بخش فارسی صدای آمریکا، گیانگجو- یک آرامگاه مدور باستانی از پربازدیدترین اماکن تاریخی گیانگجو، واقع در سواحل جنوب شرقی کره جنوبی و در فاصلهٔ چهار ساعت رانندگی از سئول است.
گیانگجو پایتخت دودمان سیلا بود؛ دودمانی که هزار سال بر اینجا حکومت کرد و اغلب «پادشاهی زرینِ کره» نامیده میشود.
جانگ بیونگ اوکه از دانشگاه هانکوک در سئول می گوید: «در زمان دودمان سیلا سه پادشاهی وجود داشت: گوگوریو، بائکجه، و سیلا. سیلا در بخش جنوبی شبه جزیره کره واقع شده بود و به اقیانوس دسترسی داشت، و با متحد کردن سه پادشاهی، از همه نیرومندتر شد. سیلا، هم بائکجه و هم گوگوریو را از میان برداشت. پس میتوان گفت که شهرت آن به این خاطر است که بنیاد کره پیشرفتهٔ امروزی محسوب میشود. سیلا همچنین به واسطهٔ مسیرهای دریایی و زمینی، جهانیشدن و بازرگانی بسیار فعال شد.»
لی هی سو از دانشگاه هانیانگ در سئول نیز می گوید: «دودمان سیلا از شبه جزیرهٔ کره بیرون رفت و افکار، ارزشها، و فناوریهای نو را پذیرفت و وارد شیوهٔ زندگی کرهای کرد، و نخستین دیگِ هفتجوشِ فرهنگی را به وجود آورد.»
این آرامگاه مدور شاه گوائرئونگ، ۳۸اُمین پادشاه دودمان سیلا است که ۱۲۰۰ سال پیش، زمانی که پادشاهی زرینِ کره در مسیرهای بازرگانی جاده ابریشم با سایر تمدنهای باستانی ارتباطات گستردهای داشت، حکومت میکرد.
جانگ بیونگ اوکه از دانشگاه هانکوک می گوید:«دوران پادشاهی شاه وُن سئونگ دورانی زرین بود که در آن، ما با تمدن غرب تعامل داشتیم. ما واقعاً تعامل بسیار گستردهای با غرب داشتیم. وقتی ما این گور را حفاری کردیم، اشیاء غربی بسیار زیادی - مانند تعدادی فنجان شیشهای، سنگ مرمر، و گردنبند - را در آن پیدا کردیم.»
موزهٔ ملی گیانگجو، واقع در شهر امروزی گیانگجو، برخی از ارزشمندترین آثار دودمان سیلا را در خود جای داده است.
در این موزه یک شمشیر قرن ششمی مزین به طلا و سنگهای قیمتی وجود دارد که در حفاری یکی از آرامگاهها در گیانگجو پیدا شده است.
لی هی سو از دانشگاه هانیانگ در سئول می گوید: «تکنیک فلزکاری و تزئین این شمشیر بسیار بیگانه است، اما شباهت زیادی به شمشیرها و اشیاء زینتی دیگر دارد ... این شمشیر احتمالاً پس از خروج از ایران و گذشتن از دریای سیاه به شمال رفته و سپس از راه قزاقستان وارد شبهجزیره کره شده است. بنا بر این، میتوان گفت که این شمشیر قرن ششمی از فرهنگ ایرانی نیز تاثیر پذیرفته است.»
جانگ بیونگ اوکه از دانشگاه هانکوک سئول می گوید: «ما فکر میکنیم که این اشیاء غربی از مسیر روسیه و آسیای مرکزی آمدهاند ... ممکن است که ما خودمان این شمشیرهای زرین و فنجانهای شیشهای را از مسیر جادهٔ ابریشم آورده باشیم، و یا این که آنها برای ما آورده شده باشند. تا پیش از دودمان سیلا از فنجان شیشهای استفاده نمیشد. آنها فنجانهایی آبی رنگ و بسیار زیبا با سبک ایرانی و اصالت خاورمیانهای هستند. در گوائرئونگ نیز گردنبندهایی پیدا شده است. طرحی خاص از دو پرنده روبهروی هم نیز وجود دارد که ما فکر میکنیم آن هم از ایران آمده باشد.»
در این موزه یک پیکرهٔ کوچک گلی یافتشده در حفاری آرامگاههای بخش باستانی گیانگجو وجود دارد که گویا یک مقام غیرنظامی را در بارگاه سیلا نشان میدهد. او ریش پرپشتی دارد و بینی برجستهٔ او یادآور یک مرد خاورمیانهای است.
برای شناسایی پیکره نگهبان مشهور دیگر این آرامگاه نیز از رویکرد انسانشناسانهٔ مشابهی استفاده شده است.
به باور مورخان و باستانشناسان این نگهبان بزرگ سنگی، ظاهری غیرعادی دارد. برخی انسانشناسان گمان میکنند که اصلیت این نگهبانِ شاه، ایرانی است.
جانگ بیونگ اوکه از دانشگاه هانکوک در سئول می گوید: «این نگهبانان دستارهای بزرگی به سر دارند و شمشیرهای بزرگی نیز به کمر آنها آویخته شده است. چینیها در آن زمان چنین مشخصاتی نداشتند. اما نگهبانان پادشاهی ایران کلاههایی مشابه این سبک، و شمشیرهایی بلند داشتند. از این رو، ما در کره بر این باوریم که این اثر بیشتر از ایران تاثیر گرفته است. این نگهبان که در حال پاسداری از آرامگاه شاه است، قامتی بسیار بزرگ دارد و وحشت بسیار زیادی را در دل مردم ایجاد میکند. این نگهبانان قطعاً چینی نیستند.»
لی هی سو از دانشگاه هانیانگ در سئول می گوید: «این نگهبان سنگی دارای شمشیر است و بر سرش کلاه و دستار دارد. او همچنین ریش پر و مرتبی دارد. با بررسیهای بیشتر میبینیم که این اصلاً شبیه مردمان خاور آسیا نیست. پس پیکرهٔ این نگهبان به عمد طوری ساخته شده است که به بازرگانان ایرانی، که مدام به کاخ دودمان سیلا رفتوآمد میکردند، شبیه باشد. مردم سیلا از شمایل بازرگانان ایرانی به عنوان نگهبان سنگی در برابر آرامگاه شاه استفاده کردهاند. البته این گمانهزنی انسانشناسانه ما است.»
پروفسور لی و پروفسور جانگ بر سر یک منبع مهم، یعنی یک سرودهٔ حماسی پارسی قرن دوازدهمی به نام کوشنامه، اختلافنظر دارند. این اسطورهٔ ایرانی داستان یک شاهزادهٔ پارسی است که به پادشاهی سیلا میآید و با یک شاهدخت کرهای ازدواج میکند.
لی هی سو از دانشگاه هانیانگ در سئول می گوید: «این شاهزاده شرح دقیقی را از وضعیت آب و هوا، جغرافیا، آداب و رسوم کاخ، و خوراک دودمان سیلا بیان میکند. و افسانه یا تاریخی بودن این شرح به تحقیقات بیشتر نیاز دارد. ولی من بر این باورم که احتمال این که این شرح از لحاظ تاریخی مبتنی بر حقیقت باشد و تنها یک افسانهٔ اسطورهای نباشد، بسیار زیاد است.»
جانگ بیونگ اوکه از دانشگاه هانکوک در سئول می گوید: «من احساس می کنم که این فقط یک افسانه است. امکان ندارد بتوانیم دریابیم که واژهٔ سیلا در متون کهن ایرانی به ما اشاره کردهاست یا نه؛ زیرا در آن روزگار این واژه در چین و آسیای مرکزی نیز کاربرد داشته است.»
در حالی که افسانهٔ کوشنامه همچنان در انتظار تأیید شدن از سوی تاریخشناسان است، شواهد تماسهای میان تمدنهای کره و ایران محکم است و تایید میکند که جهان باستان از آن چه که ما فکر میکردیم، به مراتب مرتبط تر بوده است.