چهل و هشتمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان ۱۳۶۷، که ششمین جلسه دفاعیات او بود روز پنجشنبه یازدهم آذر۱۴۰۰ در استکهلم سوئد برگزار شد.
در دقایق ابتدایی جلسه، قاضی دادگاه اعلام کرد که از مدارک جدید وکیل کنت لوئیس که روز پیش به دادگاه ارائه کرده بود، در جلسات دفاعیه بعدی متهم در ماه فوریه استفاده خواهد شد. بخشی از این مدارک به موضوع فتوای آیت الله خمینی و نظر و واکنش مقامات ایرانی در مورد آن اختصاص دارد. قاضی گفت دلیل این تصمیم این است که متهم و وکلایش وقت کافی برای مطالعه مدارک پیش از طرح ادعا توسط وکیل داشته باشند.
دادگاه در بخش نخست به ادامه پرسش‌های کنت لوئیس، وکیل چهار شاکی پرونده، اختصاص داشت. یکی از نکات مورد بحث وکیل، کتاب منتظری، ارتباط او با آیت الله خمینی و سازمان «ام» و سایر گروه های سیاسی و موضوع حکم یا فتوا بود که همگی براساس تصمیم قاضی به اسفند ماه، مرحله دوم دفاعیه متهم موکول شد.
نوری در پاسخ به این پرسش وکیل که آیا مجاهدین خلق پیش از ۳۰ خرداد گروهی با نشریه‌ای آزاد بودند، جواب داد: «یادم نیست.» متهم در پاسخ به گفته های وکیل که آیا تظاهرات سی‌ام خرداد ۶۰ به دعوت سازمان مجاهدین خلق ایران صورت گرفت و پانصد هزار نفر در آن شرکت کردند، گفت: «نه، این دروغ و جعل بزرگ تاریخ است.»
او در قسمتی از سخنانش خطاب به قاضی دادگاه گفت: «من اینجا می خندم اما در سلول خودم دعا می کنم و با خدا حرف می زنم و شب تا صبح گریه می کنم. اینها من را مظلوم گیر آورده اند.»
در بخش دوم دادگاه که به پرسش و پاسخ وکلای مدافع متهم اختصاص داشت، حمید نوری موارد زیر را تایید و بر آنها تاکید کرد. او گفت: هرگز دادیار یا معاون دادیار نبوده است، همواره در زندان اوین کار کرده است، هرگز به داخل بندهای زندان گوهردشت پا نگذاشته است، دو ماه پیش و دو ماه پس از تولد دخترش در هفتم مرداد ۱۳۶۷ مرخصی بود،و هفتم مرداد از سوی اکثر شاهدان پرونده به عنوان روز شروع اعدام های زندان گوهردشت اعلام شده است.
وکلای حمید نوری در ارتباط با نام و نام خانوادگی او به فهرست ۲۹ نفری اعدامیان از سوی ایران تریبونال استناد کردند. آنها گفتند در این فهرست از بیست و نه نفر اعدامی، هجده نفر نام خانوادگی شان «عباسی» و دو نفر «عباسیان» و چهار نفر نام شان «عباسی» است. آنها مدعی شدند که این نام و نام خانوادگی متهم در ایران بسیار مرسوم و احتمال تشابه اسمی در این پرونده زیاد است.
در مورد چشم بند، متهم توضیح داد که محال است کسی بتواند از درون چشم‌بند چیزی را ببیند یا زندانی چشم‌بند شخصی داشته باشد. او در مورد استفاده از لونگ به جای چشم بند گفت این بزرگترین توهین به زندانی است و او در مدت ده سال خدمتش در زندان هرگز چنین چیزی ندیده است.
حمید نوری مدعی شد که مهدی اصلانی در کتاب «کلاغ و گل سرخ» هرگز نامی از حمید عباسی نیاورده است و تنها در مصاحبه های تلویزیونی پس از دستگیری او در مورد نقش عباسی (نوری) در زندان صحبت کرده است. او گفت ایرج مصداقی در کتابهایش تنها دو بار در مورد حمید عباسی نوشته است، اما هرگز توضیح نداده که این حمید عباسی همان عباسی است که زندانیان را صدا زده، به صف کرده و به سمت راهرو و هیات مرگ برده و در مواردی آنها را به سمت حسینیه، محل اعدام ها هدایت شان کرده است.
او گفت روایت ها و خاطرات موجود در مدارک کتبی دادگاه متناقض است. او برای مثال گفت تعداد روزهای اعدام را مصداقی هشت روز، رویایی چهارده روز و سازمان مجاهدین بیست و دو روز ثبت کرده اند.
قسمت پایانی جلسه، مقایسه به زعم متهم موارد متناقض موجود در بین نقشه هوایی زندان گوهردشت با نقشه های درون کتاب ایرج مصداقی و ماکت ساخته شده توسط سازمان مجاهدین خلق از این زندان بود. سازمان مجاهدین در جریان هفت جلسه دادگاه در آلبانی ماکتی را از زندان گوهردشت به نمایش گذاشت و اخیرا نیز آن را به دادگاه استکهلم در سوئد منتقل کرده است.
طبق برنامه قرار است مرحله دوم جلسات دفاعیه حمید نوری در روزهای پنجم، هفدهم، هجدهم و نوزدهم اسفند ۱۴۰۰ در استکهلم برگزار شود و او برای دومین و آخرین بار قبل از صدور رای دادگاه به پرسش گرفته شده و از خود دفاع کند.
طبق برنامه جلسه بعدی دادگاه روز سه شنبه شانزدهم آذر ۱۴۰۰ با شهادت محمد خدابنده لویی برگزار خواهد شد.