صحبت های روز یکشنبه آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، اهمیت دارد. رسانه های خارجی معمولا سخنان ایشان را جدی می گیرند چون حرف اول و آخر در مساله هسته ای را او می زند اما اینبار در بین صحبت های آقای خامنه ای، نکته هایی ست که می توان گفت نشانه های جدیدی برای به سرانجام رسیدن مذاکرات است.
به نظر من یکی از مهمترین بخش های سخنرانی آقای خامنه ای مشابهت تاریخی این مذاکرات با قبول قطعنامه پایان جنگ عراق و ایران است.
آقای خامنه ای در بخشی از سخنانش درباره اینکه عملکرد جمهوری اسلامی «همواره مستدل و منطقی» بوده، مثالی مهم زده است. او گفته یکی از نمونه های این عملکرد «مستدل و منطقی»، قطعنامه است:
«ما در جنگ تحمیلی، منطق را مبنای کار خودمان قرار دادیم؛ در قبول قطعنامه، منطقی عمل کردیم»
پذیرش قطعنامه، همانطور که آیت الله روح الله خمینی گفت، به «جام زهر» تعبیر شد و بر عکس این گفته آقای خامنه ای چندان هم راحت به دست نیامد. کمی بعد از عملیات کربلای پنج درسال ۱۳۶۵، که حداقل ۶۵ هزار نفر از نیروهای ایران و ۲۰ هزار عراقی در این عملیات کشته شدند، قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل در تیرماه سال ۱۳۶۶ صادر شد. عراق این پیشنهاد را سریع پذیرفت اما جمهوری اسلامی یکسالی از پذیرش آن خودداری کرد. وقتی هم آن را پذیرفت، آقای خمینی پذیرش قطعنامه را «سر کشیدن جام زهر» نامید.
آیت الله خامنه ای یک سخنران حرفه ای ست. ۳۶ سال پیش به واسطه همین توانایی اش در سخنرانی بود که به پیشنهاد اکبر هاشمی رفسنجانی، از سوی رهبر انقلاب ایران به سمت امام جمعه موقت تهران منصوب شد تا در نهایت طی ده سال به عالی ترین مقام در ایران تبدیل شود؛ بنابراین می توان تصور کرد که این مثال در سخنان آقای خامنه ای بی دلیل نیامده است.
به نظر من، رهبر جمهوری اسلامی ایران به حامیان اش پیام می دهد که او حاضر است در موضوع برنامه مناقشه برانگیز هسته ای ایران، عقب نشینی کند.
برنامه هسته ای ایران با جنگ هشت ساله قابل مقایسه نیست. جنگ رویداد سنگینی برای ایران بود. صد ها هزار جان باختند، شهرها تخریب شدند و خسارت زیادی به صنعت و اقتصاد کشور وارد شد. در کنار این هزینه، همه تلاش برای حفظ کشور بود. امری که در نهایت ایران موفق به آن شد. بخصوص که در تاریخ معاصر ایران، با هر جنگی، قطعه ای از ایران جدا شده بود.
اما در برنامه هسته ای چطور؟ ظاهرا جز چند دانشمند هسته ای، و چند نفر که به خاطر جاسوسی کشته شده اند، کسی قربانی این برنامه نشده است. اما خسارات آن کم نبوده است. ایران که ظرفیت فروش دو میلیون بشکه نفت ۱۵۰ دلاری در سالهای اخیر را داشت، بخاطر شدت تحریم ها توانست روزی یک میلیون بشکه را بفروشد که پول آن نیز از سوی خریداران به بهانه تحریم بلوکه شد.
ایران در یکسال اخیر بخاطر بخشی از توافق پذیرفته که از برنامه هسته ای ماجرا جویانه خود عقب بنشیند. همین امروز آقای خامنه ای گفته که «ایران برای رسیدن به توافق، توسعه ماشینهای غنیسازی، تولید اورانیوم ۲۰ درصد، کارخانه اراک و فوردو را فعلا متوقف کرده، بنابراین طرف ایرانی منطقی عمل کرده اما طرف مقابل باجخواهی میکند».
اگر هم دستآوردی بوده، حال آنقدر شرایط برای ایران سخت شده، که پذیرفته عقب نشینی کند چون عواقب آن خطرناک تر است. همین دو هفته پیش بود که موسسه سرمایهگذاری بینالمللی (IIF) نوشت که آینده اقتصاد ایران به توافق اتمی گره خورده؛ در صورت توافق، اقتصاد دورهی شکوفایی را آغاز می کند و اگر توافقی رخ ندهد، کشتی شکسته اقتصاد ایران غرق خواهد شد.
آیت الله خامنه ای نمی خواهد کشتی غرق شود. به همین دلیل امروز صراحتا «توقف فعالیت های اتمی ایران» را «منطقی» نامید. بقول «رضا حقیقت نژاد»، همکار روزنامه نگارم در ترکیه، این یعنی اینکه اگر غرب امتیازهای لازم را بدهد، آیت الله خامنه ای «آماده پذیرش توافق بزرگ» است.
حالا اسم این توافق و پذیرش هر چه باشد، جام زهر و یا عقب نشینی. مهم این است که اگر این توافق حاصل شود، مردم ایران کمی نفس می کشند و اتصال شان به جامعه جهانی بهبود پیدا می کند. مهم این است.