رادنی کینگ- شهروند سیاهپوستی که کتک خوردنش از چهار مأمور پلیس سفیدپوست لس انجلس به شورشی شش روزه انجامید، بامداد یکشنبه هفدهم ژوئن در ۴۷ سالگی درگذشت. پلیس لس انجلس اعلام کرده که نشانی از قتل نیافته است.
جنازۀ کینگ کف استخر خانه اش درلس انجلس پیدا شد. خانه ای که وی با نامزدش در آن زندگی می کرد.
او آخر آوریل سال ۱۹۹۱ از پلیس لس انجلس کتک خورد و ویدئوی این کتک خوردن- که به عنوان نشانی از اعمال خشونت پلیس آمریکا برضد سیاهان مطرح شد- به شکلی گسترده انتشار یافت و کینگ به نماد شاخص این خشونت بدل شد.
درپی انتشار این ویدئو، شورشی شش روزه به نشان اعتراض به خشونت نژادی علیه سیاه پوستان، لس انجلس را فراگرفت و به مرگ پنجاه و پنج نفر، و زخمی شدن دهها تن انجامید و ششصد ساختمان را در جای جای این ایالت آمریکا ویران کرد. رادنی کینگ به دنبال این رویدادها، در یک نشست خبری پرسشی را طرح کرد که بی درنگ، بخشی لاینفک از فرهنگ آمریکا شد: «می توانیم با هم کنار بیاییم؟»
شورشهای ضد خشونت لس انجلس درسال ۱۹۹۲- یک سال پس از اعمال خشونت علیه رادنی کینگ- آن ایالت را فراگرفت. خود او کسی بود که خواهان برقراری دوبارۀ آرامش شد.
زندگی رادنی کینگ معجونی بود از اعتیاد به الکل و مواد مخدر، بازداشتهای متعدد و شهرت ناخواسته ای که درپی این بازداشتها و اساساً به سبب آنها، پیدا کرد.
او در کتاب خاطراتی که نوشت، به چالشهایی پرداخت که طی زندگی اش با آنها روبه رو بود، و نیز در گفتگوهای گوناگون گفته بود که هرگز نتوانسته شغلی ثابت بیابد. همین آوریل گذشته- کمتر از دو ماه پیش- آقای کینگ طی مصاحبه ای با روزنامۀ لس انجلس تایمز گفت: «مردم از من انتظار دارند که مثل ملکوم اکس یا مارتین لوترکینگ یا رزا پارکس باشم و مثل آنها زندگی کنم. بهتر بود بیشتر شبیه این شخصیتها رفتار می کردم و خودم را از دردسر دور نگاه می داشتم، اما آدم همیشه نمی تواند مطابق انتظارات دیگران رفتار کند.»
رادنی کینگ در لس انجلس، آوریل ۲۰۱۲
آقای کینگ زمانی هم گفت که وکلا و سیاستمداران کوشیده اند تا «معتادی کتک خورده و سرگردان» را به نماد حقوق مدنی بدل کنند.
با این وصف و به رغم بی میلی خودش، رادنی کینگ را گزیری از این برچسب نبود. درپی مرگ وی، بسیاری از شخصیتهای فعال حقوق مدنی گفته اند که تاریخ آمریکا، کتک خوردن و شیوۀ واکنش رادنی کینگ را به عنوان شاخص پایان یافتن خشونت بی سبب علیه سیاهان، ثبت کرده است.
در اواخر عمر، به نظر می رسید که خود کینگ هم به این نقش معترف شده بود؛ آن هنگام که گفت کتک خوردن وی، جهان را به جایی بهتر بدل کرده و درهای بسیاری را به روی خیلیها گشوده است. او حتی گفت که اگر آنچه بر او رفت، اصلا روی نداده بود، باراک اوباما به ریاست جمهوری نمی رسید. او افزود که می داند چهره اش همواره تصویر روی پوستری خواهد بود که خشونت پلیس را نشان می دهد، اما او تصور می کند که این تصویر، پیام صلح و آرامش را دربردارد.
رادنی کینگ در کتاب خاطراتش- که همزمان با بیستمین سالگرد شورشهای شش روزۀ لس انجلس منتشر شد- نوشته که هنوز هم هر از گاه الکل می نوشیده و مواد مخدر مصرف می کرده است، اما نامزدش- سینتیا کِلی- به وی کمک فراوان کرده تا بهبود یابد، و افزوده بود که اکنون در حال یافتن راه درست و شیوۀ بهتری برای زندگی است.
کینگ گفته بود که به رغم دریافت پیشاپیش مبلغی برای نوشتن کتابش، ورشکسته و مقروض است. نام کتاب وی «سفرم از شورش تا رهایی» است. او به دست خود استخری در خانه اش ساخته بود و بر کاشیهایش تاریخ کتک خوردنش توسط مأموران پلیس را حک کرده بود.
وی که درپی سالیان، اثر جراحاتش مشهود بود، موقع راه رفتن می لنگید. آقای کینگ ماهیگیری و شنا کردن را اسباب آرامش اعصابش می خواند.
کتک خوردن رادنی کینگ از پلیس در سال ۱۹۹۱، به سبب سرقت و خلافکاری اتفاق افتاد و انتقادی که به پلیس لس انجلس شد، زیاده روی در اعمال زور علیه وی بود که به عنوان نشانی از تبعیض نژادی طرح شد. کینگ که به اتهام سرقت زندانی شده بود با قرار وثیقه موقتاً رها شد. او سپس در حال رانندگی با سرعت ۱۶۰ کیلومتر با دو سرنشین در اتومبیلش، توسط پلیس متوقف شد. وی سپس اقدام به فرار کرد، پلیس او را دستگیر کرد و با باتون عادی و برقی کتک زد و او را زیر لگد گرفت. او طی گفتگوهای اخیرش- کوتاه مدتی پیش از مرگ- گفت که موقع کتک خوردن، خود را در دو قدمی مرگ حس می کرده است.
بسیاری می اندیشدند که با پخش گستردۀ ویدئوی درگیری پلیس با این شهروند سیاهپوست، آن چهار مأمور پلیس مجازات خواهند شد، اما با داوری هیأت منصفه ای که تمامی اعضای آن سفیدپوست بودند، سه تن از آنان تبرئه شدند، و این، منتج به آغاز یکی از وسیعترین شورشهای تاریخ آمریکا شد و بیش از یک میلیارد دلار خسارت به لس انجلس وارد کرد.
درپی این اعتراضها، دو تن از چهار افسر پلیس هریک به دوسال زندان محکوم شدند و به رادنی کینگ نیز سه میلیون و هشت هزار دلار پرداخت شد. وی قسمت عمدۀ این مبلغ را به وکلایش داد، بخشی از آن را برای خرید و فروش اتومبیل، و باقیماندۀ آن را برای خریدن خانۀ محقری که درآن زندگی می کرد، مصرف کرد.
رادنی کینگ دوبار ازدواج کرده بود و سه فرزند دختر داشت، طی دوران زندگیش بارها به جرم رانندگی در حال مستی به زندان افتاد، یک بار به اتهام کتک زدن همسر و فرزندش بازداشت شد، و چندین بار به قصد ترک الکل و مواد مخدر، راهی مراکز بازپروری معتادان شد.
در واکنش به مرگ رادنی کینگ، بسیاری معتقدند وی پیش از آنکه پاسخی برای پرسش مشهورش بیابد، درگذشت...«می توانیم با هم کنار بیاییم؟»
