کمیته «همبستگی با جنبش کارگری ایران» در بریتانیا در بیانیهای در مورد کشته شدن ۵۲ کارگر معدن معدنجوی طبس در استان خراسان جنوبی، آن را «کشتار» نامید و تاکید کرد که انفجار روز ۲۱ شهریور در این معدن «ناشی از بی توجهی کارفرمایان و دولت» بوده است.
این کمیته مستقر با تاکید بر این نکته که انفجار معدن، «یک اتفاق طبیعی و غیرمنتظره» نبوده است، نوشت که «جان طبقه کارگر» برای کارفرما و حکومت ایران ارزشی ندارد.
اشاره به نهاد مدنی به سخنان احمد میدری، وزیر کار، بود که در مدت بسیار کوتاهی از انفجار معدن گفت که این حادثه قابل پیشبینی نبود.
این سخنان موج انتقادها را به همراه داشت و برخی از رسانهها و نیز تشکلهای کارگری حکومتی هم آن را رد کردند.
کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران همچنین به «آمار بالای کشته شدن کارگران در حوادث معدنی، ساختمانی، صنایع شیمیایی و پتروشیمی و کارگران کوره های ذوب فلزات» اشاره کرد و افزود که این آمار «نشان از ادامه این کشتار دسته جمعی دارد.»
در این بیانیه با اشاره به وادار کردن کارگران معدن معدنجو به ادامه کار به رغم هشدارشان نسبت به نشت گاز و نیز همبستگی مردم از جمله معلمان و بازنشستگان با کارگران و درخواستشان برای «اجرای عدالت» گفته شده است: «ما در کمیته همبستگی با جنبش کارگری ایران به خانوادههای کارگران تسلیت میگوییم و این بی توجهی به جان کارگران و عدم رعایت نکات ایمنی در محل کار را محکوم می کنیم.»
همبستگی با جنبش کارگری ایران «از دولت ایران و سیستم قضایی ایران» خواست که برای جبران غرامت به خانواده همه کارگران پاسخگو باشند و از وزارت کار در ایران نیز خواست اصول ایمنی کار را در همه محیطهای کار اجرا کند.
اخیرا کانال تلگرامی «افکار نفت» از محتمل بودن بروز حادثه در سکوها و پالایشگاه های گازی ایران خبر داد و نوشت: دلیل این پیشبینی، عدم رسیدگی و نوسازی تجهیزات، خوردگی شدید، از کار افتادگی درصد زیادی از سنسورهای تشخیص گاز، عدم تامین قطعات و ساده پنداشتن کار روی سکو و پالایشگاه از طرف مسئولین است که میتواند بحران آفرین باشد.
در همین حال، فعالان و تشکلهای کارگری و صنفی به شدت از حکومت ایران به دلایلی مانند بی توجهی به ایمنی محیط کار، و همچنین رفتارهای انجام شده در قبال خانوادههای دهها کارگر کشته شده انتقاد کردهاند.
این انتقادها باعث شده است تا دولت مسعود پزشکان تلاش کند تا پس از گذشت چندین روز، با اعلام انجام اقداماتی، از جمله کمکهای مالی به خانواده های قربانیان، از موج انتقادها بکاهد.
در این حال، دبیرکل کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری با ابراز تأسف عمیق از فاجعه انفجار در معدن زغال سنگ معدنجوی طبس و همدردی با خانوادههای قربانیان اعلام کرد که این کنفدراسیون در حال هماهنگی با دیگر سازمانهای جهانی کارگری برای رسیدگی به نقض گسترده حقوق کارگران و اتحادیههای کارگری در ایران است.
لوک تریانگل بر لزوم دستیابی به اطلاعات مستقل و جامع درباره پیگیری دولت در مورد انفجار طبس و گامهای برداشته شده برای اجرای کنوانسیونهای ایمنی و بهداشت محیط کار تاکید کرد و افزود که این اطلاعات برای تلاشهای مستمر کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری در جهت نظارت و پاسخگو نگه داشتن دولت ایران ضروری است.
او این سخنان را در پاسخ به نامه کنفدراسیون کار ایران – خارج از کشور اعلام کرد. این تشکل در نامه به اتحادیهها و سازمانهای کارگری بینالمللی، خواستار واکنش فوری و تلاش برای تحقیقات مستقل برای روشن شدن دلایل این فاجعه شده بود.
پیش از این هم سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در بیانیهای نوشته بود: «آن چه مسلم است، تحقیقات کامل و مستقل برای محرز شدن از دلایل این انفجار (که نشت گاز در یکی از کارگاههای شرکت زغالسنگ معدنجوی طبس اعلام شده است) به طور دو فوریتی باید صورت بگیرد. اما شکی نداریم که عدم رعایت استانداردها و مقررات ضروری در مورد ایمنی محیطهای کار و حوادث ناشی از کار و به طور مشخص در مورد کار در معادن، از عوامل اصلی این انفجار فاجعه بار و خون آلود بوده است.»
اتحادیه آزاد کارگران ایران هم «مسئولیت مستقیم کشتار هولناک کارگران معدنجو» را متوجه حکومت جمهوری اسلامی دانسته و گفته بود: کارگران معدن معدنجو «در حالی در مسلخ تضمین سودهای نجومی حکومت و رانتخواران حکومتی جمهوری اسلامی قربانی شدهاند» که هیات وزیران در هفتم مرداد سال جاری «شرط الزام به ارائه گواهینامه تایید صلاحیت ایمنی توسط پیمانکاران را از اسناد مناقصه حذف کرد.»
این مصوبه از سوی محمدرضا عارف، معاون اول مسعود پزشکیان، امضا شد و به رغم انتقادهای گسترده، به ویژه پس از انفجار معدن معدنجو و کشته شدن ۵۲ کارگر، لغو نشده است.
شورای بازنشستگان ایران نیز در بیانیهای با عنوان «معادن ایران بوی مرگ می دهند» نوشته بود: «ایران با تقریباً یک درصد از جمعیت جهان بیش از ۷ درصد از کل ذخایر معدنی جهان را در اختیار دارد؛ ثروتی معادل ۲۷ تریلیون دلار! ثروت عظیمی است! از این رو می توان درک کرد که چگونه پیمانکاران بخش خصوصی از طریق لابی و رانت بر این معادن مالک شده و به راحتی و با بهرهبرداری از نیروی کار معدنکاران به هزارانمیلیارد ثروت یورش میبرند.»
این تشکل صنفی بازنشستگان خواستار آن شده بود که «مسببان» انفجار «در پیشگاه نمایندگان واقعی معدنکاران و خانوادههایشان محاکمه شوند تا مشخص شود که کجا و چگونه برای تامین منفعت بیشتر با جان مردم بازی کردهاند.»
همچنین شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نوشت که «بیشک این اتفاقات را نمیتوان سانحه و حادثه نامید» و نوشته بود: «فقدان ایمنی کار و تجهیزات پیشرفته برای کاهش هزینه سرمایهسالارانه از کارگران قربانی میگیرد» و خواستار آن شده بود که «کمیته حقیقتیابی برای بررسی این فاجعه با حضور نمایندگان واقعی کارگران تشکیل گردد و عاملان و مسببان این فاجعه هولناک شناسایی شده و مجازات شوند.»