با رسیدن تابستان به نیمه، بحران تامین برق در ایران شدت گرفته است و تبعات اقتصادی ناشی از خاموشیها حتی منجر به اعتراض برخی مقامات دولتی شده است؛ به طوری که استاندار لرستان گفته است قطع و وصل برق واحدهای تولیدی استان با تصمیمات ملی، «اجحاف در حق صنعتگران است.»
اظهارات ابوطالب شفقت نشان دهنده وضعیت بحرانی صنایع در ایران است و همزمان با این اظهارات خاموشی در بخش صنعت و خانگی کماکان ادامه دارد و در همین رابطه شرکت توزیع برق استان سمنان اعلام کرد اشتراک برق مشترکان در برخی نقاط استان سمنان در روز پنجشنبه یازدهم مرداد ماه قطع میشود.
مصطفی رجبی مشهدی مدیرعامل توانیر نیز روز چهارشنبه به خبرگزاری مهر گفته بود که همه ادارات، سازمانها، بانکها و دستگاههای اجرایی موظف هستند با خاموشکردن سامانههای سرمایشی، مصرف برق خود را پس از پایان ساعت کار اداری تا ۶۰ درصد زمان فعالیت کاهش دهند.
قطعی برق صنایع از بیش از یک ماه پیش به صورت یک روز در هفته آغاز شد که با شدت گرفتن بحران تامین برق در ایران، این قطعی به دو روز در هفته افزایش پیدا کرد.
این اتفاق تبعات مختلفی در اقتصاد ایران گذاشته است و صنایع بزرگ از محل این خاموشیها متحمل زیانهای بزرگ شدهاند.
در همین رابطه محمد بحرینیان، پژوهشگر توسعه و صنعتگر با ارائهی آمارهایی دقیق اعلام کرده است که زیان ناشی از تعطیلی هر روز صنعت در ایران بیش از پنج هزار و ۷۱۵میلیارد تومان است.
این پژوهشگر تاکید کرده است که که در سال ۱۴۰۱ قطعی برق برای صنایع شش ساعت در هفته بوده است اما در سال ۱۴۰۲ به دوازده ساعت در هفته افزایش یافته و امسال، یعنی در سال ۱۴۰۳، میزان تعطیلی صنایع به بیست و چهار ساعت در هفته رسیده است.
هاشم اورعی استاد دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف نیز گفته است که روزانه ۵ هزار و ۷۱۵ میلیارد تومان زیانی است که از خاموشی به صنعت میدهیم.
روزنامه هممیهن نیز در شماره شنبه ششم مرداد ماه با اشاره به مشکلات ایجاد شده برای مردم و صنایع نوشت: «امروز وضعیت برق و انرژی کشور آیینه تمامنمای ادعاهای این دولت است. انرژی که نقطه قوت کشور و دولت ایران بوده، در این دولت تبدیل به پاشنه آشیل آن شده است.»
شماری از کارشناسان اما بحرانی شدن حوزه انرژی را مرتبط با دولت خاصی نمیدانند و معتقدند این اتفاق محصول حکمرانی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته است. نگاهی به اتفاقات حوزه انرژی نشان میدهد که در دولتهای مختلف از جمله دولت حسن روحانی، مردم شاهد قطعی برق، کمبود بنزین، قطعی آب و گاز بودهاند و این شرایط جوی بوده که شدت آن را تعیین کرده است.
هممیهن همچنین اعلام کرده که برخی کارخانههای مهم فولادی بیش از یکماه است که تعطیل هستند و روزانه حدود ۴۵ میلیون دلار کاهش ارزش یا تولید در شرکتهای انرژیبَر بورسی ایجاد شده است.
در همین حال محمدرضا توکلیزاده، رئیس اتاق بازرگانی خراسان رضوی نیز شرایط تامین برق صنایع در استان خراسان را ناگوار دانسته و گفته است که صنایع بزرگ و انرژیبر مانند سیمان و فولاد تولید را «حداکثر با راندمان ۲۰ درصد» پیش میبرند.
توکلیزاده تاکید کرده است قطعی حتمی برق واحدهای صنعتی در خراسان به دو روز در هفته افزایش یافته و در واحدهای بزرگ حتی روزهایی که قطعی برق وجود ندارد حداکثر ۱۵ درصد برق مورد نیاز آنها تامین میشود.
این روند روند صنعت سیمان خود را به شکل افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی هر پاکت سیمان در بازار و کمیاب شدن آن نشان داد و در نهایت رسانههای ایران از تعطیلی کارگاههای ساخت مسکن بواسطه نبود سیمان خبر دادند.
از طرفی مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران اعلام کرده است که ۱۵ درصد از ظرفیت نیروگاهی کشور با عمر بالای ۳۰ سال در حال بهرهبرداری است و ۳ درصد از ظرفیت برق نیز از نیروگاههایی با عمر بالای ۴۰ سال تامین میشود و این نیروگاهها نرخ خروج اضطراری بسیار بالاتری نسبت به سایر نیروگاهها دارند و امکان بهرهبرداری مستمر از آنها وجود ندارد.
این مرکز اعلام کرده است اگر عمر مفید یک نیروگاه ۳۰ سال در نظر گرفته شود میتوان گفت که ۱۵ درصد از ظرفیت نیروگاهی ایران از کارافتاده است.
خبرگزاری ایسنا با اشاره به تبعات این ناترازی در حوزه برق نوشته است: این ناترازی اقتصاد برق و عدم امکان سرمایه گذاری اعم از داخلی و خارجی در آن، طی بیش از یک دهه به تدریج اثر ناتوان کننده خود را بر این صنعت گذاشته و سبب بروز ناترازی برق در سالهای اخیر شده است.
گزارشهای منتشر شده نشان میدهد در حالی که جمهوری اسلامی در ۲۰ سال گذشته بخش عمدهای از سرمایههای کشور را به بهانه «تولید برق» صرف توسعه برنامههای هستهای خود و «تکمیل نیروگاه بوشهر» کرده، مردم همزمان با تابستان و افزایش دما در ایران با مشکل تکراری قطع گسترده برق روبرو شدهاند.
کارشناسان، نداشتن برنامه و رفتار خارج از چارچوبهای اقتصادی در مباحث توسعهای را عامل اصلی ناترازی در حوزه انرژی میداند و معتقدند با این شیوه حکمرانی نمیتوان به بهبود شرایط امید داشت.