در بازار اشتغال آمریکا، کارهای موقت به طور فزاینده ای رو به گسترش گذاشته، به طوری که این امر در سالیان اخیر تغییری اساسی در زندگی شغلی میلیونها نفر از کارگران این کشور ایجاد کرده است. در حال حاضر از هر ۳ کارگر آمریکایی یک نفر از آنها کار موقت دارد، که اکثراً فاقد هرگونه مزایای شغلی، مانند مرخصی سالانه یا استعلاجی، امنیت شغلی، بیمه بهداشتی و یا حق بازنشستگی است.
یکی از این کارکنان موقت هری زوپنیک نام دارد، که تخصص اش فناوری اطلاعات است و در حومه نیویورک زندگی می کند. او در یک شرکت بزرگ ارتباطی کار می کرد، ولی ۶ سال و اندی پیش کار خود را از دست داد. از آن زمان تا به حال، او فقط حدود ۲۴ ماه در شرکتهای مختلف کار کرده، که به گفته وی تمام آنها موقت، و برای انجام پروژه ای خاص بوده است. معمولاً شرکتی برای انجام یک پروژه وی را به طور موقت و کارمزدی استخدام می کند، و زمانی که کار پروژه تمام می شود، کار او هم می شود. به سخنی ساده، کارفرما به وی می گوید: «بیا تو، کارت را انجام بده، وقتی تمام شد برو بیرون.»
آقای زوپنیک امیدوار بود که در سن ۶۰ سالگی به طور نسبی از مزایای بازنشستگی برخوردار شود، ولی وی اکنون محبور است تا هر پیشنهاد شغلی را بپذیرد. او گفت که تمام مدت او در حال تقلاست. زمانی که بکار مشغول است، از ترس از دست دادن شغلش میترسد مرخصی بگیرد.
زوپنیک یکی از میلیونها نفر کارگر آمریکایی است که در سالیان اخیر تغییر اساسی در زندگی شغلی اش پدید آمده. اتحادیه کارگران کارمزدی اعلام کرده است که از هر ۳ نفر کارگر آمریکایی یکی از آنها کار موقت دارد، که اکثر آنها فاقد هرگونه مزایا، از جمله امنیت شغلی، مرخصی سالانه و یا استعلاجی، بیمه بهداشتی، و یا طرح بازنشستگی هستند.
موسسه بررسی مشاغل هاروارد اخیراً توسعه کارهای موقت را سریع ترین پدیده در بازار اشتغال و اقتصاد آمریکا خوانده است.
اصلاح قانون بیمه بهداشتی جدید، شرکتهای و کارفرمایانی را که بیش از ۵۰ کارگر دارند، مجبور ساخته تا برای کارکنان تمام وقت خود، یعنی کارکنانی که بیش از ۳۰ ساعت در هفته کار می کننند، بیمه بهداشتی خریداری کنند. با توجه به این امر، انتظار می رود که بر شمار کارگران موقت افزوده شود.
پیتر کاپِلی، استاد دانشگاه وارنتون پنسیلوانیا، گفت که گسترش کارهای موقت از سالهای دهه ۱۹۸۰، یعنی از زمانی که موجی از مشاغل به خارج از کشور فرستاده شد، و باعث تضعیف اتحادیه های کارگری، و کاهش مشاغل صنعتی شد، آغاز شده است.
کورنی پلی کی، که نصف سن هری زوپنیک را دارد، در موقعیتی مشابه قرار گرفته است. او سال گذشته از کارش، که دیگر توانایی رشد نداشت ، استعفا کرد. اکنون وی سرگرم مطالعه در طراحی پارچه هاست، و در عین حال تلاش می کند با کار موقتی که در بخش بازاریابی پیدا کرده، بتواند به زندگی خود ادامه دهد.
پلی کی گفت: «من نتوانستم در زمینه کارهای هنری که قبلاَ انجام می دادم، و در واقع تخصص من است، کار ثابتی پیدا کنم. بنابراین مجبور شدم تا تن به کارهای موقت و مختلفی بدهم. به اعتقاد من نسل جدید در یأس و نا امیدی بسر می برد. من هیچ امید ندارم که روزی بتوانم از مزایای برنامه های رفاه اجتماعی، مانند بیمه بهداشتی و بازنشستگی استفاده کنم.»
او افزود: که ما به عنوان فردی از افراد این کشور قادر نیستیم که خود را با شرایط بی ثبات و ناپایدار فعلی تطبیق دهیم. اکثر جوانان پس انداز کافی برای چنین شرایطی ندارند، که این مسئله به زیان کارگران و به نفع کارفرمایان تمام می شود. از این رو مدتی است که در آمریکا داستان برنده و بازنده به جریان افتاده، که در آن کارفرمایان به عنوان برنده و کارگران نقش بازنده را بازی می کنند.
یکی از این کارکنان موقت هری زوپنیک نام دارد، که تخصص اش فناوری اطلاعات است و در حومه نیویورک زندگی می کند. او در یک شرکت بزرگ ارتباطی کار می کرد، ولی ۶ سال و اندی پیش کار خود را از دست داد. از آن زمان تا به حال، او فقط حدود ۲۴ ماه در شرکتهای مختلف کار کرده، که به گفته وی تمام آنها موقت، و برای انجام پروژه ای خاص بوده است. معمولاً شرکتی برای انجام یک پروژه وی را به طور موقت و کارمزدی استخدام می کند، و زمانی که کار پروژه تمام می شود، کار او هم می شود. به سخنی ساده، کارفرما به وی می گوید: «بیا تو، کارت را انجام بده، وقتی تمام شد برو بیرون.»
آقای زوپنیک امیدوار بود که در سن ۶۰ سالگی به طور نسبی از مزایای بازنشستگی برخوردار شود، ولی وی اکنون محبور است تا هر پیشنهاد شغلی را بپذیرد. او گفت که تمام مدت او در حال تقلاست. زمانی که بکار مشغول است، از ترس از دست دادن شغلش میترسد مرخصی بگیرد.
زوپنیک یکی از میلیونها نفر کارگر آمریکایی است که در سالیان اخیر تغییر اساسی در زندگی شغلی اش پدید آمده. اتحادیه کارگران کارمزدی اعلام کرده است که از هر ۳ نفر کارگر آمریکایی یکی از آنها کار موقت دارد، که اکثر آنها فاقد هرگونه مزایا، از جمله امنیت شغلی، مرخصی سالانه و یا استعلاجی، بیمه بهداشتی، و یا طرح بازنشستگی هستند.
موسسه بررسی مشاغل هاروارد اخیراً توسعه کارهای موقت را سریع ترین پدیده در بازار اشتغال و اقتصاد آمریکا خوانده است.
اصلاح قانون بیمه بهداشتی جدید، شرکتهای و کارفرمایانی را که بیش از ۵۰ کارگر دارند، مجبور ساخته تا برای کارکنان تمام وقت خود، یعنی کارکنانی که بیش از ۳۰ ساعت در هفته کار می کننند، بیمه بهداشتی خریداری کنند. با توجه به این امر، انتظار می رود که بر شمار کارگران موقت افزوده شود.
پیتر کاپِلی، استاد دانشگاه وارنتون پنسیلوانیا، گفت که گسترش کارهای موقت از سالهای دهه ۱۹۸۰، یعنی از زمانی که موجی از مشاغل به خارج از کشور فرستاده شد، و باعث تضعیف اتحادیه های کارگری، و کاهش مشاغل صنعتی شد، آغاز شده است.
کورنی پلی کی، که نصف سن هری زوپنیک را دارد، در موقعیتی مشابه قرار گرفته است. او سال گذشته از کارش، که دیگر توانایی رشد نداشت ، استعفا کرد. اکنون وی سرگرم مطالعه در طراحی پارچه هاست، و در عین حال تلاش می کند با کار موقتی که در بخش بازاریابی پیدا کرده، بتواند به زندگی خود ادامه دهد.
پلی کی گفت: «من نتوانستم در زمینه کارهای هنری که قبلاَ انجام می دادم، و در واقع تخصص من است، کار ثابتی پیدا کنم. بنابراین مجبور شدم تا تن به کارهای موقت و مختلفی بدهم. به اعتقاد من نسل جدید در یأس و نا امیدی بسر می برد. من هیچ امید ندارم که روزی بتوانم از مزایای برنامه های رفاه اجتماعی، مانند بیمه بهداشتی و بازنشستگی استفاده کنم.»
او افزود: که ما به عنوان فردی از افراد این کشور قادر نیستیم که خود را با شرایط بی ثبات و ناپایدار فعلی تطبیق دهیم. اکثر جوانان پس انداز کافی برای چنین شرایطی ندارند، که این مسئله به زیان کارگران و به نفع کارفرمایان تمام می شود. از این رو مدتی است که در آمریکا داستان برنده و بازنده به جریان افتاده، که در آن کارفرمایان به عنوان برنده و کارگران نقش بازنده را بازی می کنند.