پیشروی گروه شورشی شیعه موسوم به حوثی در یمن موجب شده که بعضی از گروههای پیکارجو در این کشور عمدتاً سنی مذهب، بیش از پیش به القاعده گرایش پیدا کنند. با عمیقتر شدن شکاف فرقهای میان گروههای پیکارجوی شیعه و سنی، بیم از آن میرود که یمن در دامن یک جنگ داخلی بیافتد – جنگی که دامنه آن مسلماً از مرزهای ملی فراتر خواهد رفت.
از سیام شهریور ماه، که در پی چند هفته ناآرامی و تظاهرات اعتراضآمیز مردم یمن به تصمیم دولت مبنی بر قطع یارانه سوخت، صنعا به دست شورشیان حوثی سقوط کرد، اختلافات قومی، منطقهای و سیاسی در یمن شدت گرفته است. بسام البرق، یکی از ساکنان سنی صنعا – که هر هفته در اعتراض به تسلط حوثیها بر پایتخت در تظاهرات فعالان محلی شرکت میکند، می گوید: «گسترش سلطه حوثیها به اختلافات فرقهای دامن زده. باعث شده که سنیها در استانهای مرکزی مثل إب و البیضا به شاخه محلی القاعده به اسم انصارالشریعه رو بیاورند.»
یمن، موطن آباء و اجدادی اسامه بن لادن – بنیانگذار القاعده که خود در عربستان به دنیا آمده – بر لبه پرتگاه جنگ داخلی قرار گرفته؛ و جنگ داخلی در یمن به معنی از بین رفتن ثبات در کشورهای همسایه هم هست – همسایگانی که مهمترینِ آنها عربستان سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت دنیاست.
اما هرچند بحران یمن نشان از جنگ نیابتی میان دو قدرت عمده منطقه خلیج فارس یعنی ایران و عربستان سعودی دارد، علل اصلی آن ریشه در مسائل داخلی کشور دارد.
از بعد از خلع علی عبدالله صالح از ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۱، هنوز در یمن از ثبات خبری نیست. واشنگتن بر این گمان است که رهبر پیشین و ۷۲ ساله یمن، که همچنان در میان نیروهای مسلح حامیانی دارد، خود یکی از موانع در راه گذار مسالمتآمیز قدرت است.
عبدالباری طاهر، تاریخنگار و تحلیلگر سیاسی یمنی میگوید کشورش در این برهه شاهد چالشهای خونباری است که تا کنون سابقه نداشته است:
«علت این امر بیثباتی دولت مرکزی، نبود اختیارات اجرایی و شکاف در ارتش است که موجب شده گروههای شبهنظامی در مقابل دولت دست بالا را داشته باشند.»
ناآرامیهای اخیر نه تنها سنت دیرین دگرپذیری مذهبی مردم یمن، بلکه انگیزه مبارزه علیه القاعده را هم به خطر انداخته است. بسیاری از سنیان یمن بیم از آن دارند که حوثیها، که از شیعیان زیدی منشعب شدهاند، بخواهند خلافت زیدیه را که تا پیش از کودتای سال ۱۳۴۱، بیش از هزار سال بر آن کشور حکومت میکردند، بار دیگر در آن کشور برقرار کنند.
حوثیها – که عنوان رسمیشان انصارالله است – چنین هدفی را تکذیب میکنند. اما سنیان نگرانند که با قدرت گرفتن حوثیها، پیروان فرقه زیدیه که یک پنجم جمعیت یمن را تشکیل میدهند، به رغم شباهتهای فراوان میان تعالیم مذهب زیدیه با شافعی، که مذهب اکثریت مردم یمن است، بر هموطنان سنیشان مسلط شوند.
از این رو شماری از سنیان به القاعده روآوردهاند. گروه پیکارجوی سنی القاعده در دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس هم طرفدارانی دارد.
نگرانی دیگر این است که ناتوانی دولت مرکزی در کنترل شورشیان حوثی، موجب تقویت گروههای جداییطلب و تشدید احساسات جداییطلبانه شده است. به گفته یک مقام دولتی یمن: «وقتی درگیریها شدت پیدا میکند، مردم به هویت قومی خود رو میکنند. هر کسی سر در لاک طایفه و قومیت خود فرومیبرد، و آن وقت است که حل مسأله بسیار دشوار میشود. ببینید مثلاً در لبنان، احیای هویت ملی لبنانی چقدر طولانی و سخت بود.»
یکی از مناطقی که فرقهگرایی کاملاً مشهود است، استان البیضاء است. طوایف سنی البیضا که دو سال پیش در مقابل شورشیان القاعده ایستادگی کردند، حال به خاطر همبستگی قومی در برابر حوثیها با آن گروه متحد شدهاند.
از سوی دیگر، فتوحات سریع گروه پیکارجوی سنی «دولت اسلامی» در عراق و سوریه هم انصارالشریعه – شعبه القاعده در یمن – را جسورتر کرده است.
اواخر ماه گذشته، در پی کشته شدن ۴۷ نفر – عمدتاً شیعیان حوثی – در یک بمبگذاری انتحاری در صنعا، درگیریها میان طوایف سنی متحد القاعده با حوثیهایی که در استان البیضاء پیشروی کرده بودند، شدت گرفته است.
عبدالمالک الحوثی، رهبر انصارالله گفته دست داشتن القاعده در این نبردها نشاندهنده مداخله خارجی در یمن است:
«در طول تاریخ، زیدیها و شافعیان به عنوان برادران مسلمان در کنار هم در صلح و آرامش زندگی میکردند. در برهه حساس و استثنایی امروز، عدهای سعی دارند به همه چیز رنگ سیاسی بزنند.»