از گسترش فناوری هستهای، و غيره، مصمم به محدود کردن و کنترل سفت و سخت این ظرفیت هستند.
از این رو، پروفسور نجمالدين مشکاتی راه حل مشترک بهینهای را برای این مشکل آزاردهنده، يعنی وجود دو هدف بهظاهر متفاوت، پيشنهاد میکند که مبتنی بر طرح راه اندازی «سرمایه گذاری مشترک تولید سوخت ايران و ۱+۵» در خاک ایران است. عملکرد و هدف اين سرمايهگذاری مشترک تبديل مستقيم اورانیوم غنی شده در داخل کشور به میله های سوخت خواهد بود، که پس از آن میتواند یا در نيروگاههای ایران مورد استفاده قرار گيرد، يا صادر شده و نزد نیروگاههای هستهای مختلف در سراسر جهان به فروش رسد.
ایران مانند هر کشور دارای نیروگاه هستهای در جهان، درمورد امنیت، قیمت و اطمینان بلندمدت از عرضه سوخت برای نيروگاه خود نگرانیهايی دارد. ايران مانند هر مارگزيدهای که از ريسمان سياه و سفيد میترسد، بیاعتمادی شديدی نسبت به نيات و اهداف غرب دارد. مهمترين نگرانی ايران از عدم دسترسی به سوخت برای فعاليت نيروگاه است. بنا به پژوهش جديدی از آکادمی ملی علوم و شورای تحقيقات ملی در آمريکا، هيچ مکانيسم واحدی برای حصول اطمينان از عرضه سوخت اتمی وجود ندارد که بتواند خواستهها و نيازهای مشروع همه کشورها را برآورده سازد. نيازها و الزامات هر کشور يا منطقهای متفاوت است.
شواهد فراوانی وجود دارد مبنی بر اينکه بازار جهانی سوخت اتمی در حال رشد است. از اين رو، «سرمایه گذاری مشترک تولید سوخت ايران و ۱+۵» نه تنها به عنوان یک راهحل بهینه برای ایران جذاب است، بلکه سرمایه گذاری تجاری بسيار خوبی با بازده بالا در آینده برای همه سرمايهگذاران خواهد بود. طبق برآوردها، تقاضاهای جهانی برای اورانيوم در ده سال آينده ۴۸درصد رشد خواهد کرد و گفته میشود رشد تقاضا بين سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰ میلادی بيش از ۲۳ درصد خواهد بود. بهعلاوه، بنا به بررسیها و پيش بينیهای رسمی آژانس بین المللی انرژی اتمی وابسته به سازمان ملل متحد، تضمينی برای عرضه اورانيوم در آينده وجود ندارد، و اگر تاسيسات توليدکننده اورانيوم مورد نياز نيروگاههای جهان با حساب و طبق زمان بندی مورد نياز گشايش نيابند، کمبودهای جدی اورانيوم میتواند دردسرساز باشد.
بهنظر میرسد در چند دهه آینده نیروگاههای هستهای متعددی در منطقه خلیج فارس تاسيس خواهند شد، و خليج فارس در حال تبدیل شدن به بازار اصلی جهان برای فروشندگان نيروگاههای اتمی است. هم امارات متحده عربی و هم عربستان سعودی در نظر دارند نیروگاههای اتمی خود را تا سال ۲۰۲۰ میلادی عملياتی کنند. امارات متحده عربی قراردادی برای ساخت ۴ نيروگاه با يک کنسرسيوم کره جنوبی بسته است که انتظار میرود تا ۲۰۱۸ عملياتی شوند. عربستان سعودی از نقشههايی برای ساخت ۱۶ نيروگاه برق هسته ای در ۲۰ سال آينده پرده برداشته است. دیگر کشورهای خلیج فارس برای ساخت نيروگاههايی به منظور توليد برق و شيرين کردن آب دريا ابراز علاقه کردهاند.
نجمالدين مشکاتی در ادامه این مقاله میگويد، با نصب احتیاطهای مناسب ایمنی، مقررات فنی و موافقتنامههای صدور مجوز، سوخت نیروگاههای اتمی آينده در خليج فارس بهطور بالقوه می تواند توسط «سرمایه گذاری مشترک تولید سوخت ايران و ۱+۵»عرضه شود.
یکی دیگر از محصولات فرعی قابل توجه و مثبت راه حل يا مکانیزم «سرمایه گذاری مشترک تولید سوخت ايران و ۱+۵» این است که کارآمدترین کنترل در امور فناوری را از طریق یکپارچه سازی نظاممند فناوری یک کشور با کشورهای دیگر به دست میدهد به طوری که هیچ جزئی از سیستم نمیتواند مستقل از سیستمهای ديگر عمل کند. ادغام تنگاتنگ، وابستگی و همبستگی بین فناوریهای کشورهای مختلف امر نظارت، کنترل، و اطمینان بیشتر نسبت به سیاست اعمال محدودیت و تحریم اقتصادی و تکنولوژی را فراهم میکند. این رویکرد، که براساس تعامل و یکپارچهسازی زیرساخت تکنولوژیکی ایران قرار دارد، به جای انزوای بیشتر و تحریم ايران، بهمنزله تغییر پارادایم در سیاست خارجی است. چنين رویکردی، نه تنها خطر تصادفات و حوادث اتمی را کاهش میدهد، بلکه همچنين روش بسیار مطمئنتر و موثرتری برای اعمال کنترل بوده، و امکان تائید دقیق از فناوری هستهای را برای آینده فراهم میکند.
آقای نجمالدين مشکاتی در پايان مقاله اينطور نتيجه گيری می کند که، استقرار طرح «سرمایه گذاری مشترک تولید سوخت ايران و ۱+۵» در خاک ایران، برای مشکل پیچیده ظرفیت غنیسازی اورانیوم توسط ایران و نگرانی کشورهای عضو گروه ۱+۵ در مورد آن، راه حل مشترک بهينهای فراهم می کند که به لحاظ سياسی درست و عملی است.
------------------------------------
پروفسور نجم الدين مشکاتی، کارشناس امور هسته ای واستاد دانشکده مهندسی راه و ساختمان و محيط زيست دانشگاه کاليفرنيای جنوبی در لس آنجلس است.