یک وبسایت نزدیک به «سازمان اطلاعات سپاه» سفیر انگلیس در ایران را به عاملیت مستقیم در مسمومیتها متهم کرد و مدعی شد: «باشگاه چرچیل یک روش انگلیسی است که در آن از دانشآموزان برای اجرای عملیاتهای مختلف تروریستی سود برده میشد.» مشرقنیوز در ادامه نوشته است: «برخی کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که حضور علنی سفیر انگلیس در پروژه مسمومیت دانشآموزان را باید روی همین خط تفسیر کرد.»
بنابر ادعای مشرق نیوز «مروری بر تحرکات موجود پس از اجرای پروژه امنیتی مسمومیت دانشآموزان نشان میدهد که سرویس اطلاعاتی دشمن و شبکه مادر خرابکاری از خط تشویش اجتماعی بهمنظور تست کردن شبکه بازیابی اغتشاشات استفاده کرده است.»
این رسانه نزدیک به نهادهای امنیتی نوشته است: «باشگاه چرچیل در ایران با عنوان باشگاه شکاری نیز مشغول به فعالیت است، این نام برگرفته از نام محسن شکاری یکی از لیدرهای اصلی اغتشاشات است که با تشکیل هسته تروریستی در خیابان چاقوکشی میکرد.»
ایرنا، خبرگزاری رسمی دولت نیز از قول «غلامعلی افروز استاد دانشگاه تهران» در خصوص مسمومیت سریالی دانش آموزان نوشت: «اتفاق رخ داده در برخی مدارس دخترانه کشور در واقع، مسمومیت نیست بلکه متاثر از یک حساسیت روانشناختی و زیستی است.»
ایرنا به نقل از این استاد دانشگاه مدعی شده است: «این اقدامات توسط معاندان نظام انجام میشود؛ دختران را برای این موضوع انتخاب کردهاند، چون حساسیت بیشتری نسبت به پسران دارند و اسپریهای خوشبو کننده هم میتوانند دانش آموزان را دچار سوزش گلو و سرگیجه کند.»
هرچند در سه ماه گذشته امنیت جانی و روانی دانشاموزان و خانوادهها در معرض خطر قرار گرفته است اما این خبرگزاری میگوید: «وضعیت امنیت کشور قابل قبول است.»
دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجهنصیرالدین طوسی نیز در روز بیستم اسفندماه در بیانهای علیه «حملات شیمیایی به دانشآموزان» دختر نوشتند: «آیا هنوز هم میخواهیم به فرزندانمان آموزش بدهیم که مدرسه خانه دوم شماست؟؟ تعریف شما از خانه چیست؟ آیا خانه بجز با امنیت و آرامش معنا پیدا می کند؟ چطور قرار است در چنین فضای رعب آوری به کودکانمان آموزش داده شود در حالی که در تامین امنیت جانی آنها ناکام ماندهاید؟»
در این بیانیه آمده است: «روش نخ نمای انداختن تقصیرات به گردن هرکسی جز خودتان را کنار بگذارید و با چشم باز به وضعیتی که امروز گرفتار آن هستیم نگاهی بیندازید. متاسفانه جایگاه مدیریت در کشور ما آنچنان بیدلیل تقدیس شده و از مردم فاصله گرفته است که حتی نمیتوانیم خودمان را جزئی از این سررشته داران امور تصور کنیم.»