مجله آمریکایی «تایم» زنان ایرانی را به دلیل «مبارزه برای آزادی» به عنوان «قهرمانان سال» برگزیده است.
آزاده معاونی، نویسنده ایرانیتبار یادداشت مربوط به قهرمانان امسال را نوشته و روایتهای چندین زن ایرانی از داخل ایران را که از نام مستعار استفاده کردهاند بازتاب داده است.
یادداشت خانم معاونی با روایت «دختران خیابان انقلاب» و ویدا موحد و پس از او نرگس حسینی آغاز میشود و سپس به اعتراضات پس از کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت پلیس، که به «ادامهدارترین خیزش در تاریخ ۴۳ ساله جمهوری اسلامی منجر شد» میپردازد.
او همچنین زندگی خود در ایران را شرح داده و به ستونی که در مجله «تایم» تحت عنوان «جهاد رژ لب» مینوشت اشاره کرده است. او توضیح داده است که چه طور در آن زمان، زنان با پوشیدن رنگهای درخشان و مانتوهای تنگتر و کوتاهتر، قوانین را زیر پا میگذاشتند و به نوعی «نافرمانی مدنی» میکردند.
در این یادداشت، چندین عکس گرفته شده توسط فروغ علایی، عکاس خبری ایرانی، نیز گنجانده شده و زیر هر کدام روایتی از یک زن ایرانی نوشته شده است.
بیتا، پرستار ۳۰ ساله، از زندگی دوگانه و پرتناقض در بیمارستان و خارج از بیمارستان میگوید و اینکه چطور به آینده امیدوار است.
اسما ۲۵ ساله روزی در تهران حجاب خود را برداشت و گل و یادداشتی دریافت کرد که روی آن نوشته شده بود: «ممنونم که با گیسوی رهایت شهر را زیبا میکنی.»
بهین بلوری ۲۸ ساله و خواهرش ثمین ۲۱ ساله که ترانه ایتالیایی «بلا چاو» را در شروع اعتراضات ایران بازخوانی کردند نیز راوی یکی از تجربهها هستند. این دو خواهر هشت سال پیش خوانندگی را به صورت حرفهای در ایران آغاز کردند، اما آواز خواندنشان در ایران ممنوع است. بهین گفته است: «ما هرگز از رویاپردازی دست نمیکشیم و این رویاها هستند که به ترانههایمان راه پیدا میکنند.»
شیما، ۳۲ ساله، در زمینه مالی-اقتصادی فعالیت میکند؛ بخشی که بیشتر مردان در آن فعال هستند. او میگوید: «من به خودم و زنان کشورم افتخار میکنم که شجاعتر از هر مردی در جهان از حقوق خود دفاع میکنند.» شیما میگوید که از داشتن حجاب اجباری در اماکن عمومی و محل کار خودداری میکند و به نظر او این بهترین راه برای «احقاق حق» است.
پروا کارخانه، نقاش ۳۵ ساله، در آثارش بر زنان و سلفپرتره تمرکز دارد و اغلب درگالریها مجبورش میکنند تا نقاشیهایش را با پارچه بپوشاند. او میگوید: «از کودکی نقاشی را شروع کردم اما ۱۵ سال است که این کار را به صورت حرفهای انجام میدهم و همیشه سعی کردهام با آثارم خود را بیان کنم. پروا ابراز امیدواری میکند که هر چه زودتر خواستههای زنان برآورده شود.
معصومه، ۶۰ ساله نیز میگوید: «من به حجاب اعتقاد دارم و از ۹ سالگی آن را رعایت میکنم. دخترم به حجاب اعتقاد ندارد، اما باید حجاب بگذارد.» او میگوید امیدوار است نوه هفت سالهاش بتواند در انتخاب سبک زندگیاش آزاد باشد.
آزاده معاونی در این یادداشت توضیح میدهد که آنچه در ایران اتفاق میافتد ممکن است آشنا به نظر برسد، اما در حقیقت متفاوت است. چرا که امروز آرزوهای تمام کسانی که به دنبال تغییر بودهاند در شعار «زن، زندگی، آزادی» متبلور شده است و این «انقلاب فمینیستی» نارضایتیها و مطالبات مختلف کل جامعه ایران را دربرمیگیرد.
خانم معاونی این پرسش را مطرح میکند که ایرانیان حاضرند چقدر هزینه متحمل شوند تا به خواستههای خود تحقق بخشند و تأکید کرده است که این سوال توسط خود ایرانیان در داخل کشور پاسخ داده خواهد شد.