مجله معتبر آمريکايی تايم، در مطلبی پيرامون مناسبات ايران و روسيه می نويسد قرارداد نفتی اخير بين مسکو و تهران بخشی از تلاشهای پوتين در مقابلهبهمثل کردن با ايالات متحده و متحدانش است. آنچه در زير میآيد فرازهايی از اين مقاله است.
هنگامیکه نخستين دور تحريمهای غرب عليه روسيه از اوايل ارديبهشت ماه به اجرا گذاشته شد، ولاديمير پوتين، رئيس جمهوری روسيه، به آمريکا و اروپا هشدار داد که او اجازه نخواهد داد حمله به روسیه بدون مجازات بماند. رئیس جمهوری روسیه گفت، «حکومت روسیه در حال حاضر پيشنهاداتی به عنوان گامهای تلافیجویانه در دست بررسی دارد،» که اگر غرب به تحريم روسيه بر سر اوضاع اوکراين ادامه دهد، او در مورد آن اقدامات فکر خواهد کرد.
پوتين بلوف نمیزد. اين هفته روسيه به تلافی تحريمهای غرب واردات محصولات کشاورزی و دامپروری آمريکا و شرکتهای تجاری در ارتباط با آنها را آماج اقدامات تلافیجويانهاش قرار داد. در زمينه سياسی به عنوان بخشی از يک ضدحمله، که از چشم ناظران پنهان مانده بود، مسکو همچنين در تلاشهای ديپلماتيک غرب در مورد ايران آغاز به کارشکنی کرد.
دهن کجی پوتين به غرب در زمينه سياسی در قالب قراردادی نفتی بود که روسیه با ایران امضا کرد. اين قرارداد که روز سهشنبه ۱۴ مرداد (۵ اوت) طی مراسمی در مسکو به امضای طرفين رسيد، به ایران اجازه فروش نفت خام به روسیه و حق استفاده از درآمد حاصله برای خرید تجهیزات حفاری نفت و فن آوری های دیگر را میدهد. اين امر، از نظر کارشناسان، به طور بالقوه راه دور زدن تحریمهای فلج کننده غرب را برای جمهوری اسلامی هموار میکند. سالها دیپلماسی غرب، که با منزوی کردن اقتصاد ایران به دنبال توقف برنامه هستهای ایران بود، در نتیجه اين معامله میتواند توسط یکی از کشورهايی که تا کنون در اين تلاشها سهيم بود تضعیف شود.
از سال ۲۰۰۶، روسیه یکی از شش کشوری بود که، همراه با ایالات متحده، انگلستان، چین، فرانسه و آلمان، گروهی را تشکيل میدادند موسوم به ۱+۵ که قصد داشت جلوی غنیسازی اورانیوم کافی برای تولید بمب هستهای توسط ایران را بگيرد. به نظر میرسید در این تابستان توافقی برای اين منظور در دسترس است. اما با فرارسيدن مهلت گفتگوها در ۲۹ تيرماه (۲۰ ژوئيه)، ایالات متحده اصرار داشت برای غنیسازی اورانیوم توسط ایران سقفی تعيين شود که رژیم تهران آن را غیر قابل قبول ناميد و گفتگوها متوقف و مهلت جدیدی برای نتیجهگیری در ماه نوامبر اعلام شد.
تاخیر در این مذاکرات باعث شد تا نگاه ایران معطوف مسکو گردد. يکی از دستاندرکاران ايرانی که نخواست نامش فاش گردد، گفت رهبر ایران، آیت الله علی خامنه ای، در اين مقظع از آنچه که او به عنوان پشت گوش اندازی غرب در فرآیند مذاکرات ديده بود نااميد شده، و دستور داده است تا دولت به دنبال قرارداد نفت در قبال کالا با روسيه برود.
در آن زمان، قرارداد پیشنهادی روسیه مبنی برمبادله نفت در برابر کالا ماهها بر روی ميز بود. این پیشنهاد بخشی از تلاشهای روسیه برای تقویت اتحاد با رقبای غرب، به ویژه با چین، ونزوئلا، کره شمالی، کوبا و اخیرا ایران، در واکنش به تحریم های غرب بود.
تردید اوليه ایران در مورد این معامله قابل درک بود. روسیه پيش از اين زير توافقاتش با ايران زده بود. مثلا در سال ۲۰۱۰، تحت فشار آمريکا و اروپا، روسيه از قرارداد فروش نظام موشکی پیشرفته زمينبههوا، موسوم به اس-۳۰۰ عقب نشست. رهبران ايران که از معامله نفت در برابر کالا چندان دل خوشی نداشتند، اين خيانت را بخوبی بياد میآوردند. کارشناسان میگويند، آن معامله، نه تنها ايران را وادار به فروش نفت در سطحی پايينتر از بازار جهان میکرد، بلکه بر وزنه روسيه نيز در بازار جهانی انرژی میافزود، امری که ايرانیها ترجيح میدادند از آن اجتناب کنند. ناظران میگويند، روسیه به دنبال سیاستی انحصاری است، و می خواهد نقش منحصر بهفرد مرکزيت انرژی جهان را ايفا کند. پس در بازار انرژی، روسیه و ایران نه تنها متحد بلکه رقبای يکديگر هم هستند.
تحریم های غرب باعث شده است که روسيه و ايران فعلا بتوانند بر تفاوتهایشان غلبه کنند. اگر چه این قرارداد نفت در برابر کالا هنوز آزمایشی است، اما در حال حاضر دست ایران را برای دور بعدی مذاکرات با ۵+۱ تقویت خواهد کرد. بقول يکی از تحليلگران، اين قرارداد به ايران اعتمادبهنفس و شتابی میدهد تا در مذاکرات موضع سختتری را اتخاذ کند. اکنون تندروهای ايران استدلال خواهند کرد که در صورت شکست مذاکرات هستهای، ايران از نظر اقتصادی درنخواهد ماند.
ناظران میگويند، این چشم انداز در حال حاضر «نگرانیهای بسیار جدی» در واشنگتن مطرح کرده است. دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه داری آمریکا در اين زمينه گفت، «اين امر بر فرآيند ۱+۵ تاثير خواهد گذارد. من نمیتوانم پيشبینی کنم که دامنه اين تاثير تا کجا خواهد بود، اما قظعا تاثير خواهد داشت. ما با روسها در بالاترین سطح بسيار شفاف و صريح بودهايم که آنها نباید این قرارداد را به پيش ببرند.»
مقاومت آمریکا در برابر قرارداد همواره با اين هشدار بوده است: هر شرکت نفتی روسیه که با ایران معامله کند، تحریمهای ایالات متحده بر صادرات انرژی ایران را نقض کرده است، و در نتیجه میتواند هدف تحریمهای ایالات متحده واقع شود. اما حاصل این تاکتیک نفی کمی بوده است. با منزوی کردن کشوری به بزرگی روسیه، غرب زمینهساز اتحاد کشورهای مخالف آمریکا در يک جبهه است. اين کشورها میتوانند از طريق حمایت و تجارت دو جانبه يادبگيرند چگونه بر انزوای خود غلبه کنند، و ترکیب نفوذ آنها در اقتصاد جهانی و منابع انرژی می تواند در نهایت برای غرب دردسرساز شود.