واکنشها به سقوط بشار اسد در میان کاربران ایرانی رسانههای اجتماعی ادامه دارد و ناظران ضمن تحلیل وضعیت جمهوری اسلامی در ایران پس از قطع بازوان نیابتیاش، نگاه موشکافانهتری به تحولات سوریه دارند.
برخی کاربران به تحولات منطقه در سال جاری خورشیدی اشاره کردهاند. برای نمونه یکی از کاربرانی که در شبکه اجتماعی ایکس با نام مستعار فعالیت میکند و دهها هزار دنبالکننده دارد، روز دوشنبه ۱۹ آذر تحولات منطقه را زیر ذرهبین برده و فهرستی از مهمترین رویدادها در منطقه و حذف بازوهای نیابتی جمهوری اسلامی تهیه کرده و تأکید کرده است که هنوز سه ماه تا پایان سال باقی مانده است.
او به رویدادهای «۱۳ فروردین: حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق و کشته شدن فرماندهان نیروی قدس سپاه، ۲۵ فروردین: حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل با پهپاد و موشک بالستیک، ۳۱ فروردین: حمله اسرائیل به تأسیسات پدافند هوایی در ایران، و ۳۰ اردیبهشت: سقوط هلیکوپتر و کشته شدن ابراهیم رئیسی و امیرعبداللهیان، رئیسجمهوری و وزیر خارجه جمهوری اسلامی» اشاره کرده است.
این کاربر در ادامه همچنین با اشاره به «۱۰ مرداد: کشته شدن اسماعیل هنیه در تهران به دست اسرائیل، ۲۷ شهریور: عملیات انفجار پیجرهای اعضای حزبالله به دست اسرائیل و کور شدن سفیر جمهوری اسلامی، ۶ مهر: حمله اسرائیل به مقر حزبالله در بیروت و کشته شدن نصرالله و عباس نیلفروشان، ۱۰ مهر: حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل با پهپاد و موشک بالستیک، ۵ آبان: حمله اسرائیل به اهداف نظامی در ایران، ۲۶ آبان: کشته شدن یحیی سنوار در غزه به دست ارتش اسرائیل، و ۱۸ آذر: سقوط بشار اسد در سوریه» تأکید کرده که «هنوز ۳ ماه دیگه از سال مانده» است.
شماری از ناظران نیز هشدار دادهاند که برای اظهارنظر دقیق درباره گروه فعلی مستقر در سوریه باید کمی صبر کرد.
در این زمینه الهه بقراط، روزنامهنگار، در ایکس نوشت: «به کسانی که شعارهای مذهبی میدهند و پرچم مذهبی برمیافرازند، نباید باور کرد که حقوق دیگران را رعایت خواهند کرد. اگر این طور بود، نیازی به شعارها و پرچمهای مذهبی نبود. مگر اینکه (با خوشبینی)، اینها نمایشی برای خنثی کردن مذهبیهای اصلی باشد!»
به گفته خانم بقراط، «بهزودی معلوم خواهد شد کدام نیرو در سوریه واقعا به قدرت میرسد: نیروی آزادی و دموکراسی یا نیروی مذهبی و استبدادی. این از زاویه منافع مردم سوریه مهم است.»
او در عین حال تأکید کرده که با سقوط دولت اسد در سوریه «از زاویه منافع مردم ایران، آنچه مسلم است، ضربه بزرگی به جمهوری اسلامی وارد شده که چه بسا مرگبار باشد.»
شهریار شمس، فعال مدنی در ایران، نیز هشدار داده است: «این که یک دیکتاتور سقوط کند خیلی خوب و خوشحال کننده است، اما لزوما به معنی آزادی [یک] کشور نیست»، بلکه «مدل و نوع دولت بعد از سقوط، آزادی را تعیین میکند.»
در این حال، برخی کاربران نیز دستورالعملهای نیروهای شورشی مستقر در سوریه را مورد اشاره قرار دادهاند و رویکرد این گروه را با جمهوری اسلامی در ایران مقایسه میکنند. از جمله مریم شکرانی روزنامهنگار، نوشته است: «تحریرالشام دستور داد مداخله در پوشش زنان ممنوع است...، بختات ایرانی!»
برخی کاربران نیز وضعیت زندانیان رها شده از بند در سوریه را مورد اشاره قرار داده و به نقض حقوق بشر توسط دولت بشار اسد اشاره کردهاند.
از جمله محبوبه مرادی، فعال سیاسی، ویدئویی از یک نوجوان بازنشر کرده و نوشته است: «این نوجوان تمام زندگی خود را در زندان صیدنایا گذرانده، تنها واژهای که میتواند بگوید حلب است.»
سیامک قاسمی، تحلیلگر نیز، با بیان این که «این تصاویر و روایتهایی که از زندان صیدنایا سوریه بیرون میآید چقدر دردناک است»، گفت: «آدمهایی که در جاهایی محبوس هستند که حتی دری به آن پیدا نمیشود و وقتی به سختی به بیرون میآیند، به دنبال صدام و حافظ اسد پدر بشار اسد میگردند و حتی نمیدانند موبایل چیست و یعنی بیشتر از ۲۵ سال به کل از جهان به دور بودهاند.»
از طرفی، اسماعیل بخشی فعال کارگری تأکید کرد: «بله دوستان، در زندانهای ایران هم زندانیانی محبوس هستند که آخرین تصویر از جامعه و جهان امروز در ذهنشان به سه دهه پیش برمیگردد، بله دوستان، در ایران هم زندانیان سیاسی محبوس هستند که تا الآن موبایل از نزدیک ندیدهاند زندانی سیاسی که آخرین عکسش را بیست سال پیش ثبت کرده است.»
شماری از کاربران نیز با یادآوری ناپدیدشدگانی از جمله سعید زینالی، معترضی که پس از بازداشت در جریان اعتراضات ۱۳۷۸ دیگر خبری از او نیست و والدینش همچنان خواهان پاسخگویی مقامات جمهوری اسلامی درباره سرنوشت او هستند، گفتهاند که ممکن است پس از سقوط جمهوری اسلامی نیز برخی افراد ناپدیدشده پیدا شوند.
برخی کاربران نیز به بیانیه شاهزاده رضا پهلوی پس از سقوط اسد اشاره کردهاند. یک کاربر در این زمینه نوشته است: «شمایی که هنوز در کنار رژیم ایستادهاید! آینده خود را در آینه سوریه ببینید و هماکنون از آن جدا شوید. خامنهای، هزاران تن از شما را به بهانه دفاع از «حرم» و در حقیقت برای حفظِ اسدِ جنایتکار در قدرت، به کشتن داد. امروز به سرنوشت اسد و "مدافعان حرم" او نگاه کنید..»
برخی گزارشهای تصویری نشان از آن دارد که پس از فرار بشار اسد رئیسجمهوری سوریه به روسیه و سقوط حکومتش، صدها پناهجوی سوری در صفی طویل در مرز ترکیه در انتظار بازگشت به کشورشان هستند.
در این حال، بنیامین صدر، روزنامهنگار، گفت: «جهان جای عجیبی است و سرنوشت ما عجیبتر؛ بشار اسد، که صدها هزار سوریهای را آواره و پناهنده کشورهای دیگر کرد، خودش امروز پناهنده است، با همان قانونی که مخالفان بیپناه و رنجکشیدهاش پناهنده میشدند.»
شاهزاده رضا پهلوی در واکنش به سقوط حکومت بشار اسد در سوریه گفته است که «دومینوی سقوط در محور شرارت جمهوری اسلامی به سوریه و بشار اسد رسید» و «امیدی دوباره» زنده کرد که دیکتاتورها «دیر یا زود به زبالهدان تاریخ» میپیوندند.
سقوط حکومت بشار اسد در سوریه واکنشهای گستردهای در میان کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی برانگیخته و پیش از این نیز شماری از چهرههای سیاسی و تحلیلگران نیز با اشاره به سرنوشت او تأکید کردهاند که پیوستن حکومتهای دیکتاتوری از جمله جمهوری اسلامی و رهبرش علی خامنهای به «زبالهدان تاریخ» حتمی است.
از جمله امیر اعتمادی، فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، در این زمینه در شبکه اجتماعی ایکس تأکید کرد که «اسد جانی و رژیمش به زبالهدان تاریخ پیوستند» و «خامنهای و رژیمش سرنوشت مشابهی خواهند داشت.»
حامد اسماعیلیون، از چهرههای شناخته شده دادخواهی، نیز با بیان این که بشار اسد «سالها جنایت کرد» و «صدها هزار سوری را کشت»، گفت: «جمهوری اسلامی در دهههای گذشته از او و پدر خونریزش حمایت کرد. میلیاردها دلار اموال مردم ایران را به پای او ریخت تا در قدرت بماند. به واسطه جنایتکارانی چون قاسم سلیمانی در کشتار مردم سوریه او را همراهی کرد و طبیعی است که این دومینوی سقوط راهِ تهران را در پیش بگیرد. آیندهای که در طالع علی خامنهای هویدا است.»
او ابراز امیدواری کرد که «بشار اسد، قصاب سوریه، روزی در پیشگاه مردم آن کشور به دادگاه سپرده شود و سزای آنچه کرد ببیند.»
گروهی از کاربران نیز با طنز و کنایه به سقوط بشار اسد واکنش نشان دادهاند.
از جمله علی کریمی، چهره سرشناس و محبوب فوتبال ایران و از مخالفان جمهوری اسلامی، تصویری از زینب سلیمانی منتشر کرد و با اشاره تلویحی به امید او برای «انتقام» حذف قاسم سلیمانی توسط نیروهای نیابتی جمهوری اسلام که از آنها به عنوان «عمو» یاد کرده بود، گفت: «عمو بشار هم که رفت! عموهای مانده را کامنت کنید برای زینب.»
هدیه کیمیایی، روزنامهنگار، نیز با بیان این که با سقوط بشار اسد «فریاد آزادی در دمشق طنینانداز شده»، گفت: «حماس، حزبالله، سوریه، روسیه و حالا علی خامنهای و حوضش باقی ماندهاند.»
واکنشها به سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، به زندانیان سیاسی در ایران نیز رسیده و چنان چه سعید افکاری روایت کرده است، امروز یکشنبه ۱۸ آذر خانوادهاش توانستهاند برادرش وحید افکاری را ملاقات کنند و او «با تمام وجودش از سقوط رژیم بشار اسد خوشحال شده» است.
به گفته او، شادمانی وحید، برادر دادخواه و زندانی نوید افکاری معترض اعدامشده، در حدی بوده که «لبخند از لباش تا آخرین لحظه ملاقات پاک نمیشده» است.
سعید افکاری همچنین یادآوری کرده است: «برادرم وحید افکاری از ۱۵ شهریور ۹۹ که به همراه نوید و حبیب توسط گارد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند تا امروز به مدت ۱۵۵۶ روز در زندان انفرادی است.»
اصغر سپهری، فعال مدنی که برادر و خواهرش محمدحسین و فاطمه سپهری نیز از زندانیان سیاسی شناخته شده مخالف جمهوری اسلامی هستند، با اشاره به صدور حکم بازداشت از سوی دادگاه کیفری بینالمللی برای نخستوزیر اسرائیل، گفت: «حالا که بشار اسد سقوط کرده کریمخان، دادستان دادگاه کیفری بینالمللی لاهه، میتواند یک حکم جلب هم برای اسد صادر کند تا چنین به نظر بیاید که حکم جلب نتانیاهو و گالانت را بیطرفانه صادر کرده است!»
مولود حاجیزاده، روزنامهنگار نیز تأکید کرد که «تصاویر و اخباری که از زندانیانی که از زندانهای اسد خارج میشوند، متحیرکننده است» و افزود: «افرادی که سالهای سال مفقود (ربوده) شده بودند یا افرادی که تصور میشده مرده یا کشته شدهاند. با سقوط خامنهای، چه چیزها از زندانهای جمهوری اسلامی خواهیم دید!»
آتنا دائمی، فعال حقوق بشر، نیز به آزاد شدن «هزاران زندانی» از زندانهای سوریه در پی سقوط بشار اسد اشاره کرد و گفت: «بشار اسد برای حفظ قدرت هزاران نفر را کشت، مخالفان خود را سالهای طولانی در زندان نگه داشت و هزاران سوری را آواره کرد، اما سرانجام همچون دیگر دیکتاتورها سقوط کرد.»
خانم دائمی که پیش از این سالها در زندانهای جمهوری اسلامی به سر برده، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «فیلم لحظه باز شدن درهای زندانها و آزادی زندانیان را با اشتیاق تماشا کردم و بیاختیار به یاد روزهایی افتادم که در زندان، با تمام وجود منتظر بودیم درهای زندان ما نیز روزی به دست مردم باز شود و همه با هم آزاد شویم.»
او تأکید کرد: «روزی نهچندان دور، سقوط جمهوری اسلامی را نیز جشن خواهیم گرفت. روزی که علی خامنهای و عاملان تمام جنایتهای این رژیم محاکمه شوند و رویای دیرینه ما، آزادی، به حقیقت بپیوندد.»
نجات بهرامی، روزنامهنگار، نیز در پی سقوط بشار اسد گفت: «رژیمهای سرکوبگر با شکست خارجی آسیبپذیرتر میشوند و جمهوری اسلامی اکنون حکومتی شکستخورده و مفلوک و بیآبرو است. هم با هدف بهزیر کشیدن این حکومت و هم به خاطر پرهیز از سوریه و لیبی و عراق شدن، باید بر یک انقلاب ملی با هدف برقراری آزادی و حقوق برابر برای تکتک شهروندان ایران تأکید کنیم.»
این تحلیلگر سیاسی همچنین تأکید کرد: «فراموش نکنیم که لبه دیگر سرنگونی حکومتها و پایین آمدن مجسمهها، میتواند آشوب و جنگ داخلی باشد. ماهیت ایران متفاوت از سوریه است و همگان باید مراقب باشند که پروژههای سیاسی و پروژهبگیران از خارجیها، ذهنها را به مدلها و الگوهای خطرناک رهنمون نسازند. ما هم باید با جمهوری اسلامی بجنگیم و هم از تمامیت کشورمان مراقبت کنیم.»
حسین رونقی، فعال سیاسی در ایران، نیز بشار اسد را «دیکتاتور خونریز و سفاک» در سوریه نامید که سقوط او «عبرتی بزرگ برای همه حکومتهای استبدادی است» و گفت: «جمهوری اسلامی طی دهههای گذشته، به بهانه دفاع از حرم، ایران و منابع مالی مردمش را قربانی حفظ این دیکتاتور کرد. دهها میلیارد دلار از ثروت ملی ایران که میتوانست برای توسعه زیرساختهای کشور و بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم هزینه شود، صرف امتسازی، جنگافروزی و حمایت از جنایات حکومتی شد که کوچکترین ارتباطی با منافع ملی ایران نداشت.»
آقای رونقی افزود: «تاریخ نشان داده است که سرنوشت همه دیکتاتورها سقوط است. همانگونه که بشار اسد سقوط کرد، جمهوری اسلامی نیز نمیتواند از این سرنوشت محتوم بگریزد. هیچ قدرتی خصوصا قدرت یک حکومت نامشروع توان ایستادگی در مقابل اراده و اتحاد مردم یک کشور را ندارد، روزی که مردم ایران دوباره شکوه و آزادی را به کشورشان بازگردانند، و ایران را پس بگیرند نزدیکتر از آن است که تصور میشود. این رخداد نهتنها سرآغازی برای پایان دیکتاتوری در منطقه خواهد بود، بلکه نویدبخش آزادی و احیای اقتدار واقعی ملت ایران است.»
حامد فرد، خواننده رپ اعتراضی و از مخالفان جمهوری اسلامی، بخشی از یکی از ترانههای پیشین خود را با مضمون «به ضجههای مادر، به اشکهاش قسم، تو هم تقاص پس میدی، بشار اسد» بازگو کرد و نوشت: «سال ۹۱، وقتی در اتاق کوچک خانهمان در رشت تکست رپ "نبرد برای حمص" را مینوشتم، باور داشتم که سقوط اسد نزدیک است.»
او با بیان این که در آن زمان «جسد نیمهجان رژیم اسد، با تنفس مصنوعی جمهوری اسلامی و حمایت روسیه اما جسد نیمهجان رژیم اسد چند سالی بیشتر دوام آورد»، افزود: «امروز رژیم خونخوار او به زبالهدان تاریخ سپرده شد.»
عبدالله موسولچی، از مخالفان جمهوری اسلامی در ایران که در روزهای گذشته تصویری از برافراشتن پرچم اسرائیل در کنار برج آزادی تهران منتشر کرد، در واکنش به سقوط اسد نوشت: «حماس در یک سال سقوط کرد، حزبالله در یک ماه سقوط کرد، بشار اسد در یک هفته سقوط کرد، و جمهوری اسلامی در یک روز سقوط خواهد کرد!»
شهرام رفیعزاده، روزنامهنگار، هم تصویری از شام خوردن هفته گذشته عباس عراقچی در رستورانی در دمشق که برخی کاربران به طنز آن را «شام آخر» نامیدهاند، اشاره کرد و گفت: «از سفر عباس عراقچی برای "اعلام حمایت قاطع جمهوری اسلامی از اسد" و آن شام کذایی در دمشق تا سقوط اسد و تخریب عکس نصرالله و سلیمانی بر سر در سفارت جمهوری اسلامی در پایتخت سوریه فقط یک هفته فاصله بود.»
در پی پیشروی سریع و بیدردسر گروههای مخالف دولت بشار اسد، این گروهها پس از تصرف شهرهای حمص، دیرالزور و درعا، روز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ بدون مواجهه با مقاومت نیروهای دولتی، وارد دمشق پایتخت سوریه شدند.