پیتر بیکر در مقاله ای روزنامه نیویورک تایمز نوشته است هفته پیش، تنها چند ساعت پیش از اعلام تشدید جنگ علیه افراطگرایان اسلامی، باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در خلوت به زمان دیگری میاندیشید که یک رئیس جمهوری دیگر اقدام نظامی در خاورمیانه را سبک سنگین میکرد – هفتهها آشفتگی که منجر به حمله آمریکا به عراق در یک دهه پیش شد.
آقای اوباما روز شنبه پیش از پیام هفتگیاش به مردم آمریکا، در دیدار با گروهی از بازدیدکنندگان از کاخ سفید گفت: «من سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) در جریاناتی که منجر به حمله به عراق شد اینجا نبودم. خیلی جالب بود اگر میتوانستم جمع شدن شرایطی را که به حمله انجامید از نزدیک دنبال کنم.»
رئیس جمهوری آمریکا گفت مورد مشابهی را به چشم دیده، و آن هنگامی بود که افراطگرایان سنی بخشهایی از عراق را تصرف کردند و یک ژورنالیست آمریکایی را گردن زدن. آن وقت بود که تبِ تعقیب و نابودکردن شورشیان اسلامگرا در واشنگتن بالاگرفت و بر او فشار آورد تا نیروهای مسلح را علیه آنها به عراق بفرستد. آقای اوباما میگوید به کارمندانش گفته بود که خط مشی خود را براساس وقایعی که در بیرون رخ میدهد ارزیابی نکنند. او برای رفتن به جنگ عجله نداشت، و سنجیده عمل میکرد:
«البته میدانم که از لحاظ سیاسی بهای زیادی برای این کار خواهم پرداخت.»
در آن بعد از ظهر، آقای اوباما با این تصمیم از کاندیدایی که قصد داشت بساط جنگهای آمریکا در نقاط دوردست را برچیند به فرمانده کل قوایی تبدیل شد که جنگی را از سر گرفت و گسترش داد.
برای آقای اوباما، پرزیدنت جورج بوش بهار سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) که نیروهای نظامی آمریکا را برای سرنگون کردن صدام حسین فرستاد، ریاست جمهوریاش را به تصویر کشید. آقای اوباما نزدیک به شش سال تلاش کرد تا از تکرار چنان واقعهای پرهیز کند. اما در نهایت ناگزیر از اعزام نیرو شد.
آقای اوباما با تدوین طرحی برای از بین بردن «دولت اسلامی عراق و شام» با استفاده از نیروی هوایی و نیروهای محلی، و بدون اعزام سربازان آمریکایی به محل، در پی راهی برای اجتناب از اشتباهات گذشته بود. به بازدیدکنندگان کاخ سفید گفت وقتی حمله نیروهای ویژه برای نجات جیمز فولی و استیون ساتلوف از گروگان داعش با شکست روبهرو شد، احساس کرد که شبح جنگ سر در پیاش گذاشته:
«نتوانستیم به موقع به داد آنها برسیم.» اما دلیل واقعی تصمیم او به جنگ، قتلهای بعدی گروه داعش نبود؛ هر چند که ویدیوهای دهشتناک آن گروه موجب حمایت عمومی از جنگ شد.
آقای بیکر در ادامه مقاله خود در نیویورک تایمز نوشته است، رئیس جمهوری کاملاً آگاه بود که عملیاتی که در صدد آغازش بود، مسائل بزرگتری را که در منطقه وجود دارد تا زمانی که دوره ریاست جمهوریاش به پایان میرسد، نمیتواند حل کند. با اندوه گفت:
«این مشکل به گردن رئیسجمهوری بعدی، و احتمالاً رئیسجمهوری بعد از او میافتد.» اما این موضوع که اگر نیروهای بشار اسد در سوریه جنگندههای آمریکا را سرنگون کنند، چگونه از آنها انتقام خواهد گرفت، و انتقاد مخالفان از رویکرد سکوت درباره استفاده از قدرت آمریکا را به شوخی برگزار کرد:
«مایه شرمساری است که رئیسجمهوری شما یک استاد کمرو، کم حرف و خجالتی است که در سیاست خارجی تنها از شیوه «کارهای احمقانه نکنید» پیروی میکند. من برای دقت در این زمینهها معذرتخواهی نمیکنم، حتی اگر نمایش جالبی از کار درنیاید.»
وی سپس درباره چالشهای مبارزه با تهدید داعش سخن گفت. وی از این که فرانسه برای آزادی گروگانهایش به تروریستها پول میدهد ابراز دلسردی کرد و گفت شمار کمتری از آمریکاییها ربوده میشوند، چون آمریکا با ایده جدایی کردستان از عراق مخالفت کرده و حتی راجع به که که به داعش نصیحت کند که چه کار کند تا آمریکا را از جنگ در منطقه دور نگهدارد، پیشبینیهایی کرد.
به نوشته نیویورک تایمز، این گفتهها درباره نحوه تفکر آقای اوباما در روزهایی که به سخنرانی چهارشنبه شب وی منتهی شد، از قول ده خبرنگاری نقل شده که با او مصاحبه کرده بودند.
رئیسجمهوری که آنها توصیف میکنند، آرام و با اعتماد به نفس بود، درباره تهدیدهای داعش با بیانی بسیار دقیق و سنجیده صحبت می کرد و هیچ به نظر نمی رسید که عجلهای برای تمام کردن صحبت دارد. کتاب یادداشت پیش رویش باز بود ولی برای اصلاً به آن نگاه نکرد تا به یاد بیاورد که چه باید بگوید. جوزف بایدن، معاون رئیس جمهوری، جان کری وزیر خارجه و دنیس مک دانو، رئیس تشکیلات کاخ سفید هم برای شام به او پیوستند.
پرزیدنت اوباما در جریان شام درباره موضوعات روز سیاست خارجی – از اوکراین تا خاورمیانه – گفتگو کرد، و همراهانش بیشتر ساکت بودند و گوش میدادند. آقای اوباما در بخشی از صحبتهایش استدلال پرزیدنت پوتین را به سخره گرفت که گفته بود برای حفظ روسزبانان اوکراین به آن کشور حمله کرده؛ و به آمریکا هم توصیه کرده بود برای حفظ منافع آمریکا به مکزیک حمله کند. وی در پاسخ به یکی از مهمانان که به شوخی پرسید قصد دارد به مکزیک حمله کند خندید و گفت: «نه، به کانادا حمله میکنیم چون نفت بیشتری دارد.»
آقای اوباما قبول ندارد که درباره مسائلی که تغییر نظر داده، اشتباه کرده است. هر چند که بعضی از منتقدانش، و حتی رقیب انتخاباتی و وزیر خارجه پیشین او، هیلاری کلینتون، از او برای تجهیز نکردن شورشیان میانهروتر سوریه در سالهای گذشته انتقاد کردهاند، او قبول ندارد که با این کار زمینه را برای ظهور داعش فراهم کرده است.
وی در دفاع از تصمیمش برای صبر کردن تا زمانی که کنگره طرح حمله به عراق – و سوریه در هفته گذشته – را تصویب کرد، میگوید قصد داشت اول عراق را به تغییر دولت و روی کار آوردن دولتی فراگیر وادارد که بتواند سنیهایی را که به دولت مالکی علاقهای نداشتند، از حمایت از داعش منصرف کند، و سپس حمله به آن گروه پیکارجو را آغاز کند.
آقای اوباما در عین حال گفت پیش از این که دو گروگان آمریکایی توسط داعش به قتل برسند، وی قصد واکنش نظامی به آن گروه را داشت. وی افزود داعش با کشتن این افراد یک اشتباه استراتژیک بزرگ مرتکب شد؛ چون خشمی که از این کار در مردم آمریکا برانگیخت موجب شد افکار عمومی آمریکا به سرعت از حمله به آن گروه حمایت کند.
رئیس جمهوری آمریکا گفت: اگر من مشاور داعش بودم، آنها گروگانها را نمیکشتند، بلکه آزادشان میکردند و یادداشتی به سینه لباسشان سنجاق میکردند که: از اینجا بیرون بروید، وضع اینجا به شما ربطی ندارد.» به نظر آقای اوباما چنین اقدامی جلوی حمایت از اقدام نظامی علیه گروه را میگرفت.
زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی پرزیدنت کارتر که در میهمانی شام هفته گذشته آقای اوباما حضور داشت، گفت او «فرد ضعیف و سست عنصری نیست. به نظر من بخشی از مشکل منتقدان او این است که فکر میکنند او آدم ضعیفی است. ولی آقای اوباما شخصی است که سعی میکند به عمق مسائل فکر کند تا بتوانید نتیجهگیریهایی برای درازمدت بکنید.
---------------------------------------------
برگردان فارسی اين مقاله تنها به جهت اطلاعرسانی منتشر شده و نظرات بيان شده در آن، الزاماً بازتاب ديدگاه صدای آمريکا نيست.