نيويورک تايمز زير عنوان "چند کلمه ای با رئيس جمهوری ايران" خلاصه ای از برداشت های نیکلاس دی کریستوف مقاله نويس اين روزنامه از مصاحبه طولانی اش با آقای احمدی نژاد را چاپ کرده است که همزمان با سفر رئيس جمهوری ايران به نيويورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نيويورک انجام گرفته است، و به توصيف آقای کریستوف تلاشی قابل توجه را برای ابراز لحنی دوستانه و آشتی جويانه ارائه می دهد.
آقای کریستوف می نویسد مهم تر اينکه وی پيشنهادی را تکرار کرد که اين ماه در مصاحبه ای با واشنگتن پست در مورد متوقف ساختن تمامی فعالیت های غنی سازی اورانيوم مطرح کرده بود - به اين شرط که غرب سوخت اتمی غنی شده ۲۰ درصدی را برای ايران فراهم کند. او گفت ايران با خوشحالی روند غنی سازی اورانیوم را متوقف می کند- اگر بتواند چنین اورانيوم غنی شده ای را برای تهيه داروی مداوای سرطان به دست آورد.
او گفت "اگرآنها حاضر باشند به ما اورانيوم غنی شده ۲۰ درصدی بفروشند، ما ترجيح می دهيم آن را بخريم چون خيلی ارزان تر خواهد بود. اين بدان می ماند که شما مایل به خريد اتوموبيل باشيد و هيچکس حاضر به فروش آن به شما نباشد. در آن صورت شما مجبور می شوید خودتان برای تهيه اتوموبیل يک خط توليد دائر کنید".
موضوع خيلی شبیه معامله ای است که آقای احمدی نژاد دو سال پيش از آن استقبال کرد اما بعدا توسط آيت الله علی خامنه ای ولی فقیه کنار گذاشته شد. بنظر می رسد فريدون عباسی ، رئيس برنامه اتمی ايران نيز اخیرا چنین معامله ای را غیر ممکن دانسته است.
هنگامی که اين موارد را پيش کشيدم آقای احمدی نژاد تاکید کرد که در مورد مسئله اتمی هیچگاه ميان او و ولی فقیه اختلاف نظری وجود نداشته است، و آقای عباسی دوانی هم امروز مخالفتی ندارد . وقتی با شک و بدبینی از آقای احمدی نژاد پرسيدم آیا مطمئن است که کاملا از جانب کادر رهبری ايران صحبت می کند وی تاکيد کرد که بله. کاملا مختاراست.
آيا اين پيشنهادی واقعی برای توقف در غنی سازی اورانيوم است؟ من نمی دانم، اما ارزش دارد که غرب آن را پيگیری کند، بی آنکه در جريان اين پيگيری تحريم ها را کم کند. يک پرسش اين است که غرب چگونه می تواند راست آزمائی را در مورد توقف غنی سازی اورانيوم انجام دهد؟
از آقای احمدی نژاد در اين باره پرسيدم و به سابقه پنهانکاری ايران اشاره کردم. او گفت "ما خلافی مرتکب نشده ايم و قویا تکذيب کرد که کشورش چيزی را پنهان کرده باشد.