نیویورک تایمز زیر عنوان "تحریم ها را رها نکنید" نظرات دو کارشناس امور ایران، یکی Marc Gerecht و دیگری Mark Dubowitz ازبنیاد دفاع از دمکراسی ها را نقل کرده است که نوشته اند گزارش هفته گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی در باره پیشرفت برنامه اتمی ایران این پرسش را پیش می آورد که آیا ۳۰ سال تحریم توانسته است به خنثی کردن و یا حتی ایجاد وقفه ای در هدف های اتمی آن کشور کمک کند يا نه. مدرکی وجود ندارد که نشان دهد زور و فشار اقتصادی توانسته است آیت الله علی خامنه ای رهبر ارشد در ایران را به تفکری مجدد در مورد سود و زیان های تولید تسلیحات اتمی وا داشته باشد. در همین حال تحریم هائی واقعا فلج کننده نیز که می تواند اثر بخشی بیشتری داشته باشد، از بیم بالارفتن قیمت های نفت، و اینکه مردم ایران را در معرض سختی هائی بیش از حد قرار دهد، هیچگاه مورد قبول سیاستمداران غربی نبوده است.
اما رها کردن تحریم ها چاره کار نیست. بعکس باید سراغ تحریم هائی هوشمندتر و قابل اجراتر رفت.
بیش از ۵۰ درصد بودجه ایران از فروش نفت تامین می شود، که حاصل صادراتی به میزان حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز است. در قوانین جاری آمريکا واردات نفت ایران منع شده است اما این ممنوعیت شامل بنزین حاصل از تصفیه نفت ایران نمی شود. بدیهی است که این صنعت لازم است از تحریم ها آسیبی شدیدتر ببیند. اما در عین حال باید ازترقی شدید در قیمت نفت نیز اجتناب شود. اگر آمريکا سراغ وضع تحریم هائی بین المللی در مورد نفت خام ایران برود، قیمت ها سربه آسمان بر می دارد، و ثروتی بادآورده را در اختییار آیت الله خامنه ای می گذارد. بعبارت دیگر تهران می تواند به سادگی نفت کمتری بفروشد و پول بیشتری کسب کند، ضمن آنکه این مصرف کنندگان آمريکائی هستند که باید عواقب ناشی از بالارفتن قیمت ها را تحمل کنند.
اما تحریم های نفتی موثر الزاما قیمت ها را بالا نمی برد، بلکه می تواند نتیجه ای کاملا معکوس داشته باشد.
ما باید تمامی شرکت های نفتی اروپائی و اکثر شرکت های نفتی آسیائی درگیر در معاملات نفت ایران را، که با بانک مرکزی، سپاه پاسداران انقلاب و یا شرکت ملی نفت ایران سروکار دارند، از فعالیت در آمريکا منع کنیم. اما در عین حال باید بگذاریم کمپانی های کشورهائی که منافعشان در برنامه اتمی ایران، و یا جنبش سبز دمکراسی طلب آن اندک است، و حاضرند دسترسی خود را به بازارهای آمريکا به خطر بیاندازند - که بیشترشان شرکت های چینی هستند - به خرید نفت ایران به هر مقداری که مایلند ادامه دهند. چنین اقدامی شمار خریداران نفت ایران را کاهش می دهد، بی آنکه از مقدار و موجودی نفت در بازارها کم شود. کم شدن شمار خریداران به معنای کم شدن میزان رقابت است، که قدرت شرکت های چینی را برای چانه زدن و کسب تخفیف هائی بیشتر از تهران بالا می برد. در چنین شرایطی دولت دهها میلیارد دلار درآمد نفتی را از دست می دهد و چسبندگی اش به قدرت نیز سست می شود.
بعضی ها ممکن است این روش را ناخوش آیند تلقی کنند، چرا که به یک معنا مستلزم دادن پاداش به رفتار بد چینی هاست. اما هدف تحریم ها وارد آوردن فشاربه رژیم تهران است، نه فراهم ساختن دلخوشی های اخلاقی برای آمريکائیان. در هین حال باید قبول کنیم که این روش برای بسیاری از متحدان ما نیز مستلزم مواجه شدن با بعضی سختی هاست، اما واکنش های کوتاه مدت دیپلماتیک نباید واشنگتن را مقهور کند. مهمتراینکه بازار خود به گونه ای منطقی و عاقلانه واکنش نشان خواهد داد.
دولت اوباما مسلما نگران است تحریم های قوی تر به کاهش صادرات نفت و ایجاد وحشت در بازارها منجر شود. اما حمایت از چنین تحریم هائی درکنگره رو به افزایش است. هم اکنون ائتلافی قدرتمند از هر دو حزب در مجلس نمایندگان شکل گرفته است که خواستار تحقیقی جامع برای پاسخ به این سئوال است که آیا بانک مرکزی ایران در کمک رسانی به فعالیت های تروریستی و یا تولید و تکثیر تسلیحات اتمی درگیر بوده است یا نه. نتیجه این تحقیق می تواند بلافاصله به وضع تحریم هائی قوی تر منجر شود.