مقالهای از توماس اردبرینک برای روزنامه نیویورک تایمز
مردم کف می زدند و هورا می کشیدند و بسیاری از آنها آزادی رهبران سیاسی شان را، که طی پنج سال گذشته تحت حصر خانگی بوده اند، فریاد می زدند. بعضی تصاویر محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین و محبوب ایران را در دست داشتند. در واقع تصویر دست های او را، چرا که نمایش چهره خاتمی ممنوع است.
حامیان جوان جنبش اصلاحات در ایران برای شرکت در کمپین انتخابات روز جمعه مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در پشت دیوارهای امن یک سالن ورزشی گرد هم آمده بودند. آنها سالهاست که خواهان تغییرات ملموس هستند، اما غیبت چهره های سرشناس شان در انتخابات، نشانگر فاصلهای است که از اهدافشان برای یک ایران نوین و مدرن دارند.
یک دهه فشار بی رحمانه از سوی قوه قضاییه، سپاه پاسداران، و شوراهای در دست تندروها، اصلاح طلبان را محدود کرده است. جنبش اصلاحات در انتخابات سال ۱۳۸۸ نیرویی محوری بود، اما پس از این که رهبرانش از تظاهرات میلیونی مردم در اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات حمایت کردند، این جنبش زمین گیر شد. احزاب اصلاح طلب بسته شدند و صدها فعال، سیاستمدار، و ژورنالیست احکام طولانی زندان دریافت کردند.
انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲، امیدها به جنبش اصلاحات را زنده کرد و ایران برای بازگشت به آغوش اقتصاد جهانی، با غرب بر سر یک توافق هسته ای مذاکره کرد. ولی در فضای داخلی ایران، عملا هیچ چیز تغییر نکرده و فضای سیاسی همچنان بسته است. امید به این که اصلاح طلبان به عنوان نیرویی راهگشا دوباره ظهور خواهند کرد حاصلی نداشته است.
در حالی که اصلاح طلبان می کوشند دوباره به صحنه بازگردند، برنامه کاری شان که زمانی مانیفست تغییر در جمهوری اسلامی بود به دعوت به مشارکت بالا در انتخابات محدود شده است.
محمدرضا عارف رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، در جریان کمپین انتخاباتی، به نظر بیشتر نگران مجاب کردن تندروهایی بود که جنبش اصلاحات را به مخالفت با میراث انقلاب ۱۳۵۷ متهم می کنند. عارف در برابر هزاران نفر از طرفدارانش گفت: "ما در چارچوب نظام عمل می کنیم. هیچ کس بیش از ما دوستدار انقلاب نیست. ما چون یک مادر نگران انقلاب هستیم و می خواهیم از آن محافظت کنیم."
هزاران متقاضی کاندیداتوری انتخابات از سوی شورای نگهبان قانون اساسی رد صلاحیت شدند. در نتیجه، اصلاح طلبان باقیمانده به حامیان دولت میانه رو حسن روحانی پیوسته اند.
در انتخابات مجلس خبرگان رهبری که در تئوری رهبر آینده جمهوری اسلامی را انتخاب خواهد کرد، اصلاح طلبان از کاندیداهای آلترناتیو حمایت می کنند. حسن خمینی، نوه آیت الله خمینی رهبر انقلاب ۱۳۵۷، چهره اصلی آنها از شرکت در انتخابات محروم شد.
با وجود این موانع، اصلاح طلبان همچنان مردم را به رای دادن دعوت می کنند. حمیدرضا جلایی پور عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، از فعالان اصلاح طلب، می گوید: "هدف اصلی ما این است که حداقلی از تندروها به دو مجلس راه پیدا کنند؛ نه چیزی فراتر از این. ما داریم واقعگرایانه برخورد می کنیم."
در آغاز سال ۱۳۷۸، اصلاح طلبان علنا به دنبال تغییر ایدئولوژی انعطاف ناپذیر جمهوری اسلامی بودند و قوانین را با هدف کاهش نابرابری جنسیتی و ترویج آزادی های فردی بازنویسی کردند. محمد خاتمی، رهبر وقت اصلاحات، دو دوره به عنوان رییس جمهور خدمت کرد و طی چهار سال اصلاح طلبان اکثریت را در مجلس در دست داشتند. به نظر می رسید که آنها با برخورداری از رأی کم نظیر مردم منادی دوره ای نوین و مدرن تر برای ایران باشند. در عوض، این دوره تحت الشعاع زد و خوردهای سیاسی، تظاهرات دانشجویی، تحصن ها در مجلس، و بسته شدن ده ها روزنامه اصلاح طلب قرار گرفت.
اما جامعه جوان ایران طی دهه گذشته به سرعت نور تغییر کرده است؛ آنها با ظهور اینترنت، تلویزیون های ماهواره ای، هجوم پول نفت، و سفرهای خارجی ارزان رو به جلو حرکت کرده اند.
در تهران و دیگر شهرهای ایران، موسیقی غربی که سال ها ممنوع بود در رستوران ها شنیده می شود؛ بعضی زنان بدون روسری رانندگی می کنند؛ و سایت های شبکه های اجتماعی ممنوع با فیلترشکن های غیرقانونی که آزادانه فروخته می شود قابل دسترسی هستند. اما چنین آزادی هایی تنها به عنوان سوپاپ اطمینان تحمل می شوند تا کسی به دنبال تغییر ایدئولوژی انقلابی اسلامی نظام نباشد.
تندروها که از قدرتی کم سابقه برخوردار شده اند، به شکل پرخاشگرانه ای در تمام سطوح مانع هر گونه اصلاحات سیاسی می شوند. تلاش های زیادی برای تضعیف اصلاح طلبان انجام گرفته است.
در سال های اخیر، محمد خاتمی نامرئی شده است. روزنامه ها اجازه ندارند تصویر او را منتشر کنند و سیاستمداران، حتی حامیان او از بردن نامش پرهیز می کنند. میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو کاندیدای پیشین انتخابات ریاست جمهوری، از زمانی که به چهره اصلی اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ بدل شدند، بیش از پنج سال را در حصر خانگی گذرانده اند.
این تجربه، آن هایی را که آزاد ماندند مجاب کرد که مصالحه و تطبیق برای بقای سیاسی اصلاح طلبان بسیار حیاتی است؛ به ویژه برای انتخابات پیش رو.
ابراهیم اصغرزاده فعال سیاسی اصلاح طلب که صلاحیت او برای انتخابات رد شد، می گوید: "ما باید در صحنه سیاسی باقی بمانیم"، شعارها و درخواست های قدیمی کنار گذاشته شده اند، "بله، ما الان با صدای بلند از آزادی افراد تحت حصر خانگی، حقوق بشر و آزادی بیان دفاع نمی کنیم. هدف ما این است که بخشی از حاکمیت باشیم، تا در آینده آن را از درون تغییر دهیم."
منتقدان جنبش اصلاحات می گویند رهبران جنبش از ایده آل ها چنان قدم به قدم عقب کشیده اند که دیگر چیزی از آن نمانده است. بهزاد نورفرد، فعال سیاسی سابق، می گوید: "اصلاح طلب ها با کسانی ائتلاف کرده اند که امیدوارند در آینده از آن ها حمایت کنند. اما این افراد در گذشته در مقابل شان ایستادند."
ایرانیان اغلب می گویند باید بین بد و بدتر انتخاب کنند. هر چند اصلاح طلبان برای تبلیغ برنامه کاری خود دچار مشکل هستند، اما می توانند در تعیین رهبری سیاسی نقشی محوری ایفا کنند. آن ها می توانند میلیون ها رای دهنده بالقوه را جذب کنند، زیرا تنها گزینه سیاسی معتبر برای بسیاری از مردم مناطق شهری هستند. با این وجود، این افراد تنها زمانی رای می دهند که احساس کنند چیز مهمی در بین است. این مردم که به خود سانسوری عادت کرده و از فعالیت سیاسی به خاطر خطرات اش پرهیز می کنند، اگر احساس کنند در جهت منافع شان است معمولا در شمار بالا در حوزه های اخذ رای حاضر می شوند.
ترس از تسلط تندروها می تواند انگیزه اصلی باشد. در هفته های منتهی به انتخابات سال ۱۳۹۲، اصلاح طلبان به سمت حمایت از حسن روحانی که او را نه یک اصلاح طلب بلکه یک تکنوکرات می دیدند، حرکت کردند. بسیاری از مردم مناطق شهری از پیروزی تندرویی چون سعید جلیلی ترس داشتند. اصلاح طلبان به جای تلاش برای تحریم انتخابات پیشنهاد حمایت از روحانی را مطرح کردند که عاملی تعیین کننده در پیروزی او بود.
توافق هسته ای موفقیت عمده ای برای اصلاح طلبان هم بود. ابراهیم اصغرزاده معتقد است: "اما از منظر داخلی تغییر چندانی ندیده ایم." وقتی هزاران اصلاح طلب متقاضی کاندیداتوری رد صلاحیت شدند، روحانی به نیابت از آن ها مداخله نکرد. اصغرزاده می گوید: "این مایه ناامیدی بود."
با این حال، اصلاح طلبان در این انتخابات دوباره از دولت حمایت می کنند و می گویند هر چیزی بهتر از ادامه تسلط تندروها بر مجلس است.
اصلاح طلبان حتی از علی مطهری، نماینده محافظه کار مجلس که اصرار دارد نماینده مستقل است، پشتیبانی می کنند. علی مطهری در مورد مسائل مذهبی چون حجاب اجباری فردی تندرو است. رهبران اصلاحات همچنین از علی لاریجانی، رییس کنونی مجلس شورای اسلامی، برای یک دوره دیگر حمایت می کنند. علی لاریجانی که خود را به سوی میانه طیف سیاسی ایران منتقل کرده است، فرزند یک خانواده قدرتمند محافظه کار است.
حمیدرضا جلایی پور می گوید مصالحه بخشی از رسیدن به بلوغ سیاسی در یک محیط تخاصمی است: "ما از اشتباهات و خطاهای گذشته مان یاد گرفته ایم." در آغاز "ما فکر می کردیم ایران می تواند به سرعت دموکراتیزه شود. آن خیالی خام بود. ما نباید انتظارات دور از واقعیت داشته باشیم. این رویکرد فقط موجب یاس و سرخوردگی می شود."