نیویورک تایمز در مقاله ای که امضای هیئت تحریریه این نشریه را برخود دارد، مینویسد دخالت نظامی در یمن به رهبری عربستان سعودی اکنون از آنچه به صورت جنگی داخلی میان فرقه های سنی و شیعه اسلامی بود فرامیگذرد و به طرزی خطرناک به کارزار منطقهای وسیعتری تبدیل میشود که ایران را نیز به درون می کشاند. این اقدام عربستان در عین حال می تواند هرآن امیدی را که به ایجاد ثبات در یمن می رفت، نقش بر آب سازد. یمن، حتی پیش ازآن که سعودی ها و مؤتلفان عربش آن را بمباران کنند، در کارخود درمانده بود. روز سه شنبه کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل هشدار داده بود که این کشور در آستانه فروپاشی است.
مقاله نیویورک تایمز که نظرگاه هیئت تحریریه این نشریه را منعکس می کند، می نویسد عربستان به جای بمباران یمن بهتر بود قدرت و نفوذ خود را در هموار کردن راه مذاکرات دیپلماتیک برای یافتن بهترین و باثباتترین راه حل برای یمن به کار میبست .
هفته گذشته عربستان سعودی، پس از آن که حوثیان یمنی - که از حمایت ایران برخوردارند- دولت مورد حمایت سعودی ها را برانداختند و بخش های وسیعی از این سرزمین را در اختیار گرفتند، دست به دخالت نظامی در این کشور زد. حکومت سنی عربستان سعودی با نگرانی روزافزون شاهد گسترش تدریجی نفوذ ایرانِ شیعی در منطقه است، که از لبنان تا سوریه و عراق را دربرمیگیرد، و بیم از آن دارد که دامنه این نفوذ به یمن، که کشوری با اکثریت سنی است، بگسترد.
احتمال دستیابی به توافقی میان ایران با آمریکا و دیگر قدرت های بزرگ جهان بر سر محدودکردن برنامه اتمی ایران، خود مایه خوف بیشترسعودیها و دیگر حکومتهای سنی منطقه شده است، تا آنجا که بیپرده و غیرمسئولانه از توسعه برنامههای اتمی خود سخن میگویند. عربستان در عین حال همراه با دیگر کشورهای سنی دست به تشکیل ائتلافی نظامی زده است که پیشبینی می شود حدود ۴۰ هزار نیرو در اختیار داشته باشد- تا با آن به مصاف اسلامگرایان افراطی و ایران برود، که همین نیز خود بر تنشهای منطقه میافزاید.
نیویورک تایمز می نویسد، البته نگرانی عربستان سعودی و دیگر دولتهای عرب سنی از سیاستهای نفاقافکنانه و گاه بیرحمانه ایران در منطقه موجه است – مانند کمک کردن به حفظ بشار اسد در قدرت به رغم جنگی داخلی که تاکنون به هلاک بیش از ۲۰۰ هزار تن از مردم سوریه که اکثرشان سنی هستند، منجر شده است. با این همه، دولت های عرب نیز در هیزمکشی برای دامنزدن به آتش افراط گرایان و ایجاد ناآرامیهای منطقه ای کارنامه ای پرفراز و نشیب دارند. به نظر میرسد که واکنش سعودیها در مورد نقش ایران در یمن – که به گفته مقامهای آمریکایی تنها به کمک مالی به حوثیان محدود می شود-بسیار مبالغه آمیز است.
یمن دهه هاست که با مشکلات روبروست و این مشکلات هردم پیچیده تر می شوند. به مدت چندین سال پایگاه القاعده در شبه جزیره عربی بوده و هم اکنون یکی از فعالترین و مرگبارترین هم پیوندان این گروه است.
حوثیان، برخلاف القاعده ای ها، بومیان یمن اند و نمی توان آنان را با نیروی نظامی شکست داد، مگر آن که سراسر کشور را ویران کرد. شاهزاده سعود الفیصل، وزیر خارجه سعودی، روز سه شنبه با تاکید بر تعهدی نامحدود گفت، حملهها به رهبری سعودی تا زمان «بازگشت امنیت، ثبات، و اتحاد» به یمن ادامه خواهد داشت. اما تنها با بمباران نمی توان از عهده این کار برآمد. و عربستان سعودی هم گزینه حمله زمینی را، باوجود ناکارآمدی نیروهایش در این گونه نبردها و به ویژه کمبودهایش در برابر حوثیان که جنگدیده اند و ناهمواریهای سرزمین خود را خوب میشناسند - رد نکرده است.
از سال ۲۰۰۴ تاکنون، حوثیان در بیش از شش کارزار داخلی شرکت کرده و هنوز ازپانیفتادهاند. بمباران سعودیها تاکنون نتایجی تأسف بار به بارآورده است: به گفته امدادرسانان، در یکی از این حمله ها،دست کم ۴۰ تن از پناه آوردگان به یک اردوگاه آوارگان کشته شدند.
نیویورک تایمز این اقدام عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب را که به نوشته این مقاله به بروز جنگ داخلی میانجامد و راه را برای جنگ شیعی- سنی گسترده تری با ایران هموار می کند، اشتباهی فاجعه آمیز خوانده است و می نویسد، بر پرزیدنت اوباماست که این واقعیت را بر رهبری سعودی روشن سازد. باراک اوباما به عنوان یکی از مورد وثوق ترین متحدان عربستان باید از نفوذ خود برای تشویق همه طرفها به رویآوری به راه حل سیاسی استفاده کند– تا هم از گسترش دامنه جنگ جلوگیری شود و هم یمن فرصتی برای ثبات سازی به دست آورد.