لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ ایران ۱۶:۰۹

جذابیت «سکس و خشونت»، ترفند روانشناختی افراط گرایان


آری کروگلنسکی* استاد ممتاز کرسی روانشناسی در دانشگاه مریلند این فرض را که جهادیست ها، برای خدا و ترویج دین اسلام می‌جنگند، رد می کند. او در مقاله ای که دربخش تحلیل و نظرات وب سایت رویترز دیده می شود، نوشته است:

خیلی‌راحت است که مذهب را انگیزه افراط گرا شدن مردان، و برخی‌ زنانِ، جوان شمرد. اما بهترین ابزار برای فهم افراط گرایی و خنثی کردن آن را، روان شناسی، ونه الهیات، در اختیار ما قرار می دهد.

جذابیت دولت اسلامی برای هوادارانش در میل افراد برای آن چیزی است که در روانشناسی تحت عنوان « تشخّص » تعریف می شود، و این گروه افراطی شبه نظامی در تبلیغات خود هوشمندانه از آن استفاده می کند. خواست تشخص، همانا میل به مطرح بودن، محترم بودن، و در چشم خود ودیگران کسی بودن است.

افراد می توانند احساس تشخص خود را به دلایل مختلف از دست بدهند.از جمله بر اثر شکست های شخصی، یا بدنامی ناشی از تخطی از هنجارهای جامعه؛ امری که به هنگام بررسی سوابق زنان بمب گذار انتحاری در اسرائیل متوجه آن شدیم. شوهر اولین زن بمب گذار انتحاری در درگیری های اسرائیل با فلسطینیان، او را به دلیل نازا بودن طلاق داده بود. زن دیگری که قصد بمب گذاری انتحاری داشت، زنی بود که -گویا به دست خانواده اش و به خاطر داشتن رابطه با جنس مخالف - چهره اش در آتش سوخته و از شکل افتاده بود. این زنان که در درون خود داغ های ننگ داشتند، در ماموریت های انتحاری علیه اسرائیلی ها داوطلب شده بودند.

از دست دادن تشخص همچنین ممکن است بر اثر وضع نابسامان اقتصادی روی دهد، یا بر اثر احساس بی اعتباری و تبعیض پیش آید، امری که بسیاری از مهاجران آن را تجربه می کنند.و یا از این احساس برآید که شخص ببیند هم مسلکان ایمانی اش در نقاط مختلف جهان مورد تحقیر و توهین قرار می گیرند.

افراط گرایان ایدئولوژیک – مانند رهبران گروه دولت اسلامی - با بهره گیری آگاهانه از دشواری ها و حس قربانی بودن جمعی مسلمانان جهان، آنان را به عنوان جهادیست های بالقوه جذب می کنند.

نویسنده مقاله در اینجا از اظهارات دو تن از رهبران القاعده: اسامه بن لادن و یحیی اللیبی نمونه می آورد. اسامه بن لادن در سال ۱۹۹۷ در مصاحبه با سی ان ان گفت ،«تنها ذکر نام آمریکا مارا به یاد آن کودکان معصومی می اندازد که تکه تکه شده اند و سرها و بازوهاشان از تنشان جداشده.» و اللیبی با خشم و نفرت می گوید: «جهاد در الجزیره تنها امید شما برای بیرون رفتن از جهنم حکومت های ظالمی ست که زندان هایشان از جوانان و کودکان شما و حتی زنان تان پرشده اند.»

استاد دانشگاه مریلند می نویسد، این ترکیب هویت پایمال شده با حس خفت گروهی اثری چنان عمیق می گذارد، که می تواند مسیر زندگی فرد را عوض کند، فردی که چه بسا می توانست در زندگی خود جابیفتد و راه خود را به سوی آینده ای روشن بگشاید.

بر اساس گزارش ها، ناصر مثنا، ۲۰ ساله، که داوطلبانه به داعش پیوسته، از چهار دانشکده پزشکی پذیرش داشت. یا محمد حامدالرحمان که ماه اوت در سوریه کشته شد در بندر پورتماوث بریتانیا در فروشگاه پریمارک کار می کرد و پدرش هم صاحب یک رستوران بود و به نظر می رسید که آینده مطمئنی در برابر دارد، اما نتوانست رنج و تحقیر جامعه مسلمانان را که خود شاهدش بود، تاب آورد.

یک ایدئولوژی افراطی در این گونه شرایط بسیار موثر واقع می شود، زیرا مرهمی سریع بر درد تشخص از دست رفته و راهی مطمئن برای بازیابی آن است. و با استفاده از غرایز ذاتی انسان برای تهاجم و سکس به انجام می رسد.

سکس را در نظر بگیرید.سکس ابتدایی ترین تاکید بر تضمین تشخص فرد است. و در عین حال از طریق آن می توان نام- و ژن های- خود را ابدی کرد و به آینده منتقل ساخت. دولت اسلامی به صورتی استراتژیک از این عامل به عنوان پاداشی برای تهاجم استفاده می کند.

این گروه شبه نظامی مراکز ازدواجی فراهم کرده که در آن زنان ثبت نام میکنند تا به ازدواج جنگ جویان درآیند. زنان و دختران اسیر عراقی مجبور به بردگی جنسی در فاحشه خانه هایی می شوند که توسط زنان جهادی اداره می شود. تجاوز جنسی به کفار مشروع تلقی می شود، و فتوای «جهاد جنسی» خشونت علیه زنان را تشویق می کند. وبالاخره پاداش شهادت برخورداری از لذت جنسی در بهشت است.

درک جذابیت مغناطیسی افراط گرایی دولت اسلامی، شرط اصلی برای اتخاذ روشی مناسب، و مبتنی بر اصول روانشناسی، برای مقابله با آن است. برای مثال، دعوت به میانه روی در زندگی و مبارزه ای صبورانه، برای رخنه در ذهن و دل جهادی ها بی فایده است. برعکس، برای مقابله با فریبندگی جهاد، باید جایگزینی فریبنده ارائه داد. و جذابیت شهادت، باید در برابر نوع دیگری از جذابیت قرار گیرد. مسیر غریزه های ابتدایی را، به سبک جیوجیوتسو، باید به سوی خود این دشمن بی رحم برگرداند و استفاده از ترفندهای روان شناسانه را علیه خود دولت اسلامی به کار گرفت.

برای مثال، مردان جوانِ آسیب پذیر در برابر جذابیت ایدئولوژی افراطی را می توان به مبارزه با فرقه ای کردن دینشان تشویق کرد و درمقابل شکست دادن شیاطینی که مذهب شان را تهدید می کنند، وعده جایگاهی بلند در تاریخ به آنان داد.

شبکه های اجتماعی باید بی وقفه بر طبل شکوه به پاخاستن شجاعانه و خطر کردن برای «شکست شر» بکوبند. آن هم نه در لفافه و در پرده، بلکه بارز و عیان.

با استدلال های متعارف نمی توان به جنگ دولت اسلامی رفت. مقابله با آن اراده ای جدی و پرشور می خواهد.

XS
SM
MD
LG