صحبت های حسین رحیمی، فرمانده نیروی انتظامی تهران با یک فرد بازداشتی واکنشهای بسیاری را به همراه داشت.
در حاشیه طرح دستگیری افرادی که پلیس آنها را «اراذل و اوباش» می نامد، فرمانده نیروی انتظامی تهران مقابل رسانه های داخلی با فردی که بوسیله قمه به یک کلانتری در تهران حمله کرده بود، گفتگو کرد.
رحیمی خطاب به متهم بازداشت شده که براثر تیراندازی مجروح شده بود،گفت که همکارانش با «قدرت» او را به رگبار بستند تا متوجه شود کوچکترین تعرض به پلیس، یگان پلیس و خودرو پلیس با بدترین و شدیدترین برخورد آنها مواجه خواهد شد.
در ویدئو منتشر شده رحیمی که با دست، جوان بازداشت شده را مجبور کرد رو به دوربینها سربلند کند، از او پرسید «چرا با قمه به کلانتری حمله کردی؟» و جوان گفت: «عمویم سه ماه پیش بعد از ۱۲ ساعت بازداشت در پلیس آگاهی و پس از انتقال به زندان بر اثر ضرب و شتم فوت کرد. ما به دنبال پرونده اش بودیم و پیگیری میکردیم اما نتوانستیم پرونده اش را پیدا کنیم.»
رئیس پلیس تهران بدون آنکه پاسخی برای جوان بازداشت شده داشته باشد، بی تفاوت محل را ترک کرد.
اما حرف های عجیب فرمانده انتظامی تهران و موضوع ضرب و شتم بازداشتیها واکنش بسیاری را در شبکه های اجتماعی به همراه داشت.
یکی از کاربران به نوع رفتار رئیس پلیس تهران اینگونه انتقاد کرد:
و هاتف مرادی نوشت حالا که عموی این جوان در ۱۲ ساعت مرده است، چه کسی انگشت بر زیر چانه پلیس می گذارد؟
کاربری دیگر اینگونه اعتراض کرد: «اگر در جنگل زندگی میکردیم باز یک قانونی وجود داشت»
امیرفرشاد ابراهیمی، روزنامه نگار هم معتقد بود که این ویدئو به جای اقتدار جنایت دیگری را از نیروی انتظامی فاش کرده است.
موضوع ضرب و جرح افراد در بازداشتگاههای پلیس ایران سابقهایی طولانی دارد که می توان به مرگ بازداشتشدگان کهریزک در سال ۸۸ و مرگ «ستار بهشتی» که در بازداشتگاه، مورد شکنجه قرار گرفته بود، اشاره کرد. ضرب و جرحی که بعدها مقامهای قوه قضاییه آن را تایید کردند.
با سابقه ای که از بازداشتگاههای پلیس وجود دارد، در نهایت از سال ۹۱ بحث مجهز کردن کلانتریها به دوربین مداربسته در ایران مطرح شد و در نهایت شهریور امسال «محمد شرفی» رئیس پلیس پیشگیری نیروی انتظامی از تجهیز تمام بازداشتگاههای کشور به دوربین مداربسته در چارچوب رعایت «حقوق شهروندی متهمان» خبر داد.
اما به نظر می رسد که نصب این دوربینها تا به امروز نتوانسته است مدافع حقوق شهروندی افراد باشد.
دوربینها حتی در خبرهای مربوط به ضرب و جرح دراویش گنابادی در بازداشتگاهها هم به کمک متهمان نیامدند با اینکه بسیاری از درویشان گنابادی به ضرب و جرح در دوره بازجویی، نبود دسترسی به وکیل و نبود دادرسی عادلانه اعتراض کرده بودند.
«سارو قهرمانی» جوان ۲۴ ساله یکی دیگر از قربانیانی بود که در اعتراضات دیماه ناپدید شد و پس از ۱۱ روز بی خبری، جنازه او در حالی به خانوادهاش تحویل داده شد که به گفته نزدیکانش بروی بدن این جوان جای ضرب و جرح دیده میشد.
پیش از این نیز مرگ معترضان بازداشت شده در زندان اعتراضها و نگرانیهای بسیاری را به دنبال داشته است.
وزارت خارجه آمریکا و نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر از جمله عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر از مرگ معترضان بازداشت شده در ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار تحقیقات مستقل درباره آن شده بودند.